اسرائیل به صورت قطعی تصمیم گرفته علیه محور ایران، سوریه و حزب الله وارد جنگی بزرگ در مرزهای شمالی با سوریه و لبنان شود. همچنین اسرائیل ممکن است وارد یک درگیری اضافی دیگر با حماس در غزه شود. اما جنگ آینده اسرائیل در مرزهای شمالی فلسطین اشغالی- با حدود 1.2 میلیون جمعیت در این مناطق- می تواند جنگی تمام عیار باشد که این رژیم از 1973 تاکنون تجربه نکرده است.
مدتی است اسرائیل جنگ تبلیغاتی گسترده ای را علیه حضور نیروها و مستشاران نظامی ایران و حزب الله در سوریه آغاز کرده و نخست وزیر رژیم اسرائیل در هفته های اخیر اعلام کرده با حضور نیروهای حزب الله در مجاورت بلندی های جولان مقابله خواهد کرد.
به گزارش تابناک، در همین راستا نیز امروز اسرائیل مدعی شده که جنگنده هایش مواضع حزب الله در سوریه را مورد هدف قرار داده است. حملاتی که با پاسخ ضدهوایی ارتش سوریه همراه بود.
برخی از تحلیل گران بر این باورند که اسرائیل به دلیل آنچه تهدید حزب الله و ایران در مرزهای خود قلمداد می کند درصدد اجرای حملاتی علیه مواضع آن ها است.
در همین زمینه، وبسایت نشریه «فوروارد» پا را فراتر گداشته و در مطلبی مدعی شده که اسرائیل به صورت قطعی تصمیم گرفته علیه محور ایران، سوریه و حزب الله وارد جنگی بزرگ در مرزهای شمالی با سوریه و لبنان شود. همچنین اسرائیل ممکن است وارد یک درگیری اضافی دیگر با حماس در غزه شود. اما جنگ آینده اسرائیل در مرزهای شمالی فلسطین اشغالی- با حدود 1.2 میلیون جمعیت در این مناطق- می تواند جنگی تمام عیار باشد که این رژیم از 1973 تاکنون تجربه نکرده است.
در ادامه این مطلب آمده است؛ هم اینک دلایل بسیار کمتری جهت ادامه منازعه اعراب- اسرائیل نسبت به ادامه جنگ سوریه و رویارویی ایران و اسرائیل وجود دارد. پی آمد این رویارویی می تواند خرابی های قابل توجه درون اسرائیل باشد اما در مقابل منجر به تقویت پیوندهای استراتژیک رو به رشد اسرائیل و همسایگان سنی خود- مصر، اردن، عربستان سعودی و امارات- می شود که در کنار ملاحظاتشان در مورد مسئله فلسطین، نگرانی های خود در مورد نفوذ منطقه ای ایران را نیز با یکدیگر به اشتراک می گذارند.
از این نظر یک رویارویی در شمال اسرائیل به صورت قاطعی انعکاسی از تغییرات گسترده فعلی در موازنه قوای استراتژیک خاورمیانه خواهد بود.
جنگ سوریه حداقل در بخش های غربی یا همان مناطق غیربیابانی منتهی به مدیترانه- مناطقی که «سوریه قابل استفاده یا مفید» نامیده می شود- و همچنین در جنوب در امتداد مرزهای سوریه با بلندهای جولان و اردن در حال فروکش کردن است.
مداخله ایران و روسیه توانست شرایط را در دمشق به نفع اسد تغییر دهد. در ادامه ایران برای کمک به بشار اسد توانست ائتلاف گسترده ای از نیروهای نیابتی خود در سوریه را ایجاد کند.
اما اکنون با پایان جنگ در قسمت «سوریه قابل استفاده یا مفید»(شامل مناطق غربی تحت کنترل حکومت مرکزی-لاذقیه، طرطوس، دمشق…) ایران باید متعهد باشد نیروهای خود را از نزدیکی بلندی های جولان بیرون بکشد. در کنار نیروهای ایرانی، متحد دیگر اسد یعنی حزب الله با حدود 100 هزار راکت و موشک قابلیت هدف قرار دادن اکثر مناطق اسرائیل از جمله مناطق جنوبی و راکتور هسته ای دیمونا را دارد.
این پایگاه آمریکایی در ادامه نوشته است که نیروهای نیابتی ایران اگرچه تلفاتی در سوریه داشته اند و ممکن است از نبرد خسته شده باشند اما ایران هم اکنون توانایی لازم برای بازگشت سریع به آمادگی جنگی را دارد. این مسئله توسط سازمان های اطلاعاتی ارتش اسرائیل به عنوان یک تهدید اصلی علیه این رژیم درک شده است و باید با آن مقابله شود؛ به چند دلیل؛
نخست اینکه ایران و حزب الله همچنان به صدور مجموعه ای از تهدیدات علیه اسرائیل ادامه می دهند. در آخرین مورد، در ماه فوریه آیت الله خامنه ای -رهبر انقلاب اسلامی ایران- گفته بود که اسرائیل به عنوان یک غده سرطانی باید نابود شود.
دوم؛ پیروزی ایران در جنگ سوریه نمایان گر موفقیت های استراتژیک عمده ای برای ایران در پروژه قدرت منطقه ای اش خواهد بود. ایران شدیدا مشتاق به خرید سلاح های با سطح شلیک و پرواز بالا از روسیه است و همچنین در تلاش است تا حضور نیروی دریایی خود در مدیترانه را با ایجاد یک بندر در سواحل غربی این کشور توسعه دهد.
سوم؛ ترکیبی از فشار نیروهای ایران، سوریه و حزب الله موجب یک تغییر سیاسی اساسی در لبنان شد. میشل عون مسیحی که انتخابش به عنوان رئیس جمهور را مدیون حزب الله است در 12 فروردین اعلام کرد که سلاح حزب الله مکمل ارتش لبنان است و ارتش مقاومت(حزب الله) بخشی ضرروی از دفاع از لبنان است. هم اکنون نیز نشانه هایی وجود دارد که قرار است حزب الله به جای ارتش لبنان در جنوب این کشور مستقر شود. اگر این مسئله رخ دهد و ارتش لبنان عنان جنوب این کشور را به دست حزب الله دهد، هرگونه درگیری میان اسرائیل و حزب الله در جنوب لبنان می تواند توجیهی برای اسرائیل جهت حمله به تمامی مناطق لبنان و زیرساخت های آن باشد.
این اتفاق و حمله اسرائیل به لبنان می تواند دو پیامد عمده و مخرب به همراه داشته باشد؛ نخست اینکه می تواند اثر مخربی بر تعادل قومی داخلی ظریف لبنان داشته باشد و دوم انکه فرایند بهبود روابط میان اسرائیل و جهان عرب را با خطر جدی مواجه کند.
نتانیاهو در 9 مارس به مسکو سفر کرد و با پوتین در مورد بحران سوریه و حضور نیروهای ایرانی در این کشور گفتگو کرد. نتانیاهو در این دیدار دیدگاه هایش را در مورد حضور نیروهای ایرانی و حزب الله در مجاروت مرزهای جولان با پوتین به اشتراک گذاشت و خواستار خروج نیروهای ایرانی از سوریه به عنوان یک تهدید عمده برای اسرائیل شد.
این تحولات پرسش های مهمی را مطرح می کند؛ اسرائیل می تواند پوتین را متقاعد کند تا نیروهای« نیابتی» ایران را از سوریه خارج کند؟ آیا تهدید اسرائیل به حمله به تمام مناطق لبنان در جنگ بعدی منجر به جلوگیری از جنگ با حزب الله خواهد شد یا اینکه برعکس باعث اثرات مخربی بر گسترش آن جنگ خواهد شد؟ همچنین اگر این جنگ شروع شود و حزب الله ده ها هزار موشک را بر سر اسرائیل شلیک کند، پاسخ همه جانبه اسرائیل که بخش های بزرگی از لبنان و حزب الله را شامل می شود و هدف قرار می دهد، می تواند به سرعت در پایان جنگ بعدی با موفقیت همراه شود؟ نیروهای ایرانی آسیب های کافی را در جنگ آینده متحمل خواهند شد؟ مضاف بر این، اسرائیل تا چه اندازه متحمل آسیب خواهد شد؟