با شیوع گسترده کوویدـ۱۹ در چین و سپس در جهان، این احتمال که ویروس عامل این بیماری در آزمایشگاه ساخته شده باشد مطرح شد. برخی از این گمانهزنیها بیپایه و اساس بود و برخی دیگر بر شواهد اندکی تکیه داشت. اما در ایران، ابتدا چند مقام رسمی و دانشگاهی و سپس علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، پا را از فراتر نهاده و مدعی شدند این ویروس ممکن است در راستای جنگ بیولوژیک طراحی شده باشد. آیا چنین ادعایی میتواند واقعیت داشته باشد و هدف از طرح آن چیست؟
آیا واقعا حمله بیولوژیک در کار است؟
در ایران، نخستین بار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران، بود که گفت کرونا ممکن است محصول تهاجم بیولوژیک آمریکا باشد. سپس غلامرضا جلالی، رییس سازمان پدافند غیرعامل کشور، کمی محتاطانهتر به مساله پرداخت و گفت نمیشود کرونا را بهطور قطعی سلاح بیولوژیک بدانیم.
با این همه، کسی که بر آتش این موضعگیری دمید دکتر علی کرمی بود. او استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی بقیهالله و عضو هیات علمی مرکز تحقیقات بیولوژی مولکولی دانشگاه علوم پزشکی بقیهالله است. کرمی در برنامه عصر شبکه افق مهمان نادر طالبزاده بود و در آن برنامه گفت که این ویروس طوری دستکاری شده است که در ایران مرگآوری بیشتری دارد و ایتالیاییها هم چون از لحاظ ژنتیکی به ما شبیهاند، نرخ مرگومیرشان بالاست. او همچنین گفت در چین، نرخ مرگومیر در اثر این ویروس کمتر از آنفلوانزا بوده است.
یک روز بعد، رهبر جمهوری اسلامی در فرمانی به ستاد کل نیروهای مسلح دستور تشکیل قرارگاه بهداشتی درمانی داد و گفت: «این اقدام با توجه به قرائنی که احتمال حمله بیولوژیکی بودن این رویداد را مطرح کرده، میتواند جنبه رزمایش دفاع بیولوژیک نیز داشته باشد.»
اما آیا واقعا حمله بیولوژیکی در کار است؟ ابتدا، خوب است بدانیم که ساخت ویروس آزمایشگاهی برای تحقیق و یا حتی سلاح بیولوژیک ناممکن نیست. بنابراین، صرفنظر از درست یا غلط بودن این فرض در مورد ویروس جدید کرونا (سارس کووـ۲)، میخواهیم ببینیم اگر این ویروس یک سلاح بیولوژیک باشد، چه کشوری و به چه نیتی آن را ساخته است و آیا طراحی ویروس برای هدف قرار دادن گروههای جمعیتی خاص ممکن است؟
ادعاهای بیسند
از لحاظ نظری، فرضیه ساخت سلاحهای زیستی نژادی همواره مطرح بوده است. اما برای این کار باید یک ویژگی منحصربهفرد در یک نژاد خاص پیدا کرد و آیا چنین ویژگی منحصربهفردی در ایرانیها وجود دارد؟
نگاهی به پروژه ژنوم نشنال جئوگرافیک نشان میدهد برخلاف گفتههای کرمی، شباهت ژنتیکی چندانی بین ایرانیها و ایتالیاییها وجود ندارد. در مورد نرخ مرگومیر پایینتر این بیماری در چین، در مقایسه با آنفلوانزا، هم پاسخها بارها مطرح شده است. نرخ مرگومیر همهگیری جهانی آنلوانزای خوکی (H1N1) در سال ۲۰۰۹ در بدترین حالت، ۶۶ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر برآورد شده بود که بسیار کمتر از نرخ مرگومیر ۳/۹ درصد این ویروس جدید در چین است. پس میتوان گفت نرخ مرگومیر ناشی از کوویدـ۱۹ در خوشبینانهترین حالت، ۶۰ برابر آنفلوانزای H1N1 است.
از طرف دیگر، آمارهای رسمی مرگومیر در ایران و ایتالیا تفاوت چشمگیری با چین ندارد و این اختلاف کمی هم که وجود دارد، میتواند ناشی از اختلاف آماری نمونه بهدلیل خطاهای نمونهگیری و تعداد آزمایش باشد.
اما از آنجا که انگشت اتهام مقامهای ایرانی به سمت آمریکا است و سخنگوی دولت چین هم این ادعا را در یک جنگ لفظی تکرار کرده است، باید دید هدف آمریکاییها از چنین کاری چه بوده است؟ از نظر اقتصادی، هرچند اقتصاد چین از پیامدهای این بیماری آسیب زیادی دیده است، این سطح از آسیب و حتی عمیقتر برای کل اقتصاد بینالملل و آمریکا هم پیشبینی میشود. از طرف دیگر، آمریکا اکنون بهشدت درگیر این بیماری شده است، در حالی که چین با موفقیت بیماری را کنترل کرده و در مقام یک ابرقدرت، در حال کمک به کشورهای درگیر بیماری است.
ویروس جدید، آزمایشگاهی هم نیست
اما نکته مهمتر این است که اگر بپذیریم این حمله بیولوژیک است، بنابراین باید قبول کنیم ویروس در آزمایشگاه ساخته شده است. اما دادههای معتبری از ادعای آزمایشگاهی بودن این ویروس پشتیبانی نمیکنند.
شیوع ویروس در ووهان، جایی که یک آزمایشگاه ویروسشناسی با سطح امنیتی بسیار بالا قرار دارد، و چند مقاله درباره ویروسهای خانواده کرونا که با مشارکت همین مرکز پژوهشی منتشر شده است این ظن و گمان را تقویت کرده است. اما هیچکدام تاییدی بر این مدعا نیستند و مقالات مورد اشاره وقوع یک همهگیری را بر مبنای ویروسهای شناختهشده در خفاشها و عادت غذایی مردم چین پیشبینی کردهاند.
از طرف دیگر، پژوهش معتبری که در نشریه نیچر منتشر شده است با بررسی ژنوم این ویروس و مقایسه آن با ویروسهای شناختهشدهای که در خفاشها وجود دارد، نشان داده که ویروس سارس کووـ۲ حاصل یک جهش طبیعی است. بنابراین، پیشفرض اولیه حمله بیولوژیک تقریبا باطل است. اما چنین ادعایی چرا مطرح شد و هدف از طرح آن چیست؟ آیا دادههای علمی از آن پشتیبانی میکنند؟ و از همه مهمتر، بر فرض این ادعا اثبات شود، آیا بر رویکرد کشورها برای کنترل بیماری تاثیری خواهد داشت؟
حمله بیولوژیک، راه فرار از اتهام سوءمدیریت
تنها شخصیت ظاهرا علمی پشت ادعای مطرحشده در مورد بیماری کوویدـ۱۹ همان علی کرمی است. علی کرمی که درباره مدارک تحصیلی و دانشگاههایی که مدعی تحصیل در آنهاست تردیدهای جدی وجود دارد، پیشتر نیز نامش بهدلیل مسائل مرتبط با امنیت زیستی و بحث تراریختهها و مخالفتهای بیبنیانش با این مساله مطرح شده بود.
سخنان او درباره تراریختهها بهحدی عجیب و بیپایه بود که پایگاه رسمی اطلاعرسانی بیوتکنولوژی ایران در مطلبی به ادعاهای بیپایه او پرداخته که مشابه ادعایش درباره کوویدـ۱۹ بر فکتهای اشتباه و بیاساس بنا شده است.
اما اگر چنین ادعایی بیپایه و اساس است، چرا مقامهای رسمی و حتی رهبر جمهوری اسلامی آن را تکرار میکنند؟ اگر این بیماری واقعا سلاح بیولوژیک باشد، در رویکرد کشورها از جمله ایران برای مهار آن تغییری ایجاد خواهد شد؟ تجربه موفق چین و کره جنوبی در مهار بیماری و کشوری مانند تایوان در پیشگیری از بروز اپیدمی نشاندهنده پاسخ منفی به این سوال است. بنابراین، اگر چنین فرضی صحت هم داشته باشد، راه پیگیری آن جمعآوری مدارک و اقدام از طریق مراجع بینالمللی خواهد بود. اما طرح چندباره این ادعای بیاساس به نظر میرسد راه فراری است برای مدیریت کشوری بحرانزده که بیتدبیری، پنهانکاری و فریب افکار عمومی را در مساله شیوع کرونا در هم آمیخته است و در رسانههای مستقل بارها به مصادیق آنها اشاره شده است و طرح مساله حمله بیولوژیک تنها پناهگاهی است که برای فرار از مدیریت اسفبار این بحران برای مقامهای جمهوری اسلامی باقی مانده است.