جایزه صلح نوبل خاری در چشم دیکتاتور :محمد حسین توتونچیان

در بین پنج جایزه نوبل شیمی, فیزیک,‌ پزشگی ,ادبیات و صلح ، جایزه صلح نوبل در جایگاه ویژه ای قرار دارد و گاها این جایزه همه جوایز دیگر را تحت اشعاع قرار می‌دهداینکه این جایزه همیشه بحق به کسانی داده میشود که به درستی در راه صلح میکوشند نه چنین نیست مثلا مهاتما گاندی پنج بار کاندید همین جایزه شد اما هیچوقت موفق به دریافت آن نشد اگر چه کمیته صلح نوبل بعد از مرک گاندی از خودش انتقاد کرد که چرا به او جایزه را اعطا نکرده .
در این میان افراد بسیاری که به دریافت این جایزه نائل آمده اند بواقع شایستگی دریافت چنین جایزه ای را دارند مارتین لوتر کینگ، مادر تر زا ، نلسون ماندلا ، یاسر عرفات و ملاله یوسف زی از آن جمله هستند دو رئیس جمهور آمریکا جیمی کارتر و باراک اوباما موفق به دریافت چنین جایزه‌ای شده‌اند به دومی بیشتر بخاطر دهن کجی و مخالفت با سلف او بوش پسر که خاور میانه را به خاک ‌خون کشید جایزه داده شد .
آنگ سان سوچی از میانمار در حالی برنده این جایزه شد که در حصر خانگی قرار داشت او پس از رئیس جمهور شدن نشان داد که لیاقت داشتن چنین جایزه‌ای را از دست داده .
خانم شیرین عبادی نه قبل از در یافت و نه بعد از دریافت لیاقت دریافت چنین جایزه‌ای را نداشت با این حال ما از جایزه گرفتن ایشان حمایت سازمانی کردیم نویسنده این سطور به همراه آقای خزایی نماینده شورای ملی مقاومت به جشن اعطای جایزه به ایشان رفتیم ودر پاریس هم با دسته گل توسط آقای مهدی سامع استقبال شد اما متاسفانه ایشان جذب نایاک شد و جایزه‌ای که در ذات خود ضدیت با دیکتاتور را حمل می‌کرد از طریق نایاک به دیکتاتور تقدیم کرد او اگر چه بعد ها به این خطای هول انگیز اعتراف کرد ‌از نایاک برائت جست اما رژیم توانست در برهه ای از او سود ببرداین بار اما قضیه بکلی متفاوت است در کنار خانم نرگس محمدی از ایران خانم لجین الهنلول از عربستان نیزکاندید این جایزه هستند جایزه صلح نوبل تنها جایزه‌ای است که علاوه بر دریافت کننده در اکثر مواقع حاکم مستبد کشور دریافت کننده را هم نشانه می‌رود بنا بر این این باررقابت اصلی درخفا

بین خامنه ای و ملک سلمان است بدون اینکه در صورت بندی کاندید کشور خود نقشی داشته باشند

.آیا بواقع ملک سلمان هم دیکتاتوری همطراز خامنه ای است?آیا در زندانهای عربستان این همه زندانی سیاسی وجود دارد آیا در عربستان هم چنین رفتار وحشیانه ای که با زندانیان در ایران بطور روزمره جریان دارد صورت میگیرد.؟ مسلم است که چنین نیست و دیکتاتوری حاکم بر ایران منحصر بفرد استهمه ما بروشنی دیده ایم که رژیم ایران بکمک لابی های خوددر مدیای جهانی چگونه توانست مسئله قتل خاشوقچی را بمدت بیش از شش ماه در آنتن جهان آکتیو نگه دارد و در سایه آن هر نوع فشار به جامعه و زندانیان در بند بیاورد و مدتها ی زیادی همین لابی ها دفاع از رژیم را در غالب حمله به عربستان تئوریزه می کردند .با این پیش زمینه عینی می توان تصور کرد که در صورت پیروزی خانم لجین خامنه ای تا شش سال در سایه امن این جایزه هر نوع فشاری را به مردم ایران می آورد و به هر اعتراضی نشانی استبداد را در عربستان بدهد .اگر این نکته خوب فهم شود حمایت از کاندیداتوری خانم نرگس محمدی حمایت از یک فرد نیست بلکه رسوا کردن یک دیکتاتور است در غیر این صورت برنده اصلی خامنه ای است . اگر این موضوع خوب درک شود آنوقت می پذیریم حتی اگر جایزه نوبل را به هر دو کاندید هم بدهند باز هم خامنه ای برنده است چون برای استبداد لجام گسیخته خود شریکی پیدا کرده که نیمی از فشار بین‌المللی را ازدوش او برداشته است اگر دشمن اصلی مردم ایران را خامنه ای بدانیم آنوقت ضمن انتقاد شدید از فهم غلط خانم نرگس محمدی از سخنان مادران شهدا باز هم اززکاندیداتوری او دفاع خواهیم کر د چرا که دشمن اصلی را نباید از تبعات این جایزه نجات داد فقط در صورتی میتوانیم مخالف و یا بی تفاوت به این پدیده باشیم که بپذیریم اعطای جایزه نوبل به خانم نرگس محمدی به نفع خامنه ای است این ابتلاعی است که هر فرد و نیرو بی باید خودش را با آن محک بزند

حمایت ما از کاندیداتوری او بمعنی تائید همه مواضع او نیست ما از سنگی حمایت میکنیم که در صورت پیروزی او‌به سمت استبداد حاکم بر میهن مان پرتاب میشود. فارغ از مواضعی که او بعدا خواهد گرفت
نرگس محمدی کاندید ما نیست در کاندید شدن او هم ما نقشی نداشته ایم اما ایمان داریم که پیروزی او بنفع اپوزوسیون و به ضرر کامل رژیم وشخص خامنه ای است