جمعۀ ۱۹ دی ماه ۱۳۹۹ برابر با هشتم ژانویۀ ۲۰۲۱ علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی را به کشور ممنوع کرد.
بسیاری از کارشناسان و گروههایی از ایرانیان بیپروایی رهبر جمهوری اسلامی را در ممنوع کردنِ ورود واکسنهای بریتانیایی و آمریکایی به کشور، حسابگریِ سیاسی توصیف کردند. گویا این ممنوعیت بیارتباط با مخالفت علی خامنهای با برجام و احتمال مذاکرۀ دوباره با آمریکا و سه کشور اروپایی نیست. کارشناسان دشمنیِ دیرینۀ رهبر جمهوری اسلامی را با کشورهای اروپایی و آمریکا عنصر تعیین کننده در روابط ایران با آن کشورها میدانند. اما این دشمنی، دشمنیِ کور از نوع دشمنیِ خمینی با صدام یا شاه نیست. در پس این دشمنی، برنامۀ هستهای ایران قرار دارد. رهبر جمهوری اسلامی و محافل نزدیک به او سالیان درازی است که هستی و بقای نظام جمهوری اسلامی را به برنامۀ هستهای آن نظام گره زدهاند و ابایی ندارند از اینکه دهها بلکه صدها هزار ایرانی را در این راه فدا کنند.
جمعۀ گذشته ۱۹ دی ماه ۱۳۹۹ برابر با هشتم ژانویۀ ۲۰۲۱ علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی را به کشور ممنوع کرد و گفت: «اینها میخواهند واکسن را روی ملتهای دیگر امتحان کنند ببینند اثر میکند یا نه. البته (مسئولان کشور) اگر بخواهند میتوانند از جاهای دیگر– که جای مطمئنی باشد- واکسن تهیه کنند».
سخنان علی خامنهای واکنشِ گستردۀ ایرانیان را در داخل و خارج کشور برانگیخت. پیام او در همان روز به زبان انگلیسی در حساب توئیتریاش منتشر شد و به رسانههای بینالمللی نیز راه یافت. اما شبکۀ اجتماعی توئیتر روز شنبه آن پیام را مغایر با هنجارهای خود تشخیص داد و حذف کرد. سپس، وزیر بهداشت جمهوری اسلامی به توجیه پیام علی خامنهای پرداخت و ۲۰۰ تن از نمایندگان مجلس با انتشار بیانیهای به دفاع از آن پیام برخاستند و کشور فرانسه را نیز به دو کشور آمریکا و بریتانیا افزودند. اما مسئولانِ نظام پزشکی کشور در نامهای به حسن روحانی خواهانِ تهیۀ واکسن «صرفاً بر اساس نگرشی علمی و بر اساس مصالح ملی و فارغ از مسائل سیاسی» شدند.
پرسشی که در بیشتر واکنشها به شکلهای گوناگون مطرح شد این بود که چگونه ممکن است رهبر یک کشور جانِ شهروندانش را با چنین بیپروایی بازیچۀ کینه و دشمنیِ خود نسبت به اروپاییان و آمریکاییان قرار دهد؟ بعضی از کارشناسان ممنوعیتِ ورود واکسنهای بریتانیایی و آمریکایی را به ایران در گرماگرم کُشت و کشتار ویروس کرونا در کشور، فرمان به نسلکشی خواندند. سازمان عفو بینالملل نیز اعلام ممنوعیتِ ورود واکسنِ بریتانیایی و آمریکایی را به ایران بازی کردن با جانِ میلیونها شهروند ایرانی و بیاعتناییِ شرمآور به تعهدات حقوق بشری توصیف کرد.
البته، بسیاری از ایرانیان سخنانِ رهبر جمهوری اسلامی را حسابگریِ سوداگرانه دانستند و این پرسش را مطرح کردند که اگر او مدعی است به واکسن غربی نباید اعتماد کرد، پس چرا مقامهای حکومتی و افراد خانوادههای آنان حتی خویشاوندانِ نزدیک خمینی و علی خامنهای بارها برای درمان به پزشکان و بیمارستانهای بریتانیا و آلمان و دیگر کشورهای غربی مراجعه کردهاند؟ به گفتۀ کارشناسان، خامنهای زمانی از بیاعتمادی به واکسنهای بریتانیایی و آمریکایی سخن میگوید که این واکسنها همۀ مراحل آزمایشِ انسانی را پشت سر گذاشتهاند. در حالی که واکسنهای چینی چنین مراحلی را نگذراندهاند.
چندی پیش گفته شد که ایران قرار است از چین واکسنِ تأیید نشدۀ «سینوُواک» وارد کند. در واکنش به این خبر مقامهای ایرانی گفتند : واکسنی که قرار است از چین وارد شود واکسن «سینوفارم» است. اما جمعۀ گذشته یک پزشک نامآور چینی فاش کرد که واکسن «سینوفارم» با ۷۹ عوارضِ تاکنون شناسایی شده بدترین واکسن کروُناست. گویا ایران با هند و روسیه نیز مذاکراتی برای خرید واکسن کرونا انجام داده است و حتی در نظر دارد با کوبا برای تولید مشترک واکسن همکاری کند.
باری، در واکنش به ممنوعیتِ ورود واکسنهای بریتانیایی و آمریکایی به ایران گروههایی از ایرانیان نیز با در نظر گرفتنِ اوضاع و احوالِ سیاسیِ داخلی و خارجیِ کشور به سنجش سخنان خامنهای پرداختند و بیپروایی او را در ممنوع کردنِ ورود آن واکسنها به کشور، حسابگریِ سیاسی توصیف کردند. به نظر میرسد اعلام ممنوعیتِ ورود واکسنهای بریتانیایی و آمریکایی به ایران بی ارتباط با احتمال بازگشت آمریکا به برجام در ماههای آینده نباشد. میدانیم که خامنهای و محافل وابسته به او با مذاکرۀ دوباره با آمریکا و سه کشور اروپاییِ بریتانیا، فرانسه و آلمان مخالفاند. سایت رسمی علی خامنهای گزیدهای از سخنرانیهایِ پیشین او را در بارۀ آن سه کشور زیر عنوان «چرا سه کشور اروپایی قابل اعتماد نیستند؟» چاپ کرده است. با نگاهی به آن گزیده درمییابیم که سخنانِ اخیر رهبر جمهوری اسلامی دربارۀ واکسنهای بریتانیایی و آمریکایی بیارتباط با مخالفت او با برجام و احتمال مذاکرۀ دوباره با آمریکا و سه کشور اروپایی نیست.
خامنهای در یک سخنرانی که نهم ماه می ۲۰۱۸ یعنی یک روز پس از خروج رسمیِ آمریکا از برجام در دانشگاه فرهنگیان ایراد کرده، کوشیده است برجام یا «توافقِ جامع و نهاییِ هستهای وین» را پایان یافته اعلام کند و با ارائۀ تصویر تیرهای از سه کشور اروپایی که در پی حفظ آن توافق بودند، دولت روحانی را از ادامۀ مذاکره با آنها باز دارد. جان کلام او در آن سخنرانی این است: «من به این سه کشور اعتماد ندارم و میگویم به اینها اعتماد نکنید».
او در ۱۸ اکتبر ۲۰۱۷ که تصمیم خروج ترامپ از برجام قطعی شده بود گفته بود: « آمریکاییها و اروپاییها به خاطر علمی که تحصیل کردهاند، توانستهاند همۀ دنیا را تصرّف کنند. شما میدانید که آمریکا، انگلیس، فرانسه و بسیاری از کشورهای اروپایی- حتّی کشورهای کوچک- سالهای متمادی، بعضیهاشان قرنها، توانستند کشورهایی را تصرّف کنند، هستیِ آنها را بر باد دهند و نابودشان کنند».
اما علی خامنهای دشمنیاش را با کشورهایِ امضا کنندۀ برجام از سالها پیش آشکار کرده بود. در ۱۱ نوامبر ۲۰۱۵ یعنی چهارماه پس از امضای آن توافق گفته است : « متأسّفانه تاریخ معاصر کمتر مورد توجّه جامعۀ کتابخوانِ ما قرار میگیرد. بخوانید ببینید از استعمار در هند چه گذشت، در برمه چه گذشت، در منطقۀ آفریقا چه گذشت، در آمریکای لاتین چه گذشت، در الجزایر و تونس و مانند اینها به وسیلۀ همین فرانسۀ ظاهرالصّلاحِ منظّمِ مرتّبِ مؤدّب چه گذشت و استعمار چه کرد با آنها؟».
در ۱۷ اوت ۲۰۱۵ یعنی یک ماه پس از امضای برجام در یک سخنرانی گفته است: « توطئه علیه دنیای اسلام و این منطقه به خصوص، جدید نیست. از صد سال پیش، از دوران جنگ جهانی اوّل به این طرف- این منطقه دستخوش فشارهای فراوان قدرتهای مستکبر بوده. حالا یک روز انگلیس بود، یک روز آمریکا، روزی هم در یک دوره فرانسه بود؛ قدرتهای استکباری صد سال یا بیشتر است که اینجا مشغولند».
در دوم ژوئیۀ ۲۰۱۶ یعنی یک سال پس از امضای برجام در گرماگرم کارزار انتخاباتِ ریاست جمهوری در آمریکا در دیدار با جمعی از دانشجویان گفته است: «اولین تحریمها، اوّلین حملهها، اوّلین خیانتها، اوّلین جاسوسیها، اوّلین نفوذهایِ امنیّتی، اوّلین تهاجمات وسیع و همهجانبۀ تبلیغاتی علیه انقلاب اسلامی از طرف غربیها شد. از طرف آمریکا و از طرف اروپا؛ و بعد همینطور جلو بیایید: قبل از جنگ تحمیلی، کمک به گروهکهای چپ؛ گروهکها چپ بودند، امّا حامیشان آمریکای راست بود!».
در ۱۰ مارس ۲۰۱۸ یعنی دو ماه پیش از خروج رسمی آمریکا از برجام در دیدار با جوانان و نوجوانانِ شرکت کننده در کاروانهای راهیانِ نور با اشاره به جنگ ایران و عراق از تلاش آمریکا و سه کشور اروپایی برای نابودی انقلاب سخن گفته است. به گفتۀ او، در آن جنگ «آمریکا و اروپای قدرتمند یعنی انگلیس، فرانسه، آلمان و ایتالیا همه پشت سر صدام قرار گرفتند و هرچه توانستند به او کمک کردند». سپس، افزوده است: «هرچه جنگ پیش میرفت، امکانات رژیم بعثی چند برابر میشد. چه کسی این امکانات را به او میداد؟ فرانسه، انگلیس، آلمان، آمریکا». « همین فرانسه در وسط جنگ پیشرفتهترین هواپیماها و بالگردهای خود را داد به عراق؛ همین کشور آلمان موادّ شیمیایی و سمّی در اختیار رژیم صدّام گذاشت برای اینکه بتواند در جبهههای جنگ از موادّ شیمیایی استفاده کند.»
در ۷ اوت ۲۰۱۱ در دومین دورۀ ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد که روابط ایران و کشورهای غربی بسیار تیره شده بود، در دیدار با رئیس و اعضای مجلس خبرگانِ رهبری دربارۀ آلمان گفته است: «یک روزی یکی از دولتهای اروپائی نسبت به جمهوری اسلامی اظهار علاقه میکرد. همان دولت سر قضیۀ قهوهخانۀ میکوُنوُس دادگاه تشکیل داد، مسئولین درجۀ یک کشور را در آن دادگاه متهم کرد. دولتهای اروپایی با آلمان همدست شدند وسفرای خود را از تهران فراخواندند. اینها یادمان نرفته. خواستند سیلی بزنند، البته سیلی سختتری خوردند».
در ۱۴ ژوئن ۲۰۱۶ در دیدار با مسئولانِ نظام به نقش فرانسه در مذاکراتِ برجام پرداخته و گفته است: «کشور فرانسه چون امام مدّتی در آنجا بود، مورد تمجید نیروهای انقلابی بود. امّا خب میبینید که چه کار میکند. دیدید که در قضیّۀ هستهای فرانسویها نقش پلیس بد را اجرا کردند. البتّه مدیریّت برنامه با آمریکاییها بود. اما در آن قضیّه بدترین موضع را فرانسویها گرفتند. ما با فرانسویها چهکار کرده بودیم؟ آیا ستیزه گری کرده بودیم؟».
کارشناسان دشمنیِ دیرینۀ رهبر جمهوری اسلامی را با کشورهای اروپایی و آمریکا عنصر تعیین کننده در روابط ایران با آن کشورها میدانند. اما این دشمنی، چنانکه میبینیم، دشمنیِ کور از نوع دشمنیِ خمینی با صدام یا شاه نیست. در پس این دشمنی، برنامۀ هستهای ایران قرار دارد. رهبر جمهوری اسلامی و محافل نزدیک به او سالیان درازی است که هستی و بقای نظام جمهوری اسلامی را به برنامۀ هستهای آن نظام گره زدهاند و ابایی ندارند از اینکه دهها بلکه صدها هزار ایرانی را در این راه فدا کنند. اعلام ممنوعیتِ ورود واکسنِ بریتانیایی و آمریکایی را به ایران میتوان کوششی در جهت بستن راه مذاکرۀ دوبارۀ ایران با کشورهای غربی دانست.