وقتی زیرشلواری و مهر و جانماز مایه ضرر میشود
سید مجتبی حسینی معاون امور هنری نوشت: «تندیسهایی که حس شرمساری را برمی انگیزد.»
درآورده بودند که جهنم ایرانی بهترین جهنم دنیاست، چونکه نظم ندارد و به آدم خوش میگذرد. روزی که قرار است جهنمیها بهنوبت هرکدام یک کاسه پر از فضولات سر بکشند، یا برنامه به موقع شروع نمیشود، یا کاسه کم میآید، یا فضولات به همه نمیرسد یا آنکسی که قرار است نظارت کند رفته مادرزنش را از فرودگاه بیاورد. (بیاورد جهنم؟)!
خلاصه برنامه درست اجرا نمیشود و بهراحتی میشود از گیر قضیه در رفت. حالا مقایسه کنید با جهنم آلمانیها و سوئیسیها، که سر دقیقه کاسه را به دستت میدهند و برو بالا که بقیه منتظرند.
فلسطینیها هم مثل ما هستند. همه مال یک جهانیم. ما اگر در جهنم کاسه کم میآوریم، آنها در فرودگاه چمدان کم میآورند.
آقای محمود الزهار مقام ارشد فلسطینی گفته است وقتی شهید قاسم سلیمانی دلار نقد به آنها داده بوده، در فرودگاه تهران چمدان کم میآورند و فقط ۲۲ میلیون میآورند وگرنه قرار بوده مبلغ بیشتری بگیرند.
بدبیاری را میبینید؟ ایشان میگوید «هیئت ما ۹ نفره بود و هر چمدان ۴۰ کیلو اجازه داشت، بقیه پولها جا نگرفت». همین است که ما جهانسومیها همیشه درآمدمان کم است.
یک موضوع جهانسومیتر اینکه هر صد هزار دلار، میشود یک کیلو. دلار صدتومانی البته. (ببخشید، منظورم اسکناس صد دلاری است!) بنابراین چهل کیلویش توی چمدان میکند چهار میلیون دلار. ۹ تا چمدان بوده، راحت ۳۶ میلیون جا میگرفته، اما اینها نکردهاند زیرشلواری و مهر و جانمازشان را از چمدانهایشان دربیاورند که ۱۴ میلیون دیگر هم ببرند حال کنند. بعد حیرانیم که چرا ما مسلمانها هیچوقت نمیتوانیم حقمان را تمام و کمال وصول کنیم.
آقای الزهار میگوید همینکه ما لب تر کردیم «حاج قاسم فوراً درخواست ما را پاسخ داد.» سردار شهید قاسم سلیمانی با این حرکت حماسی (پولها را به حماس داده) نام نیکی از خود گذاشته که امروز هر سرکرده فلسطینی از ته دل میگوید «انشاالله نور به قبر دستش ببارد.»
در سالروز شهادت آن سردار حماسهآفرین است که امروز، هر ایرانی غیرتمندی، حتی وقتی برای پیدا کردن غذائی در جستجوست، آوای «یادت به خیر سردار» ش در سطل بزرگ زباله خیابان انقلاب میپیچد.
من پیشنهاد میکنم حکومت اسلامی در سالروز شهادت سردار عارف بزرگ آن ۱۴ میلیون دلار یا هرچه بیشتر باقیمانده را، به نام آن شهید، اختصاص بدهد به یک هنرستان مجسمهسازی اسلامی که در آن فقط ساختن تندیس حاج قاسم تدریس شود. حالا که هیچ مجسمهساز قابلی حاضر نشده پیکره سردار بزرگ را بسازد و بچه میکلآنژهای اسلامی کاریکاتورهای سهبعدی آن شهید را مجسمه کردهاند، باید ترتیبی داد تا در آینده مجسمههایی از او بسازند که شبیه عمر شریف بعد از تصادف نباشد.