سفر ابراهیم رئیسی به روسیه، گفت و گوهای او با پوتین، سخنرانیاش در مجلس دوما و اعلام آمادگیاش برای «توسعۀ حداکثریِ روابط پایدار و بلندمدت» با روسیه، نگرانیهایی را در میان ایرانیان برانگیخته است. به عقیدۀ بسیاری از تحلیلگران، پیشنهادِ امضای «قرارداد ۲۰ ساله با روسیه» چند روزی پس از اجرایی شدن «قرارداد ۲۵ ساله با چین» نشانۀ جهتگیریِ راهبُردیِ جمهوری اسلامی در عرصۀ بینالمللی است.
با توجه به اینکه مُفاد قراردادها را اعلام نکردهاند، کسانی از میان خودیهای نظام نیز زبان به اعتراض گشودهاند. برای مثال، روز شنبه دوم بهمن ماه محمود احمدی نژاد در دیدار با جمعی از هوادارانش گفت: بی اطلاع نگه داشتن ملت از محتوای یک قرارداد خارجی دلیل کافی بر زیانبار بودن آن است. منتقدانْ هر دو قرارداد را به حال ایران و ایرانیان زیان آور میدانند.
اما بعضی از کارشناسان معتقدند که بدون آگاهی از مُفاد قرارداد و سنجش کارشناسانۀ آن نمیتوان دربارۀ زیانمندی یا سودمندی آن داوری کرد. با این حال، با نگاهی به پیشینۀ روابط میان طرفین قرارداد، وضع کلی آنها به ویژه از نظر اقتصادی و جایگاه بینالمللی آنها دستکم میتوان دربارۀ خطوط کلی قرارداد دست به گمانه زنی زد.
دربارۀ زیانمند بودن «قرارداد ۲۰ سالۀ ایران و روسیه» بعضیها به پیشینۀ روابط میان دو کشور از آغاز قرن نوزدهم تا امروز اشاره میکنند. پاسخ مدافعان قرارداد این است که نباید روسیۀ تزاری را با اتحاد جماهیر شوروی و آن دو را با روسیۀ امروز مقایسه کرد. روسیه در دو قرن گذشته سه نظام جداگانه از سر گذرانده است و این سه نظام از نظر ماهُوی باهم فرق میکنند.
اما با نگاهی به روابط ایران با روسیۀ کنونی نیز میبینیم که نگرانی منتقدان بی پایه نیست. نخست اینکه نزدیکی ایران به روسیه نتیجۀ دوری بیش از پیش جمهوری اسلامی از جهان غرب به ویژه دشمنیاش با آمریکاست. از سوی دیگر، روسیۀ کنونی مانند آمریکا قدرتی جهانی است و از بسیاری جنبهها جایگاهی به مراتب برتر از جایگاه ایران در عرصۀ بینالمللی دارد. اکنون ببینیم روابط جمهوری اسلامی با روسیه کنونی چه مراحلی را طی کرده است؟
روحالله خمینی در روز اول سال ۱۹۸۹ در گرماگرم اصلاحاتِ گورباچف نامهای به رهبر شوروی نوشت و در آن یادآور شد که شنیدن صدای الله اکبر از گلدستههای مساجد اتحاد شوروی طرفداران اسلام ناب محمدی را به گریه انداخت. سپس خطاب به گوُرباچف افزود: چه بسا اصلاحات شما روشی برای حل دشواریهای حزبی و بعضی مشکلات مردم باشد، اما همین قدر که دلیری کردهاید و دست به تجدیدنظر در مکتبی زدهاید که سالها فرزندانِ انقلابی جهان را در دژهای آهنین زندانی کرده بود ستودنی است.
گورباچف پاسخی سیاسی و دیپلماتیک به نامۀ خمینی داد و در آن بر روابط راهبُردی میان دو کشور تأکید کرد. او در پاسخ به خمینی نوشت: انقلاب شما انتخاب ملت شما بود و ما از آن همواره پشتیبانی کردهایم و میکنیم. البته در جنگ ایران و عراق که تازه پایان یافته بود روسها پشتیبان صدام حسین بودند.
سه سال پس از آن نامه نگاری شوروی از هم پاشید و صدام حسین بهای اشغال کویت را با انزوای جهانیِ عراق و شکست سنگین ارتش خود از ائتلاف بینالمللی پرداخت. روسها این بار متحد ایران شدند. اما به عقیدۀ بسیاری از کارشناسانِ روابط بینالملل، به رغم آنکه ایران چشم خود را بر رفتار روسها با مسلمانان روسیه به ویژه در چچنی بست، روسیه حتی در پیمان های دوستی نیز هرگز به ایران به چشم متحد ننگریست؛ بلکه آن را وسیلهای برای پیشبرد سیاستهای منطقهای و جهانیاش در نظر گرفت.
بعضی از تحلیلگران دوران سازندگی دو دورۀ ریاست جمهوری رفسنجانی را اثرپذیرفته از اصلاحات گورباچف میدانند. موافقتنامۀ همکاری هستهای میان دو کشور در سفر هاشمی رفسنجانی به روسیه در اوایل سال ۱۳۶۸ (۱۹۸۹ میلادی) تنظیم و در اوت ۱۹۹۲ امضا شد.
اما علی خامنهای که نمیخواست جمهوری اسلامی به سرنوشت شوروی دچار شود، بسیار بیش از دیگران نگران تحولات روسیه بود. خامنهای از همان آغازِ به قدرت رسیدن پوتین و کوششهای او برای بازگرداندن روسیه به جایگاه پیشیناش در جهان، کوشید عقد اتحاد با او ببندد و دولتهای ایران را به تحکیم روابط اقتصادی، نظامی و امنیتی با روسیه فراخواند.
در ۱۲ مارس ۲۰۰۱ محمد خاتمی در سفر سه روزهاش به روسیه و دیدار با پوتین قرارداد همکاری ۲۰ سالۀ ایران با روسیه را به ویژه در زمینۀ انرژی هستهای امضا کرد. در سال ۱۳۹۵ خورشیدی (۲۰۱۶ میلادی) علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، هزینۀ پروژۀ نیروگاه هستهای بوشهر را ۵ میلیارد دلار اعلام کرد. اما مؤسسۀ کارنِگی با توجه به اینکه تحویل آن نیروگاه سالها به تعویق افتاد هزینۀ آن را ۱۱ میلیارد دلار برآورد کرده است.
اما گذشته از این پروژۀ عظیم، روسیه در اختلافات مربوط به دریای خزر هیچ امتیازی به ایران نداد و از تحریمهای غرب برضد ایران تا توانست سود برد. برای مثال، نیروی هوایی ایران که زمانی مجهز به هواپیماهای غربی و بیشتر آمریکایی بود، امروز وابسته به صنعت هواپیماسازی روسیه است.
باری، آنچه گذشت گوشهای بود از روابط ایران و روسیه پس از فروپاشی شوروی. بنابراین، بیجهت نیست که «توسعۀ حداکثریِ روابط پایدار و بلندمدت» با روسیه بسیاری از ایرانیان را نگران کرده است.