کروُناویروس بزنگاهی تاریخی برای سرخپوستان برزیل
آیا کروُناویروس میتواند به ۵ قرن تاریخ غم انگیز بومیان آمازوُن پایان دهد و نسل آنان را براندازد؟ از زمانی که اروپاییان پا به برزیل گذاشتند، بومیان آن سرزمین هیچگاه روی خوش ندیدند. خشونت، کشتار تا حد نسل کشی، برده داری، آتش زدن جنگلها، زهرآلود کردن آب رودخانهها و انتقال بیماریهای گوناگون ارمغان استعمارگرانِ اروپایی برای آن بومیان بود. «سِباستیائو سالگادوُ»، عکاس نامدار برزیلی، و همسرش، «لِلیا وانیک سالگادوُ»، فیلمساز و کُنشگرِ محیط زیست، با انتشار دادخواستی تاریخی دربارۀ خطر کروُناویروس، نه تنها رهبران برزیل را در برابر مسئولیت تاریخی و انسانیشان قرار دادهاند بلکه افکار عمومی جهانیان را نیز به سرنوشت بومیان برزیل جلب کردهاند. باشد که آن بومیان از این بزنگاه تاریخی جان سالم به در برند.
تبلیغ بازرگانی
روز یکشنبه سوم ماه می «سِباستیائو سالگادوُ»، عکاس نامدار برزیلی، و همسرش، «لِلیا وانیک سالگادوُ»، فیلمساز و کُنشگرِ محیط زیست، در نامۀ سرگشادهای خطاب به رئیس جمهوری برزیل، رئیس کنگرۀ ملی و رئیس قوۀ قضائیۀ آن کشور از آنان برای «حفظ جانِ بومیان جنگلهای آمازوُن در برابر بیماری کوُوید ۱۹» طلب یاری کردهاند. این نامه را که به صورت دادخواست در اینترنت و رسانههای بینالمللی منتشرشده، تاکنون صدها هزار نفر در سراسر جهان از جمله دهها شخصیتِ سرشناس هُنری، روشنفکری و سیاسی مانند پُل مککارتنی، برَد پیت، مادوُنا، آلبرت دوم (شاهزادۀ موناکوُ)، ژولیت بینوش، نیکلا اولوُ (وزیر پیشینِ محیط زیستِ فرانسه)، مِریل استریپ و پِدروُ آلموُدُوار امضا کردهاند. نویسندگانِ دادخواست پس از اشارهای کوتاه به کشتار بومیانِ برزیل براثر بیماریهایی که سفید پوستانِ اروپایی در پنج قرنِ گذشته به جنگلهای آمازوُن منتقل کردند، از مقامهای برزیلی خواستهاند هرچه زودتر کوششهایی در جهت حفظ جان بومیان آمازوُن در برابر بیماری کوُوید ۱۹ انجام دهند، زیرا این بیماری ممکن است نسل آن بومیان را یکسره نابود کند.
از زمانی که اروپاییان پا به برزیل گذاشتند، بومیان آن سرزمین هیچگاه روی خوش ندیدند. خشونت، کشتار تا حد نسل کشی، برده داری، آتش زدن جنگلها، زهرآلود کردن آب رودخانهها و انتقال بیماریهای گوناگون ارمغان استعمارگرانِ اروپایی برای آن بومیان بود. هنگامی که اروپاییان در ۱۵۰۰ میلادی به برزیل رسیدند در حدود ۱۱ میلیون سرخپوستِ بومی در آن سرزمین میزیستند که وابسته به دو هزار قبیله بودند. در طی نخستین قرنِ حضور اروپاییان در برزیل ۹۰ درصد آنان براثر بیماریهایی مانند آنفولانزا، سُرخک و آبله نابود شدند. آن بیماریها خاص سفیدپوستانِ اروپایی بود که همه را با خود به میان بومیان برزیل بردند. در قرنهای بعد نونشینانِ اروپایی بسیاری از بومیان را در کشتزارهای نیشکر و درختستانهای کائوچو به بردگی واداشتند. هزاران نفر از آنان در بردگی جان سپردند.
گزارش کُمیسیونِ «ژَدِر فیگِرِدوُ»، دادستانِ فدرال برزیل، دربارۀ جنایتهایِ «سرویسِ محافظت از بومیان» که در سال ۱۹۶۷ به درخواست وزیر کشور برزیل در ۷۰۰۰ صفحه فراهم آمد از جنایتهایِ تکان دهندۀ بسیاری درحق بومیان آن کشور پرده برداشت، مانند نسل کشی، شکنجه، آدم ربایی، بردگی، سوء استفادۀ جنسی، سرقت زمین و جنگ بیولوژیکی و شیمیایی. تنظیم کنندگان آن گزارش به شرح جنایتهایی پرداخته بودند که در سه دهه از ۱۹۴۰ تا ۱۹۷۰ درحق بومیان جنگلهای آمازوُن روی داده بود. گزارش در ۱۹۶۸ ناپدید شد. گفتند در آتشسوزی از میان رفت. اما در سال ۲۰۱۳ آن را در «موزۀ سرخپوست» برزیل یافتند.
کُمیسیونِ «فیگِرِدوُ» دربارۀ چند و چونِ بعضی از کشتارهای جمعیِ بومیانِ برزیل تحقیق کرده بود، از جمله کشتار معروف به «یازدهمین پارالِل» که به فرمان مدیر یکی از کمپانیهای کائوچو در ۱۹۶۳ روی داد. مزدوران او با هواپیمای کوچکی روستای «سینتا لارگا» (به معنای کمربند پهن) را با ریختن دینامیت به آتش کشیدند. دو روستایی سرخپوست که توانستند از مهلکه جان در ببرند، سپس شهادت دادند. روستای «سینتا لارگا» در مسیر فعالیتهایِ تجاری آن کمپانی قرار داشت. در دادگاهی که سپس برگزار شد، معلوم شد که مدیر کمپانی به مزدورانش گفته بود: «این سرخپوستان انگل و پلید اند. وقت آن رسیده است که به حیات آنان پایان دهیم و نسل این طاعون زدگان و ولگردان را براندازیم».
چنین بود که روستای «سینتا لارگا» در حول و حوشِ سرچشمۀ رودخانۀ «آریپوآنا» با خاک یکسان و از صفحۀ روزگار پاک شد. دادگاه معلوم کرد که پس از منفجر کردن روستا تنی چند از آدمکشانِ کمپانی برای مطمئن شدن از مرگ همۀ ساکنانِ آن وارد روستا شده و هرکسی را که زنده یافته بودند با ساطور گردن زده بودند. آنان پس از جست و جو ناگهان مادر سرخپوستی را دیده بودند که در گوشهای کز کرده بود و داشت به کودک شیرخوارهاش شیر میداد. نخست سر کودک را با ساطور از تن جدا کرده بودند و سپس مادر را از پاهایش آویزان و دوشقه کرده بودند. نوشتهاند قاضی در دادگاه با یادآوری آن صحنه گفته بود: ما تاکنون چنین بیرحمی، چنین فرومایگی و رذالت، چنین خودخواهی و چنین بیاعتنایی به زندگی آدمی ندیده بودیم.
آ
در سال ۱۹۷۵ «خوزه دووارته دِ پرادوُ»، یکی از عاملانِ کشتار روستای «سینتا لارگا»، را به ده سال زندان محکوم کردند اما چندی بعد در همان سال بخشیدند و آزادش کردند. او در دادگاه گفت: کشتن سرخپوستان کار درستی است. آنان تنبل و خائناند.
در سال ۱۹۶۹ در پی انتشارِ گزارش کُمیسیونِ «ژَدِر فیگِرِدوُ» و چاپ مقالهای از نوُرمن لوئیس، روزنامه نگار بریتانیایی، دربارۀ «نسلکُشیِ سرخپوستان برزیلی» سازمانی بینالمللی به نام «پایندگیِ بینالمللی» برای دفاع از «بومیان جنگلهای آمازوُن» تشکیل شد. با این حال، سوداگران برزیلی از ویران کردن جنگلها دست برنداشتند. در نیم قرن گذشته دهها هزار سرخپوست برزیلی زمین و جان خود را بر اثر آزمندیِ سفیدپوستان از دست دادهاند. سوداگران برزیلی با بریدن درختان جنگلی، توسعۀ دامداری، برافراشتنِ سدهای هیدروالکتریک، ساختن جادهها و بهره برداریِ بیحساب و کتاب از معادن جنگلی محیط زیست بومیان آمازون را بیش از پیش ویران کردهاند.
نگرانی از برافتادنِ نسل بومیان برزیل به دست کروُناویروس از ماهها پیش آغاز شده است. «سِباستیائو سالگادوُ»، عکاس نامدار برزیلی، و همسرش، «لِلیا وانیک سالگادوُ»، فیلمساز و کُنشگرِ محیط زیست، با انتشار دادخواستی تاریخی دربارۀ خطر کروُناویروس، نه تنها رهبران برزیل را در برابر مسئولیت تاریخی و انسانیشان قرار دادهاند بلکه افکار عمومی جهانیان را نیز به سرنوشت بومیان برزیل جلب کردهاند. باشد که آن بومیان از این بزنگاه تاریخی جان سالم به در برند.