دانشآموزان بسیاری با پاره کردن عکسهای «روحالله خمینی» و «علی خامنهای»، انتشار تصاویری از برداشتن مقنعههای خود در مدارس، نوشتن شعار «زن، زندگی، آزادی» روی تخته کلاس، خواندن ترانه «برای»، اثر «شروین حاجیپور»، پایین آوردن عکس «علی خامنهای» و «روحالله خمینی» از دیوارهای کلاس درس، و سر دادن شعار در حمایت از معترضان، با اعتراضات سراسری همراه شدند. این اعتراضات مدنی اما از سوی حکومت بی پاسخ نمانده و پاسخ دور از انتظاری برای دانش آموزان داشته است؛ پای نهادهای امنیتی به مدارس باز شد. دانشآموزان مورد ضربوشتم و بازداشت قرار گرفتند و در مواردی، به مشکلات جدی جسمی و مرگ دانشآموزان انجامید.
تفتیش و تهدید دانشآموزان از سوی مسوولان در برخی مدارس همچنان ادامه دارد.
بر اساس اطلاعات در برخی مدارس، مدیران و مسوولان کتابهای درسی دانشآموزان را بررسی میکنند که مبادا عکس بنیان گذار و یا رهبر جمهوری اسلامی پاره شده باشد.
دانشآموزان معترض از سوی مسوولان برای معرفی به نهادهای امنیتی تهدید میشوند و جلساتی با حضور روحانیون مرد یا خانمهای مبلغ مذهب و نزدیک به حکومت برگزار میکنند تا درباره اسلام، دین و البته خواستههای نظام جمهوری اسلامی برای دانشآموزان سخنرانی کنند.
هرچند حمله به مدارس، کشته، مجروح، بازداشت و ربودن دانشآموزان پیش از اعتراضات سراسری ایران تابو بود، ولی در بیش از ۱۰۰ روز گذشته به صورت یک روند عادی و بخشی از پروژه سرکوب مردم، به ویژه کودکان دانشآموز در ایران درآمد.
کانونهای صنفی معلمان در برخی نقاط ایران، با انتشار بیانههایی بازداشت، سرکوب و شکنجه دانشآموزان را به شدت محکوم کردهاند.
در عین حال، کمیته بینالمللی صلیب سرخ، شهریور ۱۴۰۱ و در آستانه جنگ اوکراین و روسیه، درباره لزوم حمایت از آموزش در برابر حمله در زمان مخاصمات مسلحانه و خشونت بیانیه داد. طبق قوانین بینالملی، مدارس همواره مراکز امن برای کودکان به شمار میروند.
طبق اطلاعاتی که رسیده است، در یک دبستان دخترانه دولتی در منطقه ۴ تهران، محله تهرانپارس، مدیر مدرسه هر روز کیف دانشآموزان را با هدف بررسی عکسهای علی خامنهای و روحالله خمینی تفتیش میکند، تا مبادا عکسها پاره شده باشند.
دانشآموزانی که عکس علی خامنهای یا روحالله خمینی را پاره کرده باشند، از کلاس بیرون کشیده شده برای آنها یک جلسه توجیهی با حضور یک روحانی مرد برگزار میکنند، در این جلسات نوحه پخش میکنند. از زمانی که والدین به حضور روحانی مرد در مدرسه اعتراض کردهاند، یک زن محجبه مبلغ مذهبی به مدرسه آورده شده است.
به گفته خانوادهها، این جلسه بیشتر جنبه تنبیهی و تهدید کردن دانشآموزان را دارد.
خانواده یک دختر دانشآموز ۱۱ساله میگوید:«به بچههای ما گفتهاند به نیروهای انتظامی و پلیس شما را معرفی میکنیم و باید زندان بروید، با پدر و مادرتان هم برخورد میکنیم و الان زنگ میزنیم پدر و مادرتان بیایند مدرسه و اگر آنها عکس رهبر انقلاب را پاره کردهاند، آنها را باید بازداشت کنند.»
این والد همچنین تاکید میکند که مدیر مدرسه به صورت مداوم در حال تهدید کردن دانشآموزان است و سر دانشآموزانی که عکس خمینی یا خامنهای را پاره کرده باشند، داد و فریاد میکنند.
این والد میگوید: «یکی از این خانم جلسهایها را آوردهاند و برای بچهها نوحه پخش کرده است. گویا بچهها جواب این زن را داده و با او بحث کردهاند. یکی از دختران گفته شما از ما میپرسید آیا ما فاطمه زهرا، حضرت علی و امام حسین و امام حسن را میشناسیم؟ آیا شما خودتان مهسا و نیکا را میشناسید؟ در آن روز، با آن دختر دانشآموز برخورد خیلی بدی میکنند که از شدت واقعه، بقیه بچهها ترسیدند و جیغ و داد کردهاند.»
این منبع آگاه با اشاره به فضای رعب و وحشتی که برای دانشآموزان در این دبستان توسط مسوولان مدرسه ایجاد شده است، این طور توضیح میدهد که: «روز نخستی که کیف و کتابهای بچهها را تفتیش کردهاند، دانش آموزان وحشت کرده، در حین تفتیش کیفهاو کتابهایشان گریه کردهاند و حال شماری از کودکان دانشآموز بد شده است. در عین حال، برای دانشآموزان این مدرسه جلسهای برگزار شده است و طی آن با نکوهش اعتراضات سراسری، به دانشآموزان گفته شده است که اگر جمهوری اسلامی برود، داعش در ایران قدرت میگیرد، پدر و مادران شما را میکشد.»
به گفته مادر یکی از دانشآموزان، تعدادی از بچهها به دلیل استرس زیاد گریه و زاری کرده و حال آنها بسیار منقلب میشود.
بر اساس اطلاعات تکمیلی از این مدرسه، دانشآموزان به شدت توسط مدیر مدرسه اذیت و تهدید میشوند.
خانواده یکی از دانشآموزان میگوید:«به دانش آموزان توهین میکنند و با این تهدید که ما میتوانیم شما را به پلیس معرفی کنیم و پلیس شما را بازداشت کند، به شدت بچهها را ترساندهاند. بچهها در خلال این تفتیشها و تهدیدها، به گریه و زاری میافتند و شروع میکنند به التماس کردن و مدیر از آنها میپرسد که آیا این عکسها را پدر و مادر شما پاره کرده، یا شما پاره کردید؟»
این والد اضافه میکند: «مدیر مدرسه به دانشآموزان گفته تحت تاثیر پدر مادرهایتان قرار نگیرید، پدر مادرهایتان آدمهای عاقلی نیستند.» به گفته این فرد، شماری از مادران و پدران دانشآموزان به این گفته مدیر مدرسه اعتراض کردهاند.
آیا ماموران حکومتی اجازه ورود به مدارس و تفتیش وسایل دانش آموزان را دارند؟
«موسی برزین خلیفهلو»، حقوقدان و وکیل دادگستری میگوید:«طبق ماده ۵۷۰ قانون اساسی، هر یک از مقامات و مامورین وابسته به نهادها و دستگاههای حکومتی که برخلاف قانون، آزادی شخصی افراد ملت را سلب کند، یا آنان را از حقوق مقرر در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران محروم نماید، علاوه بر انفصال از خدمت و محرومیت یک تا پنج سال از مشاغل حکومتی، به حبس از دو ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.»
حق بر حریم خصوصی از جمله حقوق بنیادین بشر است که در قوانین مربوط به حقوق داخلی مانند قانون اساسی، قانون مجازات اسلامی، آیین دادرسی کیفری، قانون آزادی اطلاعات، قوانین مربوط به ارتباطات پستی و تلفنی و همچنین در قانون مطبوعات، به صورت کاملا مشخص به برخی از مصادیق حریم خصوصی اشاره شده است، و حفاظت از این حرم به صراحت مورد حمایت قرار گرفته است.
موسی برزین خلیفهلو، حقوقدان نیز با تایید این موضوع، بازرسی و تفتیش وسایل و اشیای شخصی را، تنها منوط به داشتن دستور قضایی و توسط ضابطین قضایی ممکن میداند. او توضیح میدهد: «تنها در صورتیکه موضوع کیفری مطرح باشد، امکان تفتیش میسر است و دستور قضایی هم باید موردی باشد، یعنی نمیتواند اینگونه باشد که بگوید بروید مدرسه را بگردید، بلکه باید در حکم عنوان شود اشیا فلان شخص را تفتیش کنید و اگر چیزی بود، توقیف کنید. بنابراین، ورود ضابط قضایی یا افراد لباس شخصی یا بسیجی به مدرسه و اقدام به تفتیش وسایل شخصی دانشآموزان، حتی تفتیش مدرسه و مسوولان مدرسه هم غیرقانونی است. چه تفتیش بدنی، چه تفتیش اشیا داخل کیف دانشآموزان.»
علاوهبر قوانین داخلی، ماده ۱۲ اعلامیه حقوقبشر، ماده ۱۷ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، ماده ۱۸ اعلامیه اسلامی حقوقبشر، کنوانسیون بینالمللی منع مجازات کشتار جمعی، کنوانسیون بین المللی رفع تبعیض نژادی، کنوانسیون بین المللی لغو و مجازات جنایت آپارتاید، جملگی ضرورت حفظ حریم خصوصی و شخصی افراد را مورد تاکید قرار دادهاند.
آیا خانوادهها میتوانند از مدیر مدرسه شکایت کنند؟
اصل ۲۲ و ۲۵ قانون اساسی به صراحت تجسس در حریم خصوصی اشخاص را ممنوع عنوان کرده است.
به گفته موسی برزین، حقوقدان، خانوادهها میتوانند به دلیل این عمل غیرقانونی از کسانی که اقدام به این کار کردهاند، شکایت کنند. او توضیح می دهد:«مدیر مدرسه به هیچ عنوان حق تفتیش وسایل شخصی دانشآموزان را ندارد، چون برای تفتیش نیاز به داشتن حکم قضایی و با حضور ضابط قضایی است. خانوادهها میتوانند به هیات رسیدگی به تخلفات اداری سازمان آموزش و پرورش گزارش دهند.»
سربازان ولایت خوبی بودیم؟
به گفته برخی خانوادهها در این شرایط در مدرسه مذکور، سرود «سلام فرمانده» برای دانشآموزان جهت همخوانی پخش شده است، ولی کسی از دانشآموزان در مدرسه برای همخوانی همراهی نکرده است.
این منبع آگاه ادامه میدهد: «مدیر مدرسه به دانشآموزان میگوید اگر سلام فرمانده را بخوانید فیلم میگیریم و برای تلویزیون ارسال میکنیم و تصویر شما پخش میشود، و برخی از بچه های دانش آموز چون حرف از تلویزیون میشود، برای خواندن سلام فرمانده تحریک میشوند. والدین خیلی از این موضوع عصبانی هستند که برای سواستفاده از بچهها، به آنها دروغ گفته شده است.»
«پارمیس همنوا» برای پاره کردن عکس خمینی کشته شد
ویدیوهایی در فضای مجازی در روزهای نخست شکلگیری اعتراضات دست به دست میشد که نشان میداد دانشآموزان برخی مدارس با پاره کردن عکس روحالله خمینی و علی خامنهای از کتابهای درسی، و لگدمال کردن آنها، به نوعی اعتراض مدنی و مسالمت جویانهای را آغاز کردهاند. برخورد با این دانشآموزان در مناطقی از ایران آغاز شد. یکی از این دانشآموزان «پارمیس همنوا» بود.
نیروهای امنیتی روز سه شنبه ۳آبان۱۴۰۱، با حمله به مدرسه مقطع راهنمایی(متوسطه) دخترانه «پروین اعتصامی» در «ایرانشهر»، در قسمت مرکزی استان سیستانوبلوچستان، دختر دانشآموز پایه سوم راهنمایی این مدرسه را به دلیل پاره کردن عکس خمینی مورد ضربوشتم قرار دادند که منجر به مرگ این کودک شد.
وب سایت خبری «حالوش» با اعلام این خبر نوشت، اثر ضربوشتم گارد امنیتی و ضربه به ناحیه سر بر روی پارمیس همنوا، دانشآموز مقطع سوم راهنمایی به قدری بود که این کودک چند ساعت بعد از انتقال به بیمارستان جان باخت.
سایت خبری «حال وش» در توضیح بیشتر این واقعه نوشت:« روز سهشنبه۳آبان، گارد امنیتی داخل مدرسه میریزند و کتابهای همه دانشآموزان را تفتیش میکنند. در کتاب پارمیس، عکس خمینی پاره بوده است، به همین جرم تا جایی که توانستند جلوی دانشآموزان کتکاش میزنند، طوری که بینیاش شدیدا خونریزی کرده و در بیمارستان ایران بستری میشود. روز بعد از آن، چهارشنبه ۴آبان۱۴۰۱، خبر درگذشت او علنی میشود و پیکر این کودک برای تدفین، به زاهدان منتقل میشود.»
این وب سایت به نقل از منبع خود افزود: «نیروهای امنیتی از خانواده پارمیس و همه معلمان و دانشآموزان تعهد گرفتند که موضوع رسانهای نشود و با این شرط، پیکر بی جان پارمیس را به خانواده تحویل دادند.»
«حالوش» همچنین خبر داد: «تمام عکسهای پارمیس از داخل مدرسه توسط نیروهای امنیتی جمع شده است.»
در ادامه این گزارش عنوان شد که این اتفاق در شیفت خانم «بخارایی» مدیر مدرسه که همسر او کارمند اداره اطلاعات ایرانشهر است رخ داد.
در بیش از ۱۰۰ روز گذشته، کودکان بسیاری در اعتراضات کشته، شکنجه و ربوده شدند. مدارس بسیاری محل گردهمایی نیروهای سرکوبگر شد و تعاریف بینالمللی در مورد حقوق کودکان توسط حکومت جمهوری اسلامی زیر پا گذاشته شد. این سوال همچنان بی پاسخ است که روند سرکوب و تهدید دانشآموزان در مدارس تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد؟ آیا ارادهای برای توقف شکنجه روحی و جسمی کودکان در مدارس وجود دارد یا خیر؟