سایت در گزارشی نوشت: توماس جفرسون قبلا یکبار وقتی معاون رئیس جمهور بود آرای الکترال مشکوک جورجیا را شمارش نکرد، اکنون نیز مایک پنس به عنوان معاون ریاست جمهوری و رئیس سنا، اختیار تام دارد تا رأیهای الکترال تقلبی را بنا به نظر خودش، دور بریزد.
در این گزارش آمده است: در تاریخ 6 ژانویه (چهارشنبه هفته آینده) ، جلسه کنگره (ترکیب مجالس سنا و نمایندگان) به ریاست معاون رئیس جمهور مایک پنس برگزار خواهد شد. قدرت او در این جلسه فراگیر و غیرقابل چالش خواهد بود. به عنوان رئیس مجلس سنا، هر اعتراضی مستقیماً به او وارد میشود و او میتواند هرگونه اعتراض را “خارج از دستور” یا “انکار” اعلام کند. وظیفه وی تحقق سوگند رسمی خود برای حفاظت و دفاع از قانون اساسی ایالات متحده و اطمینان از اجرای صادقانه قوانین خواهد بود. او میتواند بر روی انتخاب کنندگان “مجاز” تمرکز کند، و قانون را حفظ کند. ماده 2، بخش 1 قانون اساسی “اختیارات عمومی” را به قانونگذاران ایالتی اعطا میکند. ایالتهای آریزونا، جورجیا، میشیگان، نیومکزیکو، نوادا، پنسیلوانیا و ویسکانسین مورد مناقشه، تابلوهای انتخابی دوئل را به واشنگتن ارسال کردهاند، این بدان معنی است که پنس باید تصمیم بگیرد که وقتی دو پاکت مهر و موم شده از هر یک از ایالتها به او تحویل داده شود، چگونه او شرایط را اداره خواهد کرد؟
در سال 1800، حتی با کمبود قانون اساسی در جورجیا، توماس جفرسون آرای ناقص انتخابات جورجیا را نشمرد. این نشان میدهد که رئیس سنا مرجع نهایی در مورد هرگونه درخواست یا اعتراض در هنگام شمارش آرا است و قدرتی مافوق او در این جلسه وجود ندارد. این بدان معنا نیست که هیچ اعتراضی در کنگره وجود نخواهد داشت. اما قانون چه مطالبهای دارد؟
هفت ایالت مورد منازعه به وضوح قوانین خود را نقض کردند. به جای فهرست کردن حقایقی که در چندین مقاله به تفصیل شرح داده شده است، باید موارد زیر را در نظر بگیریم:
انتخابات فرآیند شمارش آرا برای نامزدهاست. فقط آرا معتبر و قانونی شمرده میشوند. رأی قانونی معتبر عبارت است از: طبق مقررات قانونی که توسط قانونگذار ایالتی مقرر شده است، توسط یک انتخاب کننده واجد شرایط و به طور صحیح ثبت شده انتخاب شود. طبق قوانین مصوب قانونگذاری ایالتی، به موقع الکترالها را انتخاب کنید. الکترالها در فرایند مناسب طبق قوانین مصوب توسط قانونگذار ایالتی انتخاب شوند.
هر روندی که از این قوانین پیروی نکند، انتخابات نیست و هر چیزی که از آن حاصل شود را نمیتوان واردات قانونی دانست.
اکثر مفسران معتقدند که فرآیند جمع آوری کاغذهایی که روی آنها علامت گذاری شده است، صرف نظر از اشتباهات، حذفیات و حتی تخلفات عمدی، صرفا یک انتخابات است. اما این تفسیر، اشتباه است. یک تورنمنت گلف را تصور کنید که در آن هر ضربهای توسط یک بازیکن انجام میشود، اما بازیکن باید به طور مفصل تابع قوانین بازی باشد.نه اینکه یک بازیکن قوانین بازی را رعایت کند اما حریفش، هر گونه که خواست به هدف بزند! نتیجه چنین مسابقهای، یک فاجعه است. همین مورد در مورد انتخابات نیز صدق میکند. اگر تعداد انگشت شماری از آرا نامناسب وجود داشته باشد، میتوانیم بگوییم که در واقع انتخاباتی برگزار شده است، اما آلوده، گرچه به انتخابات صدمهای نرسیده است. اما وقتی افرادی که مدیریت انتخابات را بر عهده دارند تصمیم میگیرند قانون را نادیده بگیرند، هر پروسهای که آنها نظارت میکنند روندی نیست که قانون تعریف کرده باشد. بنابراین، این یک انتخابات نیست.
این باعث میشود پنس با یک معضل مواجه باشد. او فردی است که سنتهای حکومتی ما را با درجهای احترام رعایت میکند، بنابراین از انجام هرگونه اقدام جسورانه اکراه خواهد داشت اما به عنوان یک انسان شریف، با غیرقانونی گسترده مواجه است، باید برای محافظت از قانون اقدام کند. در نظر بگیرید که وقتی دو پاکت بسته از جورجیا به او تحویل داده میشود، چگونه ممکن است اوضاع خراب شود؟
او به جای باز کردن آنها، میتواند بگوید: «در دست من پاکت هایی وجود دارد که گویا حاوی آرای انتخاباتی از جورجیا است. آنها در نظر گرفتن رقابت میکنند، بنابراین ضروری است که من قانون حاکم بر این را در نظر بگیرم.» این قانون، طبق قانونگذار جورجیا و ماده 2، بخش 1 قانون اساسی ایالات متحده، قانون جورجیا است که شامل رویههای مطابقت با امضا در آرای غیابی است، این شرط است که همه آرای غایب ابتدا توسط یک رای دهنده قانونی درخواست میشود، هنگام شمارش آرا، ناظران انتخابات به طور معنی دار در همه زمانها حضور داشته باشند. وزیر داخلی جورجیا، که از نظر قانون اساسی ایالات متحده مجاز به ایجاد تغییر در قانون انتخابات نیست، با صدور مصوبهای موافقت کرد که این حمایتها را توسط قانونگذار جورجیا خنثی میکند. فرایندهایی که وی تجویز کرده و در نهایت از آنها پیروی شده آشکارا مغایر با آن قانون بوده است. بعلاوه، ایالت جورجیا، در فرایندی بی سابقه با سایر ایالتها، شمارش آرا را در نیمه شب به حالت تعلیق درآورد و توطئه خود را با ادعای دروغین “قطع آب در ساختمان شمارش آرا” توجیه کرد! اکنون ما از طریق فیلم نظارتی میدانیم که هزاران “رأی گیری” در غیاب ناظران قانونی ضروری شمرده شده اند.
سرانجام، ایالت جورجیا، تحت اختیار وزیر امور خارجه برد رافنسپرگر، از دستگاههای رای گیری با نقص فاحش Dominion استفاده کرد که ثابت شده غیرقابل اعتماد هستند. در تست، میزان خطای ماشینهای Dominion از 60٪ فراتر از حد قانونی عبور کرده است! آنها برای تسهیل تقلب بدون ایجاد دنباله کاغذی مورد نیاز قانونی طراحی شدهاند. این به تنهایی برای ابطال انتخابات کافی است. از آنجا که ایالت جورجیا نتوانسته است از قانون انتخاباتی که قانونگذار آن طبق ماده 2، بند 1 قانون اساسی وضع کرده پیروی کند، در واقع، انتخاباتی را انجام نداده است. بنابراین، هیچ “منتخب ریاستجمهوری” در جورجیا منصوب نشد. بعلاوه، “انتخابکنندگان” “مجاز” توسط الکترالهای غیرقانونی طبق این روند “در واقع” انتخاب کنندگان ریاست جمهوری نیستند. تابلوی رقابتی “انتخاب کنندگان” نیز به همینترتیب دارای نقص است، زیرا از طریق انتخابات ریاست جمهوری انتخاب نشده است.
بنابراین، رئیس این صندوق حکم میکند که جورجیا آرای هیچ یک از انتخاب کنندگان ریاست جمهوری را به این نهاد منتقل نکرده است. نکته اصلی این است که پنس، به عنوان رئیس هیئت رئیسه و مقام نهایی، اختیار بی چون و چرا دارد که اعلام کند ایالات مورد نظر انتخابات ریاست جمهوری را انجام نداده اند. اعتراض شدید وجود خواهد داشت، اما هیچ کس صلاحیت نادیده گرفتن تصمیم او را ندارد. در مقررات، چیزی در مورد اینکه چه کسی ممکن است “برنده” ایالات مورد مناقشه نباشد، بیان نشده است. در عوض، آنها با پیروی نکردن از قوانین خود، که توسط قانونگذاران خود وضع شدهاند، ماده 2، بخش 1 را نقض کردهاند، بنابراین، آنها انتخاباتی انجام ندادهاند و نتایج آنها باطل است. اگر آرا هر هفت ایالت مورد رقابت صفر ثبت شود، ترامپ 232 رأی خواهد داشت و بایدن 222 رأی. در متمم دوازدهم آمده است: داشتن بیشترین تعداد رای، رئیسجمهور را تعیین خواهد کرد. به زبان ساده، دونالد ترامپ دوباره انتخاب میشود، زیرا او اکثریت آرا واقعی انتخاباتی را دارد. در چنین حالتی، برای حل یک انتخاب احتمالی حتی نیازی به مشارکت و رای نمایندگان مجلس نمایندگان نخواهد بود.
در انتخابات 1960 ریچارد نیکسون ترجیح داد شکست را بپذیرد و وارد این فرایند نشود زیرا احساس کرد پیروزی در چنین فرایندی، منجر به تنش در کشور خواهد شد. اگر پنس این کار را بکند، همان استدلال (ایجاد تنش در کشور) ممکن است مطرح شود اما آیا کشور هم حالا هم قابل اداره است؟ ایالتهای آبی مانند کالیفرنیا، اورگن، واشنگتن، نیویورک، نیوجرسی و میشیگان در حال حاضر به طور آشکار و غیرقانونی با محدودیتهای “اضطراری” “مربوط به COVID” خود فعالیت میکنند. انکار حقوق شهروندی شهروندان مطیع قانون توسط آنها وحشتناک است و مقابله آنها با پلیس دستورالعمل بروز یک جنگ است.