اسماعیل خویی، شاعر مطرح و از بنیانگذاران کانون نویسندگان ایران، در ۸۳ سالگی در لندن درگذشت.
خویی در سال ۱۳۱۷ در مشهد به دنیا آمد، از دانشگاه لندن دکترای فلسفه گرفت و پس از بازگشت به ایران، به تدریس پرداخت.
اولین مجموعه شعر او با عنوان «بیتاب» در سال ۱۳۳۵ در مشهد منتشر شد.
او علاوه بر مشارکت در تاسیس کانون نویسندگان ایران، دو دوره نیز عضو هیات دبیران بود.
خویی در زمان شاه از طرفداران چریکهای فدایی خلق بود و پس از انقلاب نیز مخالف سرسخت جمهوری اسلامی به شمار میرفت.
او از نیمه اول دهه ۱۳۶۰ در لندن زندگی میکرد و به سرودن شعر و انتشار آثارش ادامه داد.
عشق، آزادی و تعهد اجتماعی از مضامین اشعار این شاعر است.
آخرین دفتر شعری که از اسماعیل خویی منتشر شد «دیر نمیشود دلم» نام دارد که بهتازگی در آمریکا به چاپ رسیده است.
در من امشب ترنم غزلی ست
در من امشب ترنم غزلی ست
دلم امشب ستاره باران است.
واژه ها را خبر کنید.
واژه ها را خبر کنید
تا که با کوزه های خالی خویش
بشتابند سوی من
در من است آنچه در دف باران،
عشق پیدا شده ست.
پرنیان وزیدنش
گونه ام را نواخت.
عطر او بود در طراوت صبح.
عشق پیدا شده است،
عشق پیدا شده ست بار دگر.
آی دل !
آی خاکستر غریب !
مژده، پاییز من!
کان پرستوی رفته برگشته ست.
باز در دشت های خاکستر
جام آلاله شعله ور گشته ست.
مژده، شب جان !
بال بگشوده نور
«همه آفاق پر شرر» گشته ست.
مژده، خاموشی لطیف !
شعر سرشار !
در من امشب ترنم غزلی ست
دل من دل شده ست دیگر بار .
ازلی دیگر است این پیوند
پرتو حسن توست
و تجلی و
دیگر آن به که هیچ دم نزنم.
(اسماعیل خویی)