نامشان
درخشانترین ستارهی شبهاست, کشتگان عشق را میگویم
دارها
گلدستههای حقیقتشان شدند ( م. شوق)
جنبش دادخواهی مراحل پیشروی خود در میدان نبرد بر علیه اختناق و دیکتاتوری ولایت فقیه را پر توانتر ادامه می دهد.
اعلام جنبش دادخواهی در انطباق با تغییر دوران , پیشروی در امر سرنگونی رانوید می دهد. مقاومت ایران بیش از سه دهه است در نبرد با دیکتاتوری ولایت فقیه, با انتخاب خطوط و استراتژی مبارزاتی درست توانست شرایط و دوران را با خود همسو نماید. این همسویی بزرگترین و قویترین اقدام و بینه در خلق دوران جدید و ظهور دوران تغییر است. در راس این اقدامات غیر قابل باور هجرت عظیم ارتش آزادیبخش ملی ایران در تمامی سطوح فرماندهی از زندان و کشتارگاه کمپی بنام ” لیبرتی” بود.
وقتی مسعود رجوی مسئول شورایملی مقاومت در 9 مرداد 88 اعلام کرد: ” اگر اشرف بایستد جهان به ایستادگی بر می خیزد”.موتور محرک این پیشروی را صد برابر کرد..
اساسا دعوت به ایستادن در میدان نبرد معنی می دهد و جهان را باخود همسو می سازد .
یکی از خونین ترین, جانکاه ترین و با همه غم و غصه ها یکی آز افتخارآورترین میدان نبرد را رزمندگان ارتش آزادیبخش ملی ایران, 19فروردین 90 در رزمگاه اشرف خلق کردند و حماسه ها آفریده شد. یکی از زیباترین و انگیزاننده ترین حماسه ها , حماسه جانکاه و جان آفرین در لحظه شهادت دختر ایران زمین, صبا هفت برادران, خلق شد. آخرین نفسهای صبا با این جمله اش جاودانه شد:” تاآخرش ایستادهایم و تا آخر میایستیم”.
نگارنده که صحنه ها را از سیمای آزادی دنبال می کرد بسیار افسرده با زانوان در بغل روزهایی را گذراند. اما دیدم از یک چیز غافل بوده ام که صبا و صباها از سال 60 تا حالاتخم پایداری کاشته اند تا حنبش ماندگار شود. در این ماندگاری شکست رسمیت ندارد بلکه هر ضربه و هر خیانت رژیم و همدستان جهانیش, فقط تاخیر در پیروزی را سبب میشود و نه چیز دیگر.در مراحل تاخیر در پیروزی, رشد و نمو نهال پایداری از نو آغاز میشود و با حفظ ساختار جنبش, پیشروی جاودانه میشود..
صباها و حماسه سازان در صحنه های مختلف نبرد برای سرنگونی هیولای ولایت فقیه رسید به آنجا که رزمندگان نبردی پیچیده را در کمپ ” لیبرتی” با داستانهای خاص خودش آغاز کردند… و نهایتا خروج و هجرت عظیم حماسه سازان پایداری به آلبانی انجام شد. آنهم با حفظ ساختار تشکیلات و با تمامیت فرماندهی و ضوابط رزمشان.
با این مبنا گسترش و پیشروی جنبش دادخواهی در ارگانهای بین المللی و پارلمانی ادامه یافت و رسانه های مقاومت و سایر رسانه ها آنها را منعکس کردند. چند نمونه کوتاه:
26 اسفند 95 قطعنامه دو حزبی شماره ۱۸۸ در محکومیت قتلعام زندانیان سیاسی در سال 1367 رسما در کنگره امریکا به ثبت رسید.
27 اسفند 95 موضوع قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67 برای اولین بار در سی و چهارمین اجلاس شورای حقوق بشر ملل متحد در ژنو, طرح و تعدادی در محکومیت این قتل عام ابراز نظر کردند.
15 فروردین 96 برابر با 4 مارس 2017 کنفرانسی در مقر اروپایی ملل متحد ژنو برگزار شد که تعدادی از اساتید و شخصیتهای حقوقی و پارلمانی سخنرانی کردند. در این کنفرانس دکتر هنریک مانسون استاد و محقق دانشگاه کپنهاگ از جمله گفت:
” ما از سه طریق میتوانیم این پرونده را دنبال کنیم، اول بردن آن به دیوان کیفری بینالمللی که خواهان یک پاسخگویی قوی و مستحکم باشد.
دوم گنجاندن قتلعام ۱۹۸۸ در مأموریت گزارشگر ویژه ایران. این امر میتواند مبنای خوبی برای حسابرسی از عاملان این قتلعام باشد.
اما راهحل بالقوه دیگر، کمیسیون تحقیق سازمان ملل است. این امر میتواند توسط شورای حقوقبشر سازمان ملل و بهویژه کمیساریای عالی در موارد نقض فاحش و سیستماتیک حقوقبشر دنبال گردد. تابهحال ۱۸ مورد کمیسیون تحقق تشکیل شده که ۸ مورد آن مربوط به نقض حقوقبشر بوده است.” و… .
همزمان بااین گسترش جهانی, جنبش دادخواهی برای نبرد سرنگونی در داخل نیز از زندانها تا سراسر ایران در سطحی وسیع گسترده شده است. این پیشرویها, انتخابات فرمایشی رژیم ولایت فقیه را هم بشدت تحت تاثیر قرار داده است. آنجا که آخوند رئیسی کاندید رسمی ولی فقیه و عضو هیئت مرگ قتل عام 67 اکنون در کانون تضادهای داخلی رژیم, نمایش تعیین ریاست جمهوری حکومت ولایی را با بن بست درخور توجه مواجه ساخته است که احتیاج به مطلبی جداگانه دارد.
این چنین بود که نهال جاودانه پایداری در میادین نبرد شکوفه داد و در یک سخنرانی تاریخی و پرمعنی مریم رجوی در 20 فروردین 96 , آنهم بمناسبت گرامیداشت حماسه سازان اشرفی در 19 فروردین سال 1390, مفهوم پیشروی را در مداری بالا و نوین این چنین به پایان برد:
” و حالا زمان, زمان پیشروی و تهاجم مردم و مقاومت ایران است. زمان به ثمر رسیدن خونهای پاک شهیدان و زمان گل دادن رنج و شکنج های طولانی مجاهدین و مردم ایران است. سرنگونی ولایت فقیه و برقراری آزادی و دموکراسی در دسترس است و با همت مردم و جوانان ایران و هزار اشرف و هزار کانون شورشی محقق خواهد شد….”
بدین ترتیب رژیم ولایی ایران از سرنگونی محتوم خود گریزی نخواهد داشت. چون نهال پایداری برای نبرد سرنگونی با آن هجرت عظیم نهادینه و جاودان شد.
خون حق، در جان، خروشان میرود
چون بریزد، داغ و جوشان میرود ( م. شوق)