غلامحسین کلبی از قدیمیترین زندانیان سیاسی ایران که دیروز جمعه ۱۹ دیماه در زندان شیبان اهواز وارد بیستویکمین سال از مدت محکومیت خود شد، همچنان محروم از مرخصی و بدون چشماندازی از آزادی، حکم حبس ابد خود را تحمل میکند. آقای کلبی در دیماه سال ۱۳۷۹ در شهرستان دزفول بازداشت و در دادگاه انقلاب تهران با اتهام محاربه به اعدام محکوم شد، این حکم نهایتا به حبس ابد تقلیل پیدا کرد.
جمعه ۱۹ دیماه ۱۳۹۹، غلامحسین کلبی، زندانی سیاسی در زندان شیبان اهواز علیرغم تحمل ۲۰ سال حبس از محکومیت ابد خود همچنان بدون مرخصی و چشماندازی از آزادی زودهنگام تحمل حبس میکند.
غلامحسین کلبی در تاریخ ۱۹ دیماه ۱۳۷۹ به همراه سعید ماسوری به اتهام عضویت در سازمان مجاهدین خلق ایران در شهرستان دزفول بازداشت و در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب تهران با اتهام محاربه به اعدام محکوم شد ولی در نهایت حکم وی به حبس ابد تقلیل پیدا کرد.
آقای کلبی پس از دستگیری مدت ۱۴ ماه را در سلول انفرادی اداره اطلاعات اهواز سپری کرد و سپس به بند ۲۰۹ و پس از آن به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شده بود. این زندانی سیاسی پس از محکومیت به زندان ماهشهر و سپس زندان کارون اهواز منتقل شد. آقای کلبی پس از تعطیلی این زندان در بهمنماه سال ۹۴ همراه با دیگر زندانیان به زندان شیبان معروف به مجتمع حرفه آموزی منتقل شد.
آقای کلبی در زمان تحمل دوران محکومیت خود مادر و خواهر خود را از دست داد ولی هیچگاه به وی مرخصی داده نشد و علیرغم تحمل ۲۰ سال حبس، کماکان محکومیت خود را بدون مرخصی سپری میکند. آقای کلبی از بیماری فشار خون رنج میبرد.
برادر آقای کلبی که تنها عضو باقی مانده از خانوادهاش محسوب میشد نیز در تاریخ اول آبانماه سال ۹۵ در راه زندان برای ملاقات حضوری با وی که بعد از پنج سال تلاش موفق به اخذ آن شده بود، دچار سکته شد و فوت کرد.
یک منبع مطلع از وضعیت این زندانی گفت: “غلامحسین کلبی به بیماری قلبی دچار است و از طرف دیگر عفونت پیوسته گوش چپ باعث ضعف شدید شنوایی او شده است. او همچنین بر خلاف اصل تفکیک جرائم در میان زندانیان جرائم عمومی و مجرمین خطرناک نگهداری میشود. غلامحسین کلبی از سوی حفاظت زندان شیبان اهواز جهت پذیرش توبه نامه تحت فشار قرار دارد”.
پیش از این در آبان ماه سال ۹۵ یک منبع نزدیک به این زندانی سیاسی در مورد فوت برادر آقای کلبی و عدم اعطای مرخصی جهت شرکت در مراسم خاکسپاری به گزارشگر هرانا گفته بود: “برادر آقای کلبی به عنوان تنها عضو باقیمانده از خانوادهاش در مسیر رفتن به زندان جهت ملاقات حضوری با وی دچار سکته شد و فوت کرد. پنج سال دوندگی کرد تا موفق شود ملاقات حضوری بگیرد اما هرگز به این ملاقات نرسید و همچنان هم به آقای کلبی مرخصی جهت حضور در مراسم خاکسپاری ندادهاند.”