خانه / اخبار مهم روز / چهار روایت متناقض از کشته شدن محسن فخری‌زاده

چهار روایت متناقض از کشته شدن محسن فخری‌زاده

از هنگام کشته شدن محسن فخری‌زاده در جریان حمله روز جمعه در آبسرد دماوند منابع مختلف در ایران تاکنون چهار روایت نیمه‌رسمی را از جزییات کشته شدن او ارائه کرده‌اند، روایت‌هایی متناقض که از «عملیات ۱۲ نفری» تا حمله‌ای «بدون حضور عوامل انسانی و با سلاح خودکار» را در بر می‌‌گیرد.

همزمان شماری از مقام‌های نظامی جمهوری اسلامی و همچنین رسانه‌ها در ایران وجود «حفره‌های امنیتی»، «رخنه و ضعف»‌ و «نفوذ» در دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی را در ارتباط با کشته‌شدن محسن فخری‌زاده مطرح کرده‌اند.

خبرگزاری فارس، هفتم آذر: مهاجمان کمین کرده بعد از کشتن فخری‌زاده متواری شدند

خبرگزاری فارس، نزدیک به سپاه پاسداران، روز هفتم آذر ماه ساعتی پس از کشته شدن محسن فخری‌زاده در گزارشی از جزییات حمله به او، نوشت که «ظهر جمعه حوالی ساعت ۱۴ خودروی فخری‌زاده به همراه دو خودرو محافظ وارد آبسرد دماوند شده و یک کیلومتر جلوتر از ورودی شهر آبسرد و نزدیک باغی معروف به باغ سرهنگ، خودرو با رگبار متوقف می‌شود».

به نوشته این خبرگزاری، پس از توقف خودروی فخری‌زاده و دو خودروی محافظ او «یک نیسان که در آن پر از الوارهای چوبی بوده است منفجر می‌شود و بعد از انفجار تا شعاع ۵۰۰ متری خیابان پر از تکه‌های خودرو و چوب دیده شده و بر اثر انفجار آسیب به دکل برقی مجاور نیسان برق شهر آبسرد نیز قطع» شد.

با وقوع انفجار، افرادی که «کمین کرده‌ بودند از نقاط نامشخصی شروع به تیراندازی به سمت خودروی فخری‌زاده می‌کنند و یکی از محافظان نیز برای حفاظت از او، خود را در مسیر رگبار قرار می‌دهد»، با این حال این اقدام مانع از اصابت گلوله به فخری‌زاده نمی‌شود.

در روایت اول خبرگزاری فارس آمده که بعد از فروکش کردن تیراندازی‌ها، چند مهاجم‌ متواری می‌شوند. فارش نوشته بود «بلافاصله بعد از پایان درگیری، فخری‌زاده را به داخل درمانگاه شهر آبسرد منتقل می‌کنند و بعد از گذشت ۳۰ دقیقه با بالگرد به بیمارستان انتقال داده می‌شود».

روایت مستندساز نزدیک به سپاه پاسداران، هشتم آذر: مهاجمان ۱۲ نفر بودند با پشتیبانی ۵۰ نفر

جواد موگویی، مستندساز، طی یادداشتی درباره حمله به محسن فخری‌زاده، شمار مهاجمان در حمله به او را ۱۲ نفر اعلام کرد.

به گفته موگویی، بعد از ظهر جمعه در آبسرد دماوند، یک وانت «نیسان بدون سرنشین و مجهز به مسلسل اتوماتیک» درست زیر ترانس برق پارک شده بود که در آن مواد منفجره نیز جاسازی شده بود. در «آن دست بلوار نیز خودروی سانتافه با ۴سرنشین در انتظار بوده. به‌علاوه ۴موتورسوار و دو تک‌تیرانداز».

در لحظه حمله، ابتدا «خودروی اسکورت۱» عبور می‌کند و پس از آن خودروی فخری‌زاده با همسرش وقتی که به دوربرگردان می‌رسد، مسلسل اتوماتیک شلیک می‌کند و «سه گلوله به دست و پای فخری‌زاده اصابت می‌کند و او پیاده می‌شود» و «در همین لحظه خودروی اسکورت۲ می‌رسد. حامد اصغری،سرتیم محافظان، پیاده می‌شود، خود را روی فخری‌زاده می‌اندازد و ۴ گلوله می‌خورد.»

در همین لحظه «ناگهان وانت نیسان با ریموت منفجر می‌شود. هم‌زمان سرنشینان سانتافه و موتورسواران شلیک می‌کنند‌؛ ۱۲نفر همزمان و تیم حفاظت فخری‌زاده زیرآتش گلوله قرار می‌گیرد».

موگویی با تاکید براینکه هیچ‌یک از مهاجمان دستگیر یا کشته نمی‌شوند، افزود که «مجروحین به درمانگاه آب‌سرد منتقل می‌شوند اما برق درمانگاه قطع بوده است. به نوشته او برق منطقه از نیم‌ساعت قبل قطع شده و تمام دوربین‌ها خاموش بوده و هیچ فیلمی ضبط نشده است.

به گفته او پس از انتقال مجروحان از جمله فخری‌زاده به درمانگاه آبسرد «هلیکوپتر می‌آید اما به دلیل انفجار ترانس و کابل‌های برق در بلوار، نمی‌تواند در بلوار بنشیند. به‌ناچار مجروحین را به انتهای بلوار در پارک الغدیر می‌آورند تا سوار هلیکوپتر کنند» و فخری‌زاده پس از انتقال «در بیمارستان بقیه‌الله تمام می‌کند».

او با بیان اینکه «یک تیم ۱۲نفره عملیاتی حداقل ۵۰نفر پشتیبانی لازم دارد»، نوشته بود که «ترور در روز تعطیل، و در محل ویلای سوژه در هنگام تعطیلات با خانواده، یعنی اشراف کامل بر ساعت و مکان دقیق عبور و مرور و حتی برنامه خانوادگی»، ضمن اینکه «جاگذاری خودروی انفجاری مجهز به مسلسل خودکار و انتظار ۱۲نفر مهاجم یعنی سوژه در تور کامل اطلاعاتی بوده» است.

فریدون عباسی، نهم آذر: مهاجمان تک تیرانداز می‌خواستند با انفجار نیسان فخری‌زاده بکشند

فریدون عباسی، رییس فعلی کمیسیون انرژی مجلس که خود در سال۸۹ از یک حمله جان به در برد و پس از آن برای چند سال در دولت محمود احمدی‌نژاد به ریاست سازمان انرژی اتمی رسید، روایت دیگری را به نقل از «محافظان» فخری‌زاده بیان کرده است.

به گفته عباسی، در جریان حمله به فخری‌زاده «یک خودروی نیسان باری را که ظاهرا چوب حمل می‌کرد د در کنار خیابان پارک کرده بودند» و مهاجمان «با تیراندازی می‌خواستند کاری کنند که خودروی فخری‌زاده کنار نیسان متوقف شود و بعد انفجار نیسان را انجام دهند».

مهاجمان «وقتی تیراندازی می‌کنند، فخری‌زاده قبل‌تر و دور از نیسان متوقف می‌شود و از خودرو پیاده می‌شود و سپس یک تیر به کتف او اصابت کند.»

پس از اصابت یک گلوله به کتف فخری‌زاده، محافظ‌هایی که با خودرو پشت سرش بودند پیاده می‌شوند و می‌آیند و او را پوشش می‌دهند که در اینجا، ضاربان محافظ را می‌زنند.

در این لحظه، محفاظ،حامد اصغری، که سه چهار تا تیر خورده بود وقتی از روی بدن فخری‌زاده کنار می‌رود، خود فخری‌زاده را هدف قرار می‌دهند و به این شکل او آسیب می بیند. در همین فاصله نیسان را نیز منفجر می‌کنند. به گفته عباسی «این انفجار باعث می‌شود بقیه محافظان دچار شاید موج گرفتگی بشوند و ذهن‌شان برود به سمت انفجار و آن آثاری مثل غبار و آثار انفجار ایجاد می‌کند، دید کافی نداشته باشند.»

فریدون عباسی گفت که بعد از انفجار وانت نیسان، مهاجمان چون مسلط بوده و به صورت تک تیرانداز بودند یا اسلحه خاصی داشتند که دوربین داشته از راه دور می‌توانستند شلیک کنند.

خبرگزاری فارس، نهم آذر: هیچ عامل انسانی در محل حضور نداشت، شلیک با تیربار کنترل از راه‌دور انجام شد

خبرگزاری فارس، نزدیک به سپاه پاسداران، در دومین روایت خود از جزییات کشته شدن محسن فخری‌زاده، گزارش‌های قبلی خود و دیگر مقام‌ها و رسانه‌ها را رد کرد و نوشت: «در این عملیات که حدود ۳ دقیقه طول کشیده است، هیچ عامل انسانی در محل ترور حضور نداشته و تیراندازی‌ها تنها توسط سلاح خودکار انجام شده است و به جز محافظ فخری‌زاده که مجروح شد، هیچ فرد دیگری در این حادثه آسیب» ندیده است.

به نوشته این خبرگزاری «بررسی هویت مالک خودروی نیسان، نشان دهنده خروج او در ۸ آبان ماه سال‌جاری از کشور است».

در روایت جدید خبرگزاری فارس اشاره شده که فخری‌زاده در هنگام حمله با «ماشین ضد گلوله» در حال تردد بوده و «ماشین ضدگلوله حامل او و همسرش، صبح جمعه به همراه ۳ ماشین تیم حفاظت از شهر رستم‌کلای مازندران به سمت آبسرد دماوند» حرکت کرده بود.

تعداد خودروهای محافظ ۳ خودرو بودند اما «ماشین پیشروی تیم حفاظت چند کیلومتر مانده به محل حادثه، اسکورت را برای چک و خنثی محل مقصد» ترک کرده است. در همین لحظات «صدای ناشی از اصابت چند گلوله به ماشین [ضد گلوله]، موجب جلب توجه فخری‌زاده و متوقف کردن ماشین می‌شود و فخری‌زاده به تصور اینکه صدا ناشی از برخورد با مانع خارجی یا اشکال در موتور خودرو بوده از ماشین پیاده می‌شود.»

با پیاده شدن فخری‌زاده، خودرو نیسانی که در فاصله ۱۵۰ متری ماشین فخری‌زاده متوقف بوده، از «یک دستگاه تیربار اتوماتیک کنترل از راه دور، شلیک‌های متعددی به سمت او صورت می‌گیرد. دو گلوله به پهلو و یک گلوله به پشت فخری‌زاده برخورد می‌کند که منجر به قطع نخاع او می‌شود».

به نوشته خبرگزاری فارس در همین لحظات سرتیم حفاظت بدن خود را حائل پیکر فخری‌زاده می‌کند و چند تیر نیز به بدن وی اصابت می‌کند و لحظاتی بعد همان نیسان متوقف شده نیز منفجر می‌شود.

تناقض‌ها و ابهام‌ها

مقام‌های جمهوری اسلامی تاکنون گزارش رسمی از جزییات حمله منتهی به کشته شدن محسن فخری‌زاده در چند کیلومتری پایتخت ارائه نکرده‌اند.

در تازه‌ترین مورد، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی شامگاه یک‌شنبه نهم آذر و با گذشت سه روز از کشته شدن فخری‌زاده، اعلام کرد که «سرنخ هایی از عاملان این حمله» پیدا کرده اما «اطلاعات تکمیلی» را در آینده منتشر خواهد کرد.

در چنین شرایطی روایت‌های نیمه رسمی منتشر شده نیز سرشار از تناقض است. تناقض‌ها به ویژه درباره ترتیب تیراندازی و انفجار وانت نیسان، تعداد مهاجمان، حضور یا حضور نداشتنمهاجمان در صحنه، ضد گلوله بودن خودروی فخری‌زاد، زمان و تعداد اصابت گلوله به او و همچنین عملکرد تیم محافظان، قابل توجه است.

در روایت اول خبرگزاری فارس آمده که ابتدا وانت نیسان پر از الوار منفجر شده و پس از توقف خودروی فخری‌زاده و محافظانش به سوی آنها تیراندازی شده است اما همین خبرگزاری در روایت تازه خود عنوان کرد که ابتدا به خودروی فخری‌زاده تیراندازی شده، او توقف کرده، از خودرو بیرون رفته و پس از آن از وانت نیسان با «تیربار کنترل از راه دور» به فخری‌زاده شلیک شده و سپس وانت منفجر شده است.

با وجود اینکه در همه روایت‌ها عنوان شده که همسر فخری‌زاده در لحظه حمله در خودروی او حضور داشته و پس از آن در یک مصاحبه تلویزیونی نیز شرکت کرد اما تاکنون نقل قولی از او درباره این حمله منتشر نشده است.

این درحالی است که فریدون عباسی گفته که «آنها [مهاجمان] می‌خواستند کاری کنند که خودروی فخری‌زاده کنار نیسان متوقف شود و بعد انفجار نیسان را انجام دهند».

جواد موگویی اما تاکید دارد که تیراندازی اول از «مسلسل اتوماتیک» به سوی خودروی فخری‌زاده که ضد گلوله نبوده انجام شده و «سه گلوله به دست و پای او اصابت می‌کند و او پیاده می‌شود»، بعد وانت منفجر می‌شود و بعد ۱۲ مهاجم به سوی فخری‌زاده و محفاظانش شلیک می‌کنند.

حامد فخری‌زاده، فرزند محسن فخری‌زاده، نیز صحنه حمله به پدرش را «جنگ تمام عیار» توصیف کرد اما هم‌زمان گفت که هیچ کس به جز پدرش در این حمله کشته نشده و حتی سر تیم محافظان محسن فخری‌زاده [حامد اصغری] که مجروح شده،«صحیح و سالم» است. این درحالی است که علاوه بر فخری‌زاده، چهار محافظ او و همسرشدر داخل خودرو نیز در صحنه حضور داشتند.

در روایت جواد موگویی، یکی از محافظان، [حامد اصغری] خودش را روی فخری‌زاده انداخته و چهار گلوله خورده است و بعد از آنکه کنار رفته گلوله‌ها به فخری‌زاده اصابت کرده است.خبرگزاری فارس اما در روایت نهم آذر ماه خود نوشت که این کار پس از آن انجام شده که «دو گلوله به پهلو و یک گلوله به پشت فخری‌زاده» خورده بود.

از سوی دیگر درباره شمار مهاجمان، جواد موگویی، مستند ساز، تعداد مهاجمان را ۱۲ نفر اعلام کرده اما در تشریح صحنه به حضور ۱۰ نفر شامل «۴ نفر در خودروی سانتافه، ۴ موتورسوار و ۲ تک تیرانداز» اشاره کرده است. او تاکید کرده که شرکت ۱۲ نفر در این عملیات نیاز به پشتبانی ۵۰ نفر داشته است.

روایت‌ها حتی درباره خودروی فخری‌زاده متفاوت است، در روایت جواد موگویی این خودرو ضدگلوله نبوده و در روایت تازه خبرگزاری فارس خودروی او «ضدگلوله» معرفی شده است.

در این روایت‌ها تیم حفاظت فخری‌زاده بین ۴ تا ۶ نفر و شامل دو تا سه خودرو اعلام شده است و حسین دهقان، مشاور علی خامنه‌ای در امور نظامی نیز در یک برنامه تلویزیونی گفت که تعداد و سطح و امکانات حفاظی فخری‌زاده در سطح بسیار بالا بوده است.

با این حال در ویدیویی از تشییع جنازه، یکی از حاضران که به طور ضمنی خود را برادر فخری‌زاده معرفی کرد، حین عزاداری می‌گوید: «برادر پرُکس و بی‌کسم رفت، کسی نبود در آنجا نجاتش دهد».

با وجود اینکه در همه روایت‌ها عنوان شده که همسر فخری‌زاده در لحظه حمله در خودروی او حضور داشته و پس از آن در یک مصاحبه تلویزیونی نیز شرکت کرد اما تاکنون نقل قولی از او درباره این حمله منتشر نشده است.

چند سال پیش، شهره پیرانی همسر داریوش رضایی‌نژاد، فاش کرد که تا مدت‌ها پس از کشته شدن همسرش، دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی به او نیز به عنوان یک متهم نگاه می‌کردند و بارها او را مورد بازجویی قرار دادند.

شهره پیرانی، بعد از کشته شدن محسن فخری‌زاده، در صفحه اینستاگرام خود نوشت که در یکی از مجالس با همسر فخری‌زاده دور یک میز نشسته بود و حین کشیدن غذا متوجه لرزش دست او شده و گفته که «من سر ترور داریوش لرزش دست گرفتم، شما چرا دست‌تان می‌لرزد». پیرانی افزود که همسر فخری‌زاده به او گفته است: «شما راحت شدید، ما هر روز ترور می‌شویم.»