پروا مکن ز رعد ای همدرد
پروا مکن ز برق ای همبغض
سر برکش ای کمر خمیده به زیر بار ظلم
بنگر که ناکسان چه نابجا نشسته اند
و ببین که جولانگه حرامیان از تهی چه سرشار است
هم میهنان!
هر چند که از اواخر دوران سلطنت قاجاریان یعنی بلافاصله پس از پیروزی انقلاب مشروطه برای نخستین بار در کشور ما هم برگزاری انتخابات رسمیت یافت ولی بجز دوران ناکام نهضت ملی و نیز انتخابات نافرجام ریاست جمهوری، هرگز هیچ انتخابات دیگری در ایران کورسویی از آزادی و کوربویی از انصاف را به کام ما ننشانده است.
بهجرأت میتوان گفت که در دهههای اخیر، صوریترین انتخابات در تاریخ کشور پس از برکشیدنهای وقیحانه خامنهای خونآشام و رفسنجانی؛ تحمیل کفتاری بهنام احمدینژاد بر شانههای فرسوده از ستمِ مردمِ بپاخواسته میهن بوده است.
اینک نیز رژیم مستأصل خامنهای که بهعلت فساد و تباهی مستمر همواره حتی اصلیترین شرکای خود در جنایات 38ساله را رد صلاحیت نموده و در عرصه نمایشهای انتخاباتی این دوره بوضوح گوی رذالت را از همه پیشینیان خود ربوده است.
هم میهنان
مادام که موهبت دموکراسی در کشور پدیدار نیامده و جامعه ایرانی در مسیر نیل به استقرار یک جامعه دموکراتیک قرار نگرفته باشد؛ اینگونه خیمه شب بازیها و عروسک گردانیهای ادواری تحت عنوان پوشالی انتخابات ادامه خواهد داشت. زیرا هر چند که در دنیای امروز کسب مشروعیت سیاسی از طریق برگزاری انتخاباتهای عمومی بهصورت یک اصلِ پذیرفته شده جهانی درآمده؛ ولی رژیمهای استبدادی ضمن تبعیت صوری از این اصل از آن برای رنگ کردن مردم و بزک کردن خود سوءاستفاده مینمایند.
هم میهنان
بر حسب ضرورتهای تاریخی لازم است که برای تحول به یک جامعه دموکرات ابتدائاً آزادیهای از دست رفته خود را مجدانه بازیابی نماییم تا پس از تشکیل مجلس مؤسسان برای تدوین ساختارهای سیاسی حقوقی نوین، بتوانیم حاکمیت غیرقابل برگشت مردمان سراسر کشور بر سرنوشت خود را تحقق بخشیم.
بنابراین ضمن تحریم نمایشهای انتخاباتی رژیم و تقبیح هر گونه مشارکت تماشاچیان مزدور، مأمور، مجبور و یا فریب خورده در تأتر خیابانی 29 اردیبهشت 96 از همگان میخواهم که در مبارزه برای به پیروزی رساندن انقلاب سوم یعنی انقلاب دموکراتیک ایرانیان هر چه کوشاتر مبارزین سیاسی و مجاهدین انقلابی را یاری رسان باشند.
زنده باد ایرانی. پاینده باد ایران
ارژنگ داودی. زندانی سیاسی در تبعید. زندان مرکزی زابل. اردیبهشت 96