خانه / مقالات / اولین و آخرین حکم اعدام در اسرائیل؛ وقتی آیشمن روی آن در ایستاد حبیب حسینی‌فرد

اولین و آخرین حکم اعدام در اسرائیل؛ وقتی آیشمن روی آن در ایستاد حبیب حسینی‌فرد


آیشمن در جریان محاکمه‌اش در اسرائیل در آوریل ۱۹۶۱

۶۰ سال پیش، در روز ۳۱ مه ۱۹۶۲ (۱۰خرداد ۱۳۴۱)، آدولف آیشمن در اسرائیل اعدام شد. او از افسران ارشد نظام هیتلری و از طراحان و تدارک‌کنندگان اصلی سازماندهی هولوکاست یا قتل‌عام شش میلیون یهودی اروپا در جنگ جهانی دوم بود. هم ماجرای شناسایی آیشمن در آرژانتین و انتقالش به اسرائیل و هم نگرانی دولت آلمان از روند محاکمه او و حرف‌هایی که خواهد زد بخشی از جنبه‌های حساس این دادگاه بودند.

قرعه اجرای حکم اعدام آیشمن به نام سربازی به نام شالوم نجار افتاده بود، از یهودیان یمن که ۱۰ سال پیش‌تر به اسرائیل مهاجرت کرده بود.

در حالی که دو دقیقه‌ای از نیمه‌شب ۳۱ مه ۱۹۶۲ می‌گذشت، شالوم چندان برایش راحت نبود که مجری حکم اعدام باشد. او در این لحظه باید دری را باز می‌کرد که آیشمن با حلقه دار بر گردن، بر روی آن ایستاده بود. در باز شد و آیشمن با طناب در فضا معلق ماند. نجار بعدها گفت که این اولین و آخرین باری است که کسی را کشته است.

آیشمن پروتکل‌نویس و عضو فعال گروهی از بلندپایگان رژیم هیتلری بود که در ژانویه ۱۹۴۲ در جلسه‌ای در برلین که به «کنفرانس وان‌زه» (کنفرانس در ساحل دریاچه وان) معروف شد درباره جزئیات و نحوه اجرای تصمیم قبلی رژیم مبنی بر نابودی کامل یهودیان اروپا بحث و تصمیم‌گیری کرد. جلسه را راینهارد هایدریش، مدیر اداره مرکزی امنیت آلمان هیتلری و رئیس آیشمن هدایت می‌کرد.

بعدها که ماشین مرگ رژیم هیتلری در این اردوگاه‌ها به حرکت درآمد آیشمن از این مکان‌ها و شیوه کشتار دیدن کرده بود.

موضوع اصلی بحث و تصمیم‌گیری در کنفرانس وان‌زه هم به نحوه بازداشت و انتقال جمعی یهودیان اروپا به اردوگاه‌های مرگ برمی‌گشت. متد ساخت اتاق‌‌های گاز برای قتل‌عام جمعی یهودیان هم موضوع جلسه بود.

آلمان و ترس از بازداشت و محاکمه آیشمن
اعدام آیشمن در اورشلیم نقطه پایان محاکمه‌ای بود که در سطح بین‌المللی توجه بسیار برانگیخت و تلنگر و انگیزه‌ای بود برای خود جامعه آلمان که محاکمات بیشتری را در باره افراد همکار و همراه با رژیم هیتلری سازمان دهد، محاکماتی که بعداً به محاکمه‌های آشویتس معروف شدند.

یکی از جلسات محاکمه آیشمن در آوریل ۱۹۶۱
بیشتر در این باره:
عملیات سری برای محاکمه در ملأ عام
نه تنها محاکمه که چگونگی فرار آیشمن در سال ۱۹۵۰ به آرژانتین و اقامت ۱۰ ساله مخفیانه او در این کشور، به رغم اطلاع دولت وقت آلمان غربی هم موضوعی کم‌اهمیت نبود.

آیشمن پنج سالی پس از پایان جنگ جهانی دوم با نام‌های مستعار همچنان در آلمان زندگی می‌کرد و نهایتاً در سال ۱۹۵۰ سر از آرژانتین درآورد. در این کشور نام مستعار ریکاردو کلمنت را بر خود گذاشت و به عنوان تکنیسین برق در یک شرکت تولید کامیون وابسته به مرسدس بنز مشغول به کار شد.

بعدها معلوم شد که سازمان امنیت آلمان غربی دستکم از سال ۱۹۵۲ محل اقامت آیشمن در آرژانتین را می‌دانسته، ولی به دلایل و مصلحت‌های مربوط به جنگ سرد و ارتباط آیشمن با یکی از مقام‌های و مشاوران ارشد در دستگاه دولتی آلمان پس از جنگ، در رابطه با او اقدامی نمی‌کند.

بنا بر اسنادی از سازمان سیا که در سال ۲۰۰۶ با موافقت کنگره انتشار علنی یافتند و به فعالیت‌های این سازمان در دهه شصت قرن گذشته برمی‌گردند، نهادی در درون ارتش آمریکا که بعد از جنگ مسئول تعقیب رد جنایتکاران اصلی رژیم هیتلری بود در سال ۱۹۴۸ در نزدیکی منزل خانواده آیشمن خانه‌ای را کرایه می‌کند به این امید که مقام ارشد رژیم هیتلری روزی برای دیدار با خانواده خود به آنجا سر ‌زند و با پای خود به دام بیفتد. اما چنین اتفاقی نمی‌افتد.

در سال ۱۹۵۲ با شروع و تشدید جنگ سرد و با توجه به نقش مهمی که آمریکا در این جنگ برای آلمان غربی قائل بوده است اصولا تعقیب و شناسایی کسانی مثل آیشمن و خبرگان امنیتی رژیم هیتلری که شماری از آن‌ها اکنون در دولت آلمان پس از جنگ در مصادر ریز و درشتی به کار گمارده شده بودند از دستور کار خارج می‌شود.

در اسناد یادشده سازمان سیا آمده است که این سازمان در سال ۱۹۵۳ رسماً به پلیس سالزبورگ در اتریش اطلاع می‌‌دهد که دولت آمریکا به فعالیت‌های خود جهت دستگیری آیشمن پایان داده است. به این ترتیب، پنج سال بعد هم که شعبه سیا در شهر مونیخ به واشینگتن گزارش می‌دهد بنا به داده‌هایی که از سازمان اطلاعات آلمان به دست آورده است، آیشمن با نام مستعار کلمنت از سال ۱۹۵۲ در آرژانتین زندگی می‌کند مقامات ارشد سیا و دولت آمریکا با ملاحظه حساسیت دولت آلمان این گزارش را در کشو می‌گذارند و سروصدایش را درنمی‌آورند.

ژوزف منگله (نفر دوم از چپ) به «فرشته مرگ» شهرت داشت.
بیشتر در این باره:
اسناد تعقیب «فرشته مرگ» نازی‌ها از طبقه‌بندی محرمانه خارج شد
منتها از همان سال ۱۹۵۲ در کنار سازمان امنیت آلمان، فرد دیگری به نام لوتار هرمان، از بازماندگان اردوگاه‌های مرگ رژیم نازی که پس از جنگ در آرژانتین سکنی گزیده بود، نیز به طور تصادفی به حضور آیشمن در این کشور آمریکای جنوبی پی می‌برد. او اما با توجه با سمپاتی ملموس مسئولان ارشد سفارت آلمان غربی در آرژانتین صلاح نمی‌بیند که مسئله را با آن‌ها در میان بگذارد، بلکه نام مستعار آیشمن و محل دقیق اقامت او را در سال ۱۹۵۷ در نامه‌ای به «فریتس بائر» اطلاع می‌دهد که در آن زمان دادستان ایالت هسن آلمان و از تعقیب‌کنندگان پیگیر پرونده جنایات نازی‌ها بود.

بائر نیز که از بازماندگان اردوگاه‌های مرگ بود به مقامات آلمانی اعتماد نمی‌کند و از این می‌ترسد که آن‌ها آیشمن را قبل از دستگیری با خبر کنند و موجبات فرارش را فراهم آورند. این گونه بود که وی با واسطه با آشنایی در وزارت خارجه اسرائیل تماس می‌گیرد و اطلاعات دریافتی را به او می‌دهد.

موساد گرچه اقداماتی را در رابطه با این داده‌ها انجام می‌دهد، اما اولویت درگیری با کشورهای عربی باعث می‌شود که مسئله به‌طور جدی پیگیری نشود و تا سه سال بعد یعنی تا ماه مه ۱۹۶۰ که آیشمن توسط موساد از آرژانتین ربوده شد، او کماکان زندگی راحت و آسوده‌ای را در آرژانتین و در میان شمار دیگری از کارگزاران رژیم هیتلری که به این کشور گریخته بودند داشت.

آیشمن ولی حرفی نزد
آنچه باعث شد که مورد آیشمن از دستور کار خارج نشود و سرانجام اسرائیلی‌ها را به ربودن او برانگیزد همانا پیگیری‌های شخصی کسانی مانند «ترویا فریدمان» و «سیمون ویزنتال» بود که هر دو پس از رهایی از اردوگاه‌های مرگ هیتلری دست‌اندرکار جمع‌آوری اسناد و شناسایی عاملان اصلی قتل و کشتارهای این رژیم و دستگیری آن‌ها شدند. سرنخ‌هایی که این دو به دست می‌آورند در کنار پیگیری و سماجت بائر سرانجام رئیس موساد را به صدور دستور انجام یک عملیات دیگر برای شناسایی آیشمن و ربودن و انتقال او به اسرائیل وا می‌دارد.

روز ۱۱ آوریل ۱۹۶۱ که محاکمه آیشمن در اورشلیم کلید خورد، کنراد آدنائر، صدراعظم وقت آلمان، شخصاً بیانیه‌ای را از رادیو کشور قرائت کرد و با خشنودی از شروع این محاکمه و تلاشی که آلمان غربی برای گسست از تاریخ سیاه خود در جنگ جهانی دوم داشته‌ است، سخن گفت. او البته نگفت چرا این گسست هنوز به یک بازبینی و وارسی آن تاریخ سیاه در آلمان غربی راه نبرده و چرا دولت آلمان بر خلاف بیانیه صدراعظم، در خفا نسبت به روند محاکمه آیشمن و حرف‌هایی که خواهد زد نگران است. به‌خصوص سخن‌گفتن احتمالی آیشمن از همکاری و آشنایی‌اش با هانس گلوبکه می‌توانست به دردسر و بی‌آبرویی بزرگی برای دولت آلمان غربی بدل شود.

آدولف آیشمن در دادگاه اورشلیم، ۱۹۶۱
بیشتر در این باره:
انتشار همزمان دو ترجمه‌ فارسی از «آیشمن در اورشلیم»
هانس گلوبکه از مقامات ارشد وزارت کشور هیتلر بود که در تنظیم و تدوین قوانین معروف به «قوانین فطری نورنبرگ» که مبنای تعقیب و سرکوب یهودیان شد نقش اصلی را داشت و پس از تصرف اسلواکی به دست قوای آلمان خود رأساً بر تعقیب یهودیان و کمونیست‌ها و همه مخالفان حکومت آلمان نظارت می‌کرد.

او ظاهراً در سال‌های آخر جنگ با برخی مخالفان درون ارتش آلمان که به رغم یهودی‌ستیزی‌شان خطر شکست سیاست‌های جنگی هیتلر را حس کرده بودند، تماس گرفت و از این رو سایه‌ای از ابهام بر کارنامه او در ماه‌های پایانی جنگ باقی ماند. با این کارنامه بحث‌انگیز اما، گلوبکه به دست راست آدنائر، صدراعظم پس از جنگ آلمان بدل شد و به عنوان رئیس دفتر او نزدیک‌ترین مشاورش بود.

با بالاگرفتن جنگ سرد یکی از موضوعات تبلیغاتی دولت آلمان شرقی علیه همسایه غربی خود همانا حضور مقامات دوران هیتلری در دستگاه اداری جدید این کشور بود و در این رابطه رسانه‌های برلین شرقی تمرکز خاصی بر سابقه گلوبکه داشتند. در این راستا حتی دادگاهی هم به صورت غیابی و برای نشان دادن آلودگی دولت آدنائر برپا کردند که به حبس ابد برای گلوبکه رأی داد.

آدنائر اما کماکان به مشاور ارشدش وفادار ماند و تا آخر دوران صدراتش نیز از او جدا نشد. ظاهراً باید بیش از ۴۰ سال می‌گذشت تا در زمانه‌ای که دیگر جنگ سرد به تاریخ پیوسته و آدنائر و گلوبکه و سایر مقامات وقت دو سوی آلمان خاک شده‌اند واقعیت ماجرا بیشتر از پرده برون افتد و برای معاصران جز جنبه تاریخی و درس‌آموزی نداشته باشد.

آنچه هانا آرنت نمی‌دانست
در جریان دادگاه، وکیل مدافع آیشمن تقاضا کرد که گلوبکه هم به عنوان شاهد به دادگاه فراخوانده شود که با مخالفت قضات دادگاه روبه‌رو شد.

خود آیشمن هم در جریان دادگاه نامی از گلوبکه نبرد که بعدها معلوم شد به ارتباطات و رایزنی‌های فشرده میان سازمان‌های امنیتی کشورهای مختلف و مناسبات دوستانه و فشرده میان آدنائر و داوید بن گوریون، نخست‌وزیر اسرائیل، بی‌ارتباط نبوده است. اسناد و مدارک این ارتباطات هنوز هم در آرشیو سازمان امنیت خارجی آلمان (BND) مهر بسیار محرمانه بر خود دارند.

به رغم ابهامات در باره نحوه ربودن آیشمن از اسرائیل و به رغم نگرانی و بحث‌انگیزی نوع نگاه دولت آلمان به محاکمه او، این محاکمه بالاخره با حضور گسترده خبرنگاران داخلی و خارجی و پوشش گسترده رسانه‌ای آن در جهان آغاز شد و هشت ماه به درازا کشید.

وسایل یک افسر نازی در نمایشگاه پنجاهمین سالگرد محاکمه آدولف آیشمن (۲۰۱۱) ، اورشلیم
ب
آیشمن در تمام طول محاکمه تلاش کرد که بگوید نقشی محوری در قتل عام یهودی‌ها نداشته است و صرفاً حلقه‌ای کوچک در ماشین جهنمی رژیم هیتلری برای این قتل عام بوده و خلاصه «مأمور بوده است و معذور». ۱۶۰۰ سند و شهادت ۱۰۰ بازمانده هولوکاست در دادگاه اما تردید اساسی در ادعاهای آیشمن ایجاد کردند و بر این مدعا خط بطلان کشیدند.

یکی از اسناد ارائه شده‌ در دادگاه حکایت از این داشت که آیشمن حتی در زمستان سال ۱۹۴۴ که شکست آلمان هیتلری در چشم‌انداز بود باز هم به تصمیم و سماجت خود در کشتار یهودیان ادامه داد و بر اعزام چهارصد هزار یهودی مجارستان به اردوگاه‌های مرگ پای فشرد.

هانا آرنت، فیلسوف و سیاست‌شناس معروف آلمان هم که گزارش‌هایش از دادگاه آیشمن برای مجله نیویورکر توجه بسیاری برانگیخت، عمدتاً آیشمن را بروکراتی فاقد باور به کارهای خود و نمادی از «ابتذال شر» توصیف می‌کند. او با این همه می‌نویسد که آیشمن حتی اگر در یک نظام اقتدارگرای بروکراتیک صرفاً عامل اجرای دستورات بوده است، ولی باز هم از سهم و مسئولیتش در جنایت نمی‌کاهد.

البته نه دادستان و نه قاضی دادگاه و نه هانا آرنت در آن زمان خبر نداشتند که آیشمن در زمان حضورش در آرژانتین و در مصاحبه‌ها و اظهارنظرهای صوتی، از خاطرات و تلاش‌های خود در راه قتل عام یهودیان گفته و افسوس خورده که چرا «این پروژه تا به آخر و کشتن همه یهودیان امکان انجام نیافت».

دادگاه آیشمن با استناد به مجموعه اسناد و پروتکل‌ها و دستورات و آمار و ارقامی که او امضا کرده بود به این نتیجه رسید که او نقشی محوری در در طراحی‌، سازمان‌دهی و اجرا و نظارت بر هولوکاست داشته است. مسئولیت در کشتار جمعی یهودیان در اتاق‌های گاز هم از دیگر جرایم آیشمن عنوان شد و برای همه این‌ها نهایتاً دادگاه، آیشمن را به «جنایت علیه یهودیان» و «جنایت علیه بشریت» محکوم کرد و مجازات اعدام برای او تعیین کرد.

روندی که هنوز قطع نشده است
وکالت آیشمن را روبرت سرواتیوس، وکیل معروف آلمانی، بر عهده داشت. او در دادگاه معروف نورنبرگ که بلافاصله پس از پایان جنگ برای محاکمه اعضای ارشد بازداشت شده رژیم هیتلری تشکیل شد، نیز وکالت برخی از متهمان این دادگاه را برعهده داشت.

هزینه وکالت آیشمن، یعنی مبلغی که به سرواتیوس داده شد ۲۰ هزار دلار بود که دولت آلمان به رغم آن که آیشمن شهروند آن محسوب می‌شد آن را برعهده نگرفت و خود اسرائیل آن را پرداخت کرد. سرواتیوس از فروش خاطرات زندان آیشمن هم مبلغ قابل اعتنایی دریافت کرد.

در آخرین ساعات روز سی مه ۱۹۶۲، آیشمن با یک کشیش آخرین حرف‌ها را زد و جرعه‌ای شراب سر کشید و همراه با شالوم نجار به راه افتاد، تا این‌که روی آن در ایستاد و …

این اولین و آخرین اعدام در تاریخ قضایی اسرائیل بود.

معروف است که آیشمن قبل از اعدامش خواسته بود که نزد یک خاخام به آیین یهودی در‌آید. علت را پرسیده بودند. گفته بود که بگذار تا یک یهودی دیگر کشته شود.

فریتس بائر که در شناسایی و بازداشت و انتقال آیشمن به اسرائیل نقشی محوری داشت در فضای ناشی از محاکمه او در آلمان نیز به رغم مقاومت‌ها و عدم همراهی‌ها پیگیر نازی‌زدایی از دوایر مختلف شد و محاکمه دست‌اندرکاران آن رژیم را پی گرفت، در دادگاه‌هایی که بعدتر به نام دادگاه‌های آشویتس معروف شدند.

بازبینی انتقادی تاریخ آلمان در آن جنگ و درس‌گیری از آن کژراهه و جنایت بزرگی که رقم خورد،به خصوص حالا که نسل فعال در آن جنایت دیگر کمتر در قید حیات است راحت و روان‌تر پیش می‌رود و همچنان بخشی مهم از گفتمان آموزشی و رسانه‌ای در آلمان و تقویت فرهنگ دمکراسی و رواداری در این کشور است.