پشتیبانی ایران از حزبالله لبنان و همکاری با شبهنظامیان شیعه نگرانی کشورهای منطقه و از جمله اسرائیل را برانگیخته است. حال از استقرار “سپاه جولان” در مرز شمالی اسرائیل سخن میرود؛ اقدامی تحریکآمیز با پیامدهای بسیار.
خبر تشکیل “سپاه آزادسازی جولان” بیش از آنکه بازتابی بینالمللی داشته باشد، در روزنامهها و رسانههای اسرائیل منتشر شده است. نیروهای تندرو اسرائیلی تشکیل چنین سپاهی را بهمثابه “تهدیدی حیاتی” برای کشور خود ارزیابی کردهاند. تهدیدی که حال با انتشار مصاحبه معاون نظامی جنبش مقاومت اسلامی “النجباء” عراق آشکارا بیان میشود: نابودی اسرائیل به جای مبارزه با گروههای تکفیری.
نصر الشمری معاون نظامی “النجباء” عراق است. او در گفتوگو با خبرگزاری مهر خبر تشکیل “سپاه آزادسازی جولان” را با حمایت و پشتیبانی حزبالله لبنان و جمهوری اسلامی ایران رسما اعلام میکند. نیروهای تندرو ایران نیز برای آنکه خبر تشکیل این سپاه به گوش همگان برسد، نسخه انگلیسی این گفتوگو را در سایت تسنیم منتشر میکنند.
جمهوری اسلامی ایران حمایت و پشتیبانی خود را از حزبالله، شیعیان بحرین و عراق، حوثیهای یمن و گروههای متشکل در حشد الشعبی (بسیج مردمی عراق) پنهان نمیکند. اما تشکیل “سپاه آزادسازی جولان” و تلاش برای استقرار این نیرو در جنوب سوریه با شعارهای ضداسرائیلی مسئولان جمهوری اسلامی تفاوتی جدی دارد.
صرف اعلام آمادگی مشارکت در چنین سپاهی ادامه سیاستهای تحریک آمیزی است که در عمل منجر به تقویت نیروهای تندرو اسرائیل میشود و میتواند فعالیتهای نظامی اسرائیل در سوریه را توجیه کند. موضوعی که نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو نیز اخیرا با تاکید فراوان اعلام کرده است. نتانیاهو نه تنها از حمله هوایی اخیر اسرائیل به اهدافی واقع در خاک سوریه دفاع کرده، بلکه گفته است که این حملات ادامه خواهند یافت.
نصر الشمری، معاون جنبش مقاومت اسلامی “النجباء” عراق در گفتوگو با خبرگزاری مهر مسائل مهمی را مطرح کرد. چکیده سخنان الشمری چنین است: نیروهای مقاومت اسلامی عراق در سوریه نیز فعال هستند. “سپاه آزادسازی جولان” بنا بر ادعای او تشکیل شده است. تشکیل این سپاه با اطلاع دولت سوریه بوده و از این رو استقرار این نیرو در بلندیهای جولان نیز وابسته به موافقت دولت سوریه است. و مهمتر اینکه دشمن اصلی ارتشهای اسلامی و عربی، گروههای تکفیری نیستند، بلکه دولت اسرائیل است.
ایران و بلندیهای جولان
بلندیهای جولان از منظر نظامی از اهمیتی استراتژیک برخوردار است. این بلندهای هم ناظر بر مناطق شمالی اسرائیل هستند و هم تا پایتخت سوریه فاصله چندانی ندارند. اسرائیل به واسطه اهمیت نظامی این منطقه، در جریان جنگ سال ۱۹۶۷ بخشبزرگی از آن را به تصرف خود درآورد. موضوعی که همواره باعث درگیری نظامی بین دو کشور سوریه و اسرائیل شد.
۷ سال پس از تصرف بلندیهای جولان توسط ارتش اسرائیل، سازمان ملل اقدام به اعزام نیروهای حافظ صلح به این منطقه نمود. نیروی نظامی که نمیبایست از سوی اعضای دائمی شورای امنیت تامین شوند. در همین رابطه بود که ایران نیز اقدام به اعزام نیرو به جولان نمود.
در واپسین سه سال حکومت پهلوی، چهار گردان از ارتش شاهنشاهی ایران در بلندیهای جولان مستقر شدند. وقوع انقلاب اسلامی باعث آن شد که سازمان ملل به حضور ایران در بلندیهای جولان خاتمه دهد. گفته میشود که بخشی از جنگافزارهای گردان چهارم ارتش شاهنشاهی ایران نیز مصادره شد.
حال موضوع تشکیل سپاه آزادسازی جولان مطرح شده است. طبق اظهارات نصر الشمری، ایران نه تنها از جنبش مقاومت اسلامی “النجباء” در عراق دفاع میکند، بلکه آشکارا در تشکیل سپاه جولان نیز نقش دارد.
خروج ایران از سوریه
گسترش نفوذ و حضور ایران در کشورهای منطقه باعث نگرانی بسیاری از کشورها و از جمله اسرائیل شده است. از این رو مقابله با نفوذ ایران و بهویژه تلاش برای بیرون راندن نیروهای وابسته به ایران از سوریه به یکی از مباحث نشست و برخاستهای دیپلماتیک کنونی بدل شده است.
حذف ایران از سوریه، یکی از محورهای اصلی دور پنجم مذاکرات صلح سوریه در ژنو است. از سوی دیگر، وزیر امورخارجه آمریکا، رکس تیلرسون و همچنین سفیر این کشور در سازمان ملل نیز آشکارا اعلام کردهاند که نگران افزایش نفوذ و فعالیتهای ایران در منطقه هستند.
حال، روزنامه اسرائیلی “جروزالم پست” به نقل از روزنامه کویتی “الرای” گزارش میدهد که دولت اسرائیل با روسیه و آمریکا بر سر خروج نیروهای ایران از سوریه به توافق رسیده است. بر اساس گزارش این روزنامه، بنیامین نتانیاهو در جریان دیدارها و گفتوگوهای خود با ترامپ و پوتین، نظر مساعد آنها را در زمینه الزام خروج نیروهای ایران از سوریه جلب کرده است.
در این نکته که دولت جدید آمریکا آشکارا خواستار محدود کردن نقش و نفوذ ایران در منطقه است، تردیدی وجود ندارد. اما تا کنون مسئولان روسیه چنین موضوعی را بیان نکردهاند. از اینرو راستیآزمایی پیرامون ادعای روزنامه “الرای” در شرایط کنونی ممکن نیست.
یک نکته اما کاملا روشن است و آن اینکه در پوکر سیاسی پوتین در منطقه، همکاری با ایران جایگاه مقدسی ندارد و از این رو پدیدهای است با تاریخ مصرف مشخص. مذاکرات صلح آستانه و تلاشهای دولتهای ترکیه و روسیه نشان داد که روسیه برای پیشبرد سیاستهای خود در منطقه همواره آماده است، مهرهای را جایگزین مهره دیگری کند. از آن گذشته، سوریه و حفظ دولت اسد گرچه برای کرملین اهمیت دارد، اما از اهمیتی استراتژیک از نوع اهمیتی که مثلا اوکراین برای روسیه دارد، برخوردار نیست.
جمهوری اسلامی ایران بیش و پیش از آنکه برای روسیه متحد خوبی باشد، یک مشتری خوب است. همراهی روسیه با مشتری خوب خود در منطقه البته که وابسته به سود و زیان معاملات اقتصادی و سیاسی است.
تندروهای ایران و “سپاه جولان”
نیروهای تندرو ایران تمایلی به تداوم روند تنشزدایی در مناسبات ایران با کشورهای منطقه و همچنین جامعه جهانی ندارند. نوشتن شعار نابودی اسرائیل بر پیکر موشکهای ایران و تکرار شعار محو این کشور از جغرافیای جهان در واقعیت امر از همان جنسی است که در مورد مشارکت ایران در تشکیل سپاه آزادسازی جولان شاهد آنیم. به سخن کوتاه، همه این اقدامات بخشی از سیاستهای تحریکآمیز نیروهای افراطی ایران را تشکیل میدهند.
نیروهای تندرو ایران بر آنند تا با مشارکت در تشکیل سپاه آزادسازی جولان نسبت به طرح حذف ایران از معادلات سوریه واکنش نشان دهند. از سوی دیگر ایران میکوشد با همکاری بیشتر با شیعیان عراق، سوریه و لبنان هزینههای سیاسی حذف ایران از تحولات سوریه را برای ائتلاف ضد داعش افزایش دهد.
ایده ایجاد سپاه جولان نه ایدهای واقعیاست و نه ایدهای واقعبینانه. بشار اسد در شرایط کنونی با مشکلات بس بزرگتری روبهروست و توانایی درگیر شدن در جبهه جدیدی را ندارد. از این رو، احتمال اینکه بشار اسد اجازه استقرار چنین نیرویی را در منطقه جولان بدهد، بسیار ناچیز است. از آن گذشته، اسرائیل نیز تجمع نیروهای نظامی و بهویژه واحدهای نظامی حزبالله و سپاه قدس را در مرزهای شمالی خود نخواهد پذیرفت.
نیروهای تندرو ایران و فرماندهان سپاه قدس نیز این محدودیتها و موانع را میشناسند. هدف آنها از همراهی و پشتیبانی از نیروهای جنبش مقاومت اسلامی عراق و سپاه آزادسازی جولان بیشتر تبلیغی است. گرچه ممکن است طرح چنین مسائلی در کوتاهمدت و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایران برای این نیروها سودآور باشد، اما در درازمدت نه تنها به تقویت مواضع نیروهای افراطی در اسرائیل و منطقه منجر میشود، بلکه در عمل به زیان همه نیروها، و از جمله به زیان خود آنها تمام خواهد شد.