تصمیم وزیر آموزش عالی فرانسه برای تحقیق درباره نفوذ جریان «چپگرای اسلامی» در دانشگاهها و بهویژه مرکز ملی تحقیقات علمی، عالیترین نهاد پژوهشی این کشور، در روزهای اخیر یکی از جنجالیترین موضوعات بحث رسانهها، سیاستمداران و آکادمیسینهای فرانسوی بوده و هست.
پس از واکنشهای گسترده و عمدتا منفی بسیاری از روزنامهنگاران و چند موسسه پژوهشی دانشگاهی به این «ابتکار عمل»، و بهویژه پس از آنکه مرکز ملی تحقیقات ملی فرانسه (CNRS) روز چهارشنبه با صدور بیانیهای اعلام کرد عبارت «چپ اسلامگرا» یک واقعیت علمی نیست، برخی پژوهشگران با تکیه بر مصاحبه وزیر علوم با شبکه CNews فرانسه، که در آن به همنوایی «آیتالله خمینی در یک سو و مائو تسهتونگ» در سوی دیگر اشاره شده بود، واقعی یا خیالی بودن این گزاره را بررسی کرده اند.
اینکه با وجود حضور پرشمار اسلامگرایان در فرانسه و اروپا، ازمحافظهکاران سلفی گرفته تا رادیکالهای داعشی، نام خمینی در کنار مائو در فرانسه برجسته میشود، احتمالا ناشی از این واقعیت تاریخی است که اسلام در اروپا، و بهویژه اسلام سنی، هیچگاه قرائتی انقلابی از دین ارائه نداده است.
کانتن ژیرر با یادآوری تجربه انقلاب فرهنگی ایران نسبت به حمایت چپ فرانسه و ایران از اسلامگرایان هشدار داده است/روزنامه لیبراسیون
اسلام انقلابی، اسلام محافظهکار
عبارت چپ اسلامگرا، احتمالا بیش از هر ملتی باید برای ایرانیان آشنا باشد. تاریخ تحولات سیاسی ایران در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی، عرصه ظهور قرائتی چپگرایانه از اسلام شیعی است. نهضت سوسیالیستهای خداپرست، علی شریعتی و سازمان مجاهدین خلق ایران، احتمالا برجستهترین نمودهای این جریان فکری در سالهای منتهی به انقلاب بهمن ۱۳۵۷ بودند.
تاکید بر اسلام شیعی از آنجایی ضروری به نظر میرسد که با وجود زنده بودن جنبشهای «چپگرای جهان سومی» در بسیاری دیگر از کشورهای مسلمان خاورمیانه و شاخ آفریقا، تفسیر انقلابی از اسلام، نه نزد «جبهه خلق برای آزادی فلسطین»، نه در میان جنگجویان «ظفارعمان»، نه در «کتاب سبز» معمر قذافی، نه در تئوریهای ناسیونال سوسیالیزم عربی بعث در عراق و سوریه به چشم نمیخورد. شماری از این جنبشها، پس از به قدرت رسیدن از جمله در عراق و سوریه و لیبی، اسلام را بهعنوان یک عنصر فرهنگی «هویت ملی و عربی» پذیرفتند و بهویژه در قوانین مدنی خود به آن استناد کردند اما، اسلام هرگز ایدئولوژی مبارزه این جنبشها در جهان عرب نبود.
در اینجا باید همچنین از مهمترین جریان اسلام سیاسی جهان عرب اخوان المسلمین یاد کرد؛ جریانی که چه در زمان زعامت حسن البنا و چه در زمان رهبری فکری و سیاسی سید قطب، هیچگاه تفسیری «چپگرایانه/انقلابی» یا «رهاییبخش» از اسلام نداد. این رویه حتی در میان اسلامگرایان محافظهکار حزب عدالت و توسعه ترکیه (آکپارتی) و همچنین دوره کوتاه کسب قدرت سیاسی در مصر از سوی محمد مرسی و همپیمانانش به چشم میآید.
برخلاف جریانهای اسلام سیاسی اکثریت سنی جهان اسلام، خوانش انقلابی/چپگرایانه شیعی از اسلام در تاریخ ایران مشهود است. نوشتههای مسعود رجوی در برابر «بیانیه تبیین موازین ایدئولوژیک» تقی شهرام و یارانش، احتمالا نقطه اوج خوانش چپگرایانه و حتی مارکسیستی از مذهب به شمار میرود. رهبر آینده مجاهدین خلق در بیانیه ۱۲ مادهای علیه «اپورتونیستهای چپنما» جایگاه اسلام را در «چپِ مارکسیسم» توصیف میکند.
شاید بتوان گفت تاثیر فضای جنگ سرد و تمایل عمومی «جنبشهای رهاییبخشِ کشورهای پیرامونی» در قرن بیستم به مارکسیسم بهعنوان علم مبارزه و رهایی از یک سو و باز بودن تاریخی باب اجتهاد در فقه شیعه، بر خلاف تسنن، امکان خوانش چپگرایانه از اسلام را در ایران فراهم کرده بود.
محمدرضا شاه پهلوی، بیش از نیم قرن پیش با محکوم کردن جریانهای چپگرا و اسلامگرای انقلابی، اتحاد میان این دو نحله فکری را اتحاد «ارتجاع سرخ و سیاه» توصیف کرده بود.
ترکیب مائو و آیتالله خمینی. روی کاریکاتور نوشته شده: اسلام چپگرا برای جهاد طبقاتی
اثر خوانش چپگرایانه از اسلام، از فردای پیروزی انقلاب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در حکومت جدید مشهود بود. قانون اساسی ایران اقتصادی دولتمحور، شبیه به ساختارهای اقتصادی کشورهای بلوک سوسیالیستی آن زمان را تعریف کرد. جناح چپ ایران که در دهه ۸۰ میلادی (سالهای ۱۳۶۰) باعنوان جناح مکتبی شناخته میشد، گفتمان عدالت، بسیج تودهای، کار برای «محرومان» و «مستضعفان» و سادهزیستی را ترویج میکرد. براداران و خواهران مکتبی، با مدد گرفتن از فتاوی روحالله خمینی، در برابر جناح سنتگرای راست و نهادهای تحت اختیار آنها از جمله شورای نگهبان مقاومت میکردند. جناح مکتبی البته پس از پایان جنگ و فروپاشی بلوک شرق، تغییر رویه داد و به راست چرخید.
آیا در فرانسه چپ اسلامگرا وجود دارد؟
به نظر میرسد آنچه امروز در میان سیاستمداران و رسانههای فرانسوی با عنوان «اسلامچپگرا» یا «چپ اسلامگرا» مشهور است، کوچکترین ربطی به ایدئولوژی اسلام انقلابی یا اسلام آزادبیخش نداشته باشد.
برچسب «چپ اسلامگرا» در فرانسه، عمدتا به جریانهای سیاسی زده میشود که از به حاشیه راندن مسلمانان پرشمار جامعه انتقاد میکنند. این جریانها، ازجمله حزب فرانسه سرکش (رام نشدنی) FI به رهبری ژان لوک ملانشون، حزب جدید ضد سرمایهداری (NPA) و بخش گستردهای از حزب کمونیست فرانسه، افزایش محدودیتها علیه زیست اجتماعی مسلمانان فرانسه را مغایر با قانون اساسی، اعلامیه حقوق بشر و شهروند ۱۷۸۹ و قانون لائیسیته ۱۹۰۵ توصیف میکنند. آزادی حجاب و پوشش، حق داشتن غذای حلال در مدارس دولتی و حتی جایگزینی تعطیلات مذهبی، از جملات مطالبات این جریانهای چپگرا و مدافع مسلمانان به شمار میرود.
این احزاب، همگی از مخالفان پروپا قرص دخالت دین در سیاست هستند و برای تصویب قوانین ضد مذهبی، از جمله ازدواج و حق فرزندخواندگی همجنسگرایان و باروری رایگان مادران همجنسگرا بسیار فعال بودهاند.