Jan 30 at 2:50 PM
” تاریخ تولد و مرگ یک انسان, همه زندگی اورا تشکیل نمیدهد. آنچه زندگی یک انسان را از آغاز, از روز تولد تا لحظه مرگ می سازد, شخصیت, صفا, انسانیت,جوانمردی و اخلاقیات اوست. ” ( جهان پهلوان تختی)
آری مرگ و تولد همه زندگی انسان را را تشکیل نمیدهد . ضمن توجه به این 2 خصوصیت در حیات انسانها, آنچه زندگی را بواقع در مدار ارزشهای حیات و خلقت, با معنا می سازد, کارنامه مبارزاتی در مسیر آزادی, شخصیت و رفتار انسانی و در یک کلمه چگونه انسان ماندن در زمان حیاتش است.
” پایان زندگی هایمان زمانی آغاز می گردد که درباره مسائل مهم ساکت می مانیم” ( مارتین لوتر کینگ)
مردم ایران در حساسترین شرایط زمانی بعد از 40 سال سلطنت ولایت فقیه زندگی می کنند رژیم ولایی ایران با دروغهای هزار بار بزرگتر و شیادانه تر از گوبلز هیتلری جامعه را بقول آن انقلابی, وادار به سکوت می خواست بکند. اما جریاناتی برخاسته از دل توده های مردم به جای سکوت, پایداری و ایستادن و ایستاده مردن و با قیام همراهی کردن را انتخاب و با سرشاری در مسیر انتخابشان گام گذاشته اند.
صبا هفت برادران یکی از جوانان و نسل بعد از انقلاب است. او در سال 1361در زندان اوین بدنیا آمد و بعد از بلوغ سنی زندگی عادی را ترک و وارد ارتش آزادیبخش ملی ایران شد. صبا در مسیر انتخابش بعد از اشغال عراق و تحویل آن در سینی طلایی به رژیم ایران انتخابش را تجدید و جانانه در مسیر آرمان آزادی خلق ایران قیام کرد و در 19 فروردین سال 1390 در نبردی حماسی و در کانون شورشگران ,” اشرف”در عراق توسط ایادی ولایت فقیه و مماشاتگران بطرز جانگدازی به شهادت رسید. فیلم شهادتش, آموزگار قیامهای تا کنونی کشورمان ایران شد که در آخرین لحظات حیاتش گفت ” تا آخر ایستاده ایم” . و حمایت آزادیخواهان جهان از مقاومت ایران را نیز برانگیخت.
غیرت کن و اندیشه ایام بتر کن اندر جلو تیر عدو, سینه سپر کن ( عارف قزوینی)
بلی در مقابله انقلابی با ارتجاع و هیولای ولایت فقیه پاسخ همان” تا آخر ایستادن” است . این رمز قیامها و ادامه آنهاست. این پیام اول و آخر کانون مبارزه با ارتجاع در کسوت ارتش آزادیبخش ملی ایران بوده و هست که به قیامها هویت داده است و همانظور که فرماندهی ارتش آزادیبخش ملی ایران گفت: ارتش آزادی و ارتش قیام پاسخ نبرد خلق برای آزادی و آبادی میهنمان ایران است.( قریب به مضمون)
با قیام شکوهمند , پراقتدار و بن بست شکن 30 خرداد 60 بود که در ادامه آن در 30 خرداد 1388 ارتش قیام ” ندا” ی خود و ندا ها را تقدیم آزادی خلقش کرد.
قیام 88 و پیامدهایش :
این قیام در وهله اول با شعار ” رای من کو” آغاز گشت. مرتجعین ” اصلاح طلب” ولایت فقیه و مماشاتگران, تمام عیار این شعار را تبلیغ می کردند. کانونهای شورشی اعلام نشده آن زما ن, صارمی ها, کاظمی ها و حاج آقائیها توانستند این رسم و خط اصلی مقاومت( مرگ بر اصل ولایت فقیه) را جایگزین شعارهای انحرافی و مورد مطلوب ولایت فقیه سازند.این شهیدان براستی مراحلی از بلوغ ارتش قیام را سبب شدند و یک رسم و خط مبارزاتی مقاومت ایران را بیمه کردند.
“اتفاقات سال ۸۸ باعث شد حضور اصلاحطلبان در این حوزه کمرنگ شود”. اعتماد(7 بهمن 98):
و اینجا بود که تصویر به خاک و خون افتادن ندا آقا سلطان بعنوان سمبل شهیدان قیام 88 بسرعت در فضای مجازی پخش گردید.
قیام 96 و جا افتادن رسم و خطی دیگر از مقاومت:
در ادامه قیامهاَ در قیام دیماه ۹۶ شعار انقلابی ” اصلاح طلب اصول گرا دیگه تمومه ماجرا” ضربه کاری و بنیادین را بر خط و استراتژی دهها ساله استعمار و لابیهای داخل و خارج کشوریش وارد کرد . رسم و خط اصولی مقاومت که این رژیم اصلاح پذیر نیست را با خطی درشت, زرین و آتشین بر روی میز های سیاسی داخل و جهان قرار داد و مهر باطل شد دیگری را بر خطوط انحرافی جاری بطور کیفی کوبید.با این پیشروی جنبش انقلابی مردم ایران, حقانیت جمله تاریخی ” کس نخارد پشت من… ” مسئول شورایملی مقاومت آقای مسعود رجوی نیز به اثبات رسید
پس از دیماه۹۶ زمان اعتراضات بههم نزدیک شده و ما شاهد هستیم در ماههای اخیر بهدلایل مختلف در کشور اعتراض خیابانی وجود داشته است ( روزنامه اعتماد 7 بهمن 98).
قیام 98 شفاف سازی اذهان برای پیشبرد رسم و استراتژی دیگر انقلاب نوین مردم ایران
باز در تداوم وقفه ناپذیر قیام خلق ایران, قیام 98 در فاز و کیفیتی نوین تمامی خطوط انحرافی استعمار و شاه و شیخ را کمر شکن کرد.
قیام دی ماه امسال نیز با با شهادت نوجوان 14 ساله “نیکتا اسفندانی” که سمبل شهیدان این مرحله از قیام بود به پیشروی اش ادامه داد. نیکتا اسفندانی روز ۲۵ آبان ۱۳۹۸ در خیابان ستارخان تهران بر اثر اصابت گلوله جلادان خامنه ای به شهادت رسید. او, عضو یک گروه تئاتر بود و به نواختن گیتار علاقه داشت. تصویر نیکتا اسفندانی، به عنوان یکی از شهدای قیام 98در روزهای نخست اعتراضات سراسری آبان ۱۳۹۸ در فضای مجازی به سرعت منتشر شد. خون او و بیش از 1500شهید دیگر این قیام , حمایت جهانی را از انقلاب نوین خلق ایران به ثبت رساند. با این پیشروی کلیت نظام ولایی ایران هم, غرق در جنگ و جدال باندی و بحرانهای علاج ناپذیرتر شدند.
“… دیماه امسال برای همه ما که اینجا نشستهایم … تا به امروز در غم در نگرانی در دلهره در شنیدن خبرهای غیرمنتظره در هراس از آینده گذشته است ( اسحاق جهانگبری 26 دیماه 98)
قیام ادامه می یابد و خیابانها با خون کانونهای شورشی و ارتش قیام سرختر و سرختر میشود. در ادامه این خون جاری برای سرنگونی تمامیت سلطنت ولایت فقیه, خیابانها با شعارهایی همچون: ” نه شاه میخواهیم نه رهبر ( خامنه ای) , نه تاج و نه عمامه آخوند کارت تمامه” , ” نه رفراندوم نه اصلاح, اعتصاب, انقلاب و… فتح گردید.
پیشروی انقلابی ارتش قیام با همراهی کانونهای شوزشی در شرایظی بود که قاسم سلیمانی نفر دوم دستگاه ولایت فقیه به خمینی خون آشامش پیوسته بود. بااین رویداد کیفی, رژیم فکر قیام و پیشروی انقلاب نوین مردم ایران را میخواست با حلول, حلوا کردن ” حاج قاسمش” تحت الشعاع قرار دهد. از طرف دیگرجنایت سقوط هواپیمای اوکراینی و جانباختن کلیه سرنشینان آن هواپیما و از جمله دهها هموطن ایرانی, قلبها را آزرده بود . رژیم با بازی با خونها طبق روال جنایتکارانه اش شاید انتظار تداوم قیام و رادیکالیزه شدن خواسته و شعارها را نداشت.
آری ارتش قیام و ارتش آزادی در کسوت کانونهای شورشی , میخی را با آن شعارهای بشدت رادیکال و در نفی اصلاح طلبی و نفی دودمان سلطنت شاه و سلطنت ولایت فقیه کوبیدند که رسم و خط مقاومت ایران را در موارد زیر بیمه می کند:
– تضاد اصلی مردم ایران ولایت فقیه است و سرنگونی آن در تمامیتش هدف نهایی قیامهاست.
– رژیم ولایت فقیه اصلاح ناپذیر است و هرگز ” افعی کبوتر نمی سازد”
– هر دو پایه استبداد تاریخی مردم ایران یعنی استبداد سلطنتی شاهان و استبداد سلطنت ولایت فقیه از صفحات سیاسی مردم ایران, بزودی و تماما ورق زده میشود و هدف نهایی: آزادی , آبادی و حاکمیت مردم بر اساس حکومت جمهوری با جدایی دین و دولت می باشد.