عکس سروهای آزادی در دستان مادران داغدیدهٔ وطن برای آزادی ایران را بر روی سفره ی هفت سین 96 خواهیم گذاشت.
اگر بگویم بشریت، به خاطر فداکاری و از جان گذشتگی انسانهایی که چه بسا نامی از آنها باقی نمانده به تمدنِ امروزی رسیده، متنی کلیشه ای، کُلی و برای خیلی ها شاید نامفهوم، دور از ذهن و ثقیل باشد،اما اجازه بدهید با داستانی کوتاه از تاریخ معاصر و پُر از استبداد ایران، مسئله را بازگو و بیان کنم.
به ناصرالدین شاه خبر می دهند که تعداد 5 تا 6نفر از مردم تهران شبها در محلهٔ سنگلج، دور هم جمع شده و حرف از «اصلاحات حکومت» می زنند. ناصرالدین شاه دستور میدهد که آنها را نزد او ببرند. به آنها می گوید حقیقت دارد که شما شب ها جلسه گرفته و از اصلاحات حرف می زنید؟ آنها هم صادقانه می گویند بله قربان. ناصر الدین شاه دستور می دهد که آنها را زنده زنده به داخل چاهی که زمستان، برف ها را در آن می ریختند بیندازند و سپس از بالا 20 تا 30تیر به داخل چاه شلیک و دستور می دهد که آشغال روی آنها بریزند. از زمان مرگ ناصرالدین شاه حدود 125سال گذشته و اگر چه ایرانِ ما به آزادی و دموکراسی نرسیده، اما از برکتِ سرداران و سروهای آزادی که جانشان را برای آزادی ایران داده اند به دست آوردهای بزرگی رسیده و حتی از برکت همین شهدای گمنام و شناخته شده، باقیماندهٔ راه را ملت ایران با سربلندی و افتخار پیموده و به آزادی خواهد رسید…
درود میفرستم به مادران آزادی و با صدای بلند میگویم شما و فرزندانتان افتخار ملت ایران هستید. درود بر مادران و فرزندان شهیدتان که در آسمان تاریک ایران برای ملت نور افشانی کرده و راه رهایی را نشان می دهند. برگهای زرین تاریخ ایران را شما و فرزندان شهیدتان از هر قوم و قبیله و مذهبی که باشند، خواهند نوشت.
سید هاشم خواستار نماینده ی معلمان ایران».