از زمان تهاجم روسیه به اوکراین و روانه شدن تانکهای روسی به شهرهای این کشور از جمله ملیتوپل، روزنامهنگاران، فعالان حقوق بشر، سیاستمداران، شخصیتهای شناختهشده و ساکنان مناطق تحت اشغال روسیه از خیابانها و از خانههایشان ربوده و ناپدید شدند.
سیانان در گزارشی به این موضوع پرداخته و مینویسد پس از ربوده شدن چندین روزنامهنگار، رسانههای بزرگ در منطقه مجبور شدند فعالیتهای خود را متوقف کنند و دسترسی به برخی وبسایتها غیرممکن شده است زیرا رسانهها مجبور بودند بین امنیت روزنامهنگاران خود و گزارش اخبار جنگ یکی را انتخاب کنند.
اکنون به جای پوشش اخبار جنگ، آنچه از برجهای تلویزیون محلی، ایستگاههای رادیویی و کانالهای تلگرام پخش میشود تبلیغات دولت روسیه است.
پس از ربوده شدن شهردار ملیتوپل در ۱۱ مارس، گالینا دانیلچنکو، سیاستمدار حامی روسیه که جایگزین او شد، این بیانیه را از رسانهها پخش کرد: «وظیفه اصلی ما این است که همه مکانیسمها را با واقعیت جدید تنظیم کنیم تا هر چه زودتر زندگی به روش جدید را آغاز کنیم.»
یه نوشته سیانان، ربودن مقامهای محلی، انتصاب شوراهای ساختگی و استخدام افرادی که برای ایجاد فضای هرج و مرج و ترس با روسها همکاری میکنند همه یک پیام روشن دارد و آن این است که مرحله بعدی جنگ، اشغال اوکراین است. اما آن راهبردهای پساتهاجمی که پوتین برای الحاق کریمه در سال ۲۰۱۴ و در دونتسک و لوهانسک به عنوان دو منطقه از اوکراین که جداییطلبان طرفدار روسیه در آن بخشهایی از مردم محلی را به وحشت انداختند و رژیمهای دست نشانده ایجاد کردند این بار دیگر کارساز نخواهد بود.
در ملیتوپل، خرسون و سایر مناطقی که اکنون تحت تهاجم روسیهاند، اوکراینیها در حال مقابله با اشغال روسیه هستند. مردم برای اعتراض به خیابانها میآیند، زنگ خطر را در مورد بازداشتهای خودسرانه و همچنین انتشار اخبار نادرست به صدا در میآورند و سیاستهای فریبکارانه مسکو را افشا میکنند.
مردم اوکراین یک واقعیت تلخ را برای پوتین که معتقد بود در این جنگ به سرعت پیروز خواهد شد روشن کردهاند؛ آنها به پوتین نشان دادند که حتی اگر او در میدان نبرد پیروز شود، حفظ دستاوردهای آن دوامی نخواهد داشت. اوکراینیهایی که در سال ۲۰۱۴ در یک تجمع دموکراسیخواهانه گرد هم آمدند، در هشت سال گذشته علیه روسیه مقاومتر شدهاند و هیچ نشانهای از عقبنشینی از خود نشان نمیدهند.
اما آنها که در مقابل اشغال روسیه مقاومت میکنند، هزینه گزافی را متحمل میشوند.
هیات ناظر بر حقوق بشر سازمان ملل متحد در اوکراین به سیانان گفت که از زمان آغاز جنگ، حداقل ۴۵ مورد از ناپدیدشدگی و بازداشت مقامهای محلی، فعالان، روزنامهنگاران و غیرنظامیان را ثبت کرده است. سخنگوی این هیات گفت برخی در جریان اعتراضات علیه تهاجم روسیه یا به دلیل ابراز حمایت آشکار از اوکراین دستگیر شدند. این سخنگو در ادامه گفت تعدادی از دستگیرشدگان آزاد شدهاند اما آمار دقیق آنها هنوز تایید نشده است.
اغلب هیچگونه اطلاعاتی در مورد سرنوشت بازداشتشدگان به خانوادههای آنها ارائه نمیشود. اکثر این خانوادهها از شدت ترس و وحشت نمیتوانند درباره ناپدید شدن بستگان خود صحبت کنند، زیرا میترسند این امر باعث برانگیختن واکنش شدید علیه خود یا عزیزانشان شود.
بازجویی، ضرب و شتم و تهدید
گزارشگران بدون مرز (RSF) و موسسه اطلاعات مردمی اوکراین که در مرکز رسانهای بینالمللی لویو مستقر شدهاند در حال ثبت و مستند کردن پروندههای بازداشت خودسرانه برای ارائه به دادگاه کیفری بینالمللی هستند.
آنها اخیرا روایت وحشتناک یک روزنامهنگار ناشناس اوکراینی را که برای رادیو فرانسه کار میکند، منتشر کردهاند که میگوید سربازان روسی با چاقو و برق او را شکنجه کرده، با میلههای فولادی مورد ضرب و شتم قرار داده و او را از غذا محروم کردهاند.
ساختن یک واقعیت جایگزین
به گفته سرگی تومیلنکو، رییس اتحادیه ملی روزنامهنگاران اوکراین که از زمان حمله پوتین به کریمه در هشت سال پیش، این موارد را ثبت کرده، آزار و اذیت روزنامهنگاران بخش مهمی از طرح روسیه برای اشغال اوکراین است.
تومیلنکو گفت: «هدف راهبردی آنها ایجاد یک واقعیت جایگزین است. اشغالگران روسی به خبرنگاران و رسانههای محلی پیشنهاد میدهند تا قهرمان داستانهای آنها شوند. روسها پس از وارد کردن تانکها و پس از جنگ و اشغال، در این مرحله تلاش میکنند تا از خبرنگاران در کمپین خود استفاده کنند.»
او افزود: «اما بسیاری از روزنامهنگاران زیر بار همکاری نمیروند و بنابراین هدف بعدی روسها اجبار روزنامهنگاران به سکوت و توقف پوشش رسانهای انتقادی است.»
این رویکرد در مورد استیولانا زالیزتسکا، مدیر رسانههای اصلی شهر ملیتوپل به کار برده شد. روسها پدر ۷۵ ساله این زن روزنامهنگار را در ۲۳ مارس ربودند زیرا او از پوشش رسانهای در حمایت از اشغال روسیه خودداری کرد.
پس از این تجربه، زالیزتسکا چمدانهایش را بست و خانهاش را ترک کرد و پیش از فرار از شهر در چندین آپارتمان اقامت کرد. او میگوید چند روز بعد، روسها با او تماس گرفتند و به او گفتند که پدرش را ربودهاند و از او میخواهند که در نزدیکی آنها باشد. زالیزتسکا درخواست آنها را نپذیرفت و خوشبختانه پدرش سه روز بعد آزاد شد.
زالیزتسکا مصمم است همچنان به پوشش زندگی تحت اشغال روسیه در ملیتوپل برای مستندسازی آدمرباییها و بازداشتهایی مانند بازداشت پدرش، ادامه دهد. اما بسیاری از روزنامهنگاران از بیم جان خود و امنیت خانوادههایشان دست از کار خود کشیدهاند و در هراس این به سر میبرند که نیروهای روسی هر آن ممکن است به سراغشان بروند.