قاسم سلیمانی، فرمانده کشتهشده نیروی قدس سپاه پاسداران، طی یک دهه اخیر به نزدیکترین مقام نظامی سیاسی به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده بود.
بررسی کارنامه عملکرد او با رویکرد توسعه نفوذ نظامی در منطقه نشان میدهد طی یک دهه اخیر دستکم ۱۰ هزار نیروی نظامی در کشورهای همسایه ایران تحت فرماندهی و یارکشیهای او کشته شدهاند.
سلیمانی ۶۳ ساله با دریافت نشان «ذوالفقار»، بالاترین نشان نظامی، از دست خامنهای در اسفندماه ۱۳۹۷ به واسطه اجرای بخش نظامی ایدئولوژی منطقهای جمهوری اسلامی مورد تقدیر قرار گرفت.
بر اساس اسناد افشا شده «ویکیلیکس»، این فرمانده برونمرزی سپاه پاسداران در سال ۲۰۰۸ در راستای تثبیت نقش منطقهای خود طی پیامی به دیوید پترائوس، فرمانده وقت نظامیان آمریکا در عراق، اعلام کرده بود که هدایت سیاستهای جمهوری اسلامی تا جایی که به «افغانستان، لبنان، عراق و نوار غزه» مربوط میشود بر عهده اوست.
تثبیت و توسعه حضور نظامی ایران در کشورهای منطقه در دهه اخیر از سوی کسانی چون حسین طائب، رییس قرارگاه عمار متشکل از وابستگان نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی، بیان شده بود؛ آنجا که او در سال ۱۳۹۱ سوریه را «استانی سی و پنجم» ایران خواند.
خامنهای مهرماه امسال نیز در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران ضمن اعلام رضایت از عملکرد برونمرزی سپاه پاسداران زیر نظر سلیمانی در منطقه، توسعه «جغرافیای مقاومت» در فرای مرزها را صریحا به عنوان سیاست آینده مورد اشاره قرار داد.
رهبر جمهوری اسلامی همچنین با گفتن «به این حد از پیشرفت سپاه قانع نیستم» بر تداوم قویتر ماموریتهای فرامرزی سلیمانی مهر تایید گذاشت.
ماموریتهای نظامی و سیاسی خارج کشور سلیمانی که با ظهور «نیروی قدس» از سال ۱۳۷۶ آغاز شد، طی دو دهه به صورت قابل ملاحظهای توسعه یافت و همچنین بعضا در تداخل با عملکرد دستگاه دیپلماسی دولت نیز قرار گرفت.
این ماموریت با تامین لجستیک، مشاوره نظامی، نیرو و تجهیزات نظامی در قالب حضور در کشورهایی از جمله لبنان، عراق، یمن، افغانستان و سوریه اجرا شده است.
توان منطقهای سپاه سلیمانی طی دهه اخیر اگرچه در دوران تحریم پیش و پس از برجام با تنگنای مالی نیز روبهرو شد، اما با رفع تحریمها و جریان سرمایهگذاری در ایران طی دوران برجام شکل جدی به خود گرفت.
در یک مورد حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله همتای ایرانی سپاه پاسداران در لبنان، تیرماه ۱۳۹۵ با گفتن اینکه «حزبالله تا وقتی ایران پول داشته باشد، پول دارد» رسما نقش آفرینی اقتصادی، سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی در منطقه را تایید کرد.
قربانیان یارکشی در جنگهای خارجی
سلیمانی فرماندهی منطقهای خود را با تشکیل، سازماندهی، آموزش و آرایش دستکم ۱۵ نیروی نظامی و شبهنظامی از درون و بیرون ایران اعمال کرده است.
اوجگیری عملیاتهای نظامی تحت فرمان او طی یک دهه اخیر، طی جنگ داخلی سوریه هم در مقابله با مخالفان سیاسی بشار اسد و هم نبرد با دولت اسلامی (داعش) بود؛ جایی که «بازیگری منطقهای» او را برای رسانههای جهانی آشکارتر کرد.
فرماندهی سلیمانی در سوریه بر گروههای متشکل از شیعیان و علویان از کشورهایی از جمله افغانستان، پاکستان، عراق، لبنان و سوریه شکل جدی به خود گرفت.
از شیعیان کشور افغانستان، سلیمانی «لشکر فاطمیون» را در سال ۲۰۱۴ تشکیل داد.
آمار اعلام شده درباره بزرگی این گروه سه سال پس از تشکیل آن، از عضویت «بین ۱۰ تا ۲۰ هزار نفر» در آن حکایت داشت. وبسایت «موسسه خاورمیانه» میگوید بسیاری از فاطمیون افغانهای درون ایران بودهاند که در راستای اهداف نظامی سلیمانی در ازای پرداخت مالی حکومت و یا توقف حبس حاضر به حضور در این جنگها شدند.
آمار وبسایت «میدلایست آی» حاکیست تحت فرماندهی سلیمانی در جنگهای داخلی سوریه دست کم «دو هزار تن» از فاطمیون کشته شدند.
با این حال، پس از کشته شدن این فرمانده نظامی نیروی قدس در روز جمعه، بالقیس روشن نماینده پارلمان افغانستان به افشای عدد جدیدی پرداخت و گفت او با ساماندهی این لشکر جان دست کم «پنجهزار و ۵۰۰ نفر از جوانان افغانستان» را گرفته است.
سوریه همچنین آوردگاه نیروهای ملقب به «مدافع حرم» از میان شهروندان کشور ایران نیز بوده؛ هرچند در ابتدا حضور مستشاری، لجستیکی و نظامی ایران در سوریه از چشم رسانهها و شهروندان ایران کتمان میشد. هم بشار اسد، رییسجمهوری سوریه، و هم مقامهای نظامی و سیاسی ایران این حضور را تا چند سال رد میکردند.
در نهایت بنا بر تایید علی شهیدی، رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران ایران، طی شش سال حضور نیروهای نظامی و شبهنظامی ایرانی در کشور سوریه دست کم «دو هزار و ۱۰۰ مدافع حرم» از ایران کشته شدند.
منابع حقوق بشری سوریه و خبرگزاریها اعلام میکنند که «تا سه هزار و ۵۰۰ جنگجو» نیز از شیعیان کشورهای پاکستان، عراق و لبنان تحت هدایت نظامی سلیمانی در این جنگهای سوریه کشته شدند.
به این آمار باید تعداد کشتهشدگان از میان دهها نیروی اعزامی ایران به کشورهایی از جمله یمن طی جنگهای خارجی آنها با عربستان سعودی را نیز اضافه کرد؛ هرچند که آمار مشخصی درباره آن اعلام نشده است.
در زمینه جنگ داخلی یمن، برخی گزارشها نشان میدهد تنها تا در دو سال اول، تا اواسط سال ۲۰۱۷ میلادی، دست کم ۴۴ نیروی حزبالله و وابسته به سپاه پاسداران کشته شدهاند. این آمار باید در دو سال اخیر نیز افزایش یافته باشد.
در عراق نیز طی دو سال گذشته با تقویت بیشتر نیروهای حشد شعبی وابسته به ایران برای مقابله با آمریکا، گزارشها حاکی از کشته شدن دست کم ۱۰۰ نفر از نیروهای ایرانی و عراقی وابسته به جمهوری اسلامی است.
اکنون سپاه پاسداران، با فرماندهی سالهای گذشته سلیمانی و تحت سیاستگذاری خامنهای، فراتر از وظیفه دفاع از مرزهای کشور که به موجب قانون اساسی به عنوان وظیفه اصلی به نیروهای نظامی واگذار شده؛ به بازیگری نظامی با اهداف ایدئولوژیک در کشورهای دیگر تبدیل شده است.
این نیروی نظامی علاوه بر تحمیل میلیونها دلار هزینه از محل درآمدهای نفتی و مالیات مردم ایران، در عملیاتهایی حضور داشته که هزاران نفر از نظامیان و جنگجویان از و در کشورهایی غیر ایران در آن کشته شدهاند.
با این حال، اعلام شده است که این نقشآفرینی در پی کشته شدن سلیمانی قرار است با تاکید و دستور رهبر جمهوری اسلامی و با انتصاب فرمانده جدید نیروی قدس در قالب «انتقام سخت از آمریکا» تقویت و سختتر نیز شود.