با آن که چند روز بیشتر از انجام نمایش انتخابات نمیگذرد، شاهد تشدید فشارها، تنگناها و بحرانهای متعددی هستیم که رژیم را از هر طرف احاطه کرده است. از تشدید تحریمها و بحران منطقهیی و بینالمللی رژیم، تا افزایش نارضایتیها و گسترش حرکتهای اعتراضی و تا افزایش بحران درونی رژیم…
تشدید این بحرانها پس از نمایش انتخابات، اتفاقی نبوده و محصول مستقیم تضعیف رژیم در نتیجه شکست انتخابات است. بیگمان اگر این انتخابات آنگونه که علی خامنهای ادعا میکند، «حماسه درخشان» و نشانه «استحکام پایههای مردمسالاری اسلامی» (11) و غیره بود، اکنون میبایستی شاهد کاهش تنشها و بحرانها و بالا رفتن موقعیت رژیم در معادلات منطقهیی و بینالمللی و افزایش همگرایی در داخل رژیم میبودیم، اما وقتی در همه زمینهها و مؤلفهها، شاهد روندی معکوس هستیم، پس بهسادگی میتوان نتیجه گرفت که واقعیت نیز درست معکوس ادعاها و تبلیغات خلیفه ارتجاع و دستگاه تبلیغاتی اوست.
بحران در روابط سیاسی منطقهیی و بینالمللی
تشدید هر یک از بحرانهای سهگانه عمدهیی که اشاره شد، نشانهها و شاخصهای انکارناپذیر خود را دارند، بحران روابط منطقهیی و بینالمللی رژیم، با سفر ترامپ به عربستان و شکلگیری ائتلافی با شرکت آمریکا و بیش از 50کشور عربی و مسلمان در برابر رژیم، از یک سو و تصویب تشدید تحریمهای رژیم وسپاه پاسداران توسط سنای آمریکا از سوی دیگر نمایان شده است. تبلیغاتچیهای داخلی و لابیهای خارجی حسن روحانی مدعی بودند که او منادی تعامل با جهان است و بهبود رابطه با غرب و آمریکا و کشورهای منطقه در گرو انتخاب مجدد وی است؛ اما در عمل دیدیم که نه آمریکا و نه کشورهای منطقه که در ریاض گرد آمده بودند، هیچ اعتنایی به انتخاب روحانی نکردند و تصریح نمودند که رژیم را با عملکردهایش مورد داوری قرار میدهند نه با ادعاها و حرفهایش! چرا که روحانی برای آنها ناشناخته نبود و ۴سال او و شعارها و عملکردهایش را آزموده بودند؛ حتی سنای آمریکا که در جریان رقابتهای انتخاباتی رژیم، بهجریان انداختن لایحه تشدید تحریمها را بهنشانه حسن نیت و بهعنوان امتیازی بهروحانی بهحالت تعلیق درآورده بود، هفته گذشته لایحه را بهجریان انداخت و کمیته روابط خارجی سنای آمریکا نیز آن را از تصویب گذراند؛ چرا که روحانی بلافاصله پس از اعلام نتایج، شاخ و شانه موشکی کشید و در جواب وزیر خارجه آمریکا که خواسته بود رژیم آزمایشات موشکی خود را متوقف کند، گفت: «مقامات آمریکا بدانند هر زمان بهلحاظ فنی نیاز بهتست موشک داشته باشیم تست خواهیم کرد و منتظر آنها و اجازه آنها نخواهیم ماند». (2) لابد روحانی و باند او خواهند گفت که این حرفها، مصرف داخلی داشته و برای خنثی کردن باند خامنهای و بستن دهان آنهاست، صرفنظر از آن که این خود علامت ضعف و موقعیت لرزان روحانی است، اما آنچه برای سیاستگذاران آمریکا یا دولتهای منطقهیی اهمیت دارد این است که درِ سیاست خارجی رژیم همچنان بر پاشنه تروریسم و صدور ارتجاع و مداخلهجویی و جنگافروزی میگردد.
تعمیق شکاف، زهر شقه
انتخابات شکاف و بحران درونی رژیم را هم علاج نکرده و بهآن بیش از پیش دامن زده است. اگر خامنهای موفق میشد رئیسی را بهکرسی بنشاند، میتوانست شکاف در رأس نظام را، دستکم برای یک مقطع، ببندد و بحران درونی رژیم نیز فروکش میکرد، اما از آنجاکه او در این مهندسی شکست خورد، اکنون اولین اثر آن را در بالا گرفتن تضادهای درونی، در بالا گرفتن غوغای تقلبات در ابعاد میلیونی که «حماسه درخشان» مورد ادعای خامنهای را مفتضح و لجنمال نموده، بهوضوح میتوان دید و «این هنوز از نتایج سحر است» جنگ قدرت میان ولیفقیه و رئیسجمهور آن بر سر هژمونی از این پس با شگفتیهای تماشایی بسیار همراه خواهد بود.
این پیشبینی بر شناخت از ماهیت دیکتاتوری قرونوسطایی حاکم استوار است. در نظامهای معمول، وقتی یک جناح یا یک حزب حاکم شکست میخورد، بهطور طبیعی هژمونی را به جناح و حزب غالب واگذار میکند، اما چنین چرخش قدرتی مطلقاً در دیکتاتوری ولایت فقیه متصور نیست و بههمین جهت انتخابات در این رژیم یک نمایش مسخره و پوشالی است. اما از سوی دیگر و در هر حال روحانی و باند او که خود را برنده این نمایش میدانند، سهم خودشان را میخواهند و صراحتاً هم آن را بیان میکنند، اما باند ولیفقیه حاضر به از دست دادن هژمونی نیست، حتی اگر قیمت آن به لجن کشیدن «حماسه درخشان» باشد. در نتیجه میبینیم تضادها به چنان سطحی رسیده که طرفین یکدیگر را به دستگیری و محاکمه تهدید میکنند و ستاد انتخابات کشور طی اطلاعیهیی اعلام میکند: «تریبون نمازجمعه باعث ایجاد شکاف و تفرقه در جامعه شده است».
بحران اجتماعی
اما در میان بحرانهای عمده سهگانه، بحران اقتصادی اجتماعی جای ویژه و تعیینکنندهیی دارد؛ بحرانی که روحانی در برابر آن بهکلی خلعسلاح است؛ او نه تنها در جریان تبلیغات انتخاباتی خود، جز مشتی ادعاهای دروغ و آمارهای جعلی و مسخره، برنامه و راهحلی برای عمدهترین معضلات اقتصادی و اجتماعی نداشت و نمیتوانست هم داشته باشد، خودش آب پاکی روی دست همه ریخت و گفت «مسائل اقتصادی صد سال دیگر هم حل نمیشود». پاسخ جامعه بهاو را هم، این روزها بهصورت افزایش و گسترش حرکتهای اعتراضی در سراسر کشور شاهد هستیم. واکنش رژیم بهاین التهاب اجتماعی هم طبق معمول اعدامهای سبعانه است که با همان نواخت قبل ادامه دارد. بهعنوان یک مقایسه، جا دارد بهیاد بیاوریم هنگامی که روحانی در دوره اول خود روی کار آمد، حرکتهای اعتراضی تا چند ماه، بهطور محسوسی فروکش کرد؛ چرا که جامعه و اقشار ناراضی روحانی را رصد میکردند و منتظر بودند که او چه میکند، اما اکنون روحانی دیگر «هندوانه دربسته» نیست و امتحان خود را طی ۴سال پس داده است و خوشخیالترین افراد نیز دریافتهاند که این امامزاده کور میکند که شفا نمیدهد.
واقعیت این است که شرایط از هر لحاظ با ۴سال پیش دگرگون شده است، هم شرایط بینالمللی بهکلی تغییر کرده و سیاست آمریکا و بهتبع آن اروپا، از محور مماشات بهمحور قاطعیت منتقل شده و هم بهموازات آن در منطقه نیز تعادلقوا بهشدت علیه رژیم و سیاست مداخلهجویانه و صدور تروریسم آن تغییر کرده است. شرایط اجتماعی نیز بهشدت انفجاری شده و انعکاس آن در درون رژیم نیز بهصورت تعمیق و گسترش شقه در رأس حاکمیت بارز شده و زهر آن دارد بهسرتاسر پیکر رژیم رسوخ میکند، در چنین شرایطی تغییر اساسی در تقدیر رژیم نوشته شده و گرانجانی رژیم تنها عواقب آن را سختتر و بهای آن را برای حاکمان سنگینتر میسازد؛ شرایط چنان است که آنچه را که پیش از این تنها میشد از مجاهدین و «اپوزیسیون برانداز» شنید، اکنون میتوان از مهمترین تریبون حاکمیت، یعنی نمایش جمعه تهران شنید:
«اگر تغییری جدی در رفتارهای حاکمیتی ایجاد نشود بدانید دیگر آنهایی که درد فقر و محرومیت را چشیدهاند تا آخر خط با ما نخواهند بود… بدانید معدن یورت بهما این هشدار را داد که لگدهای کارگران بهماشین رئیس جمهور، تنها هشداری بهدولت وقت نبود بلکه هشداری بهمجموعه جمهوری اسلامی بود که یومالله نزدیک است، بیدار شوید!». (3)
پانویس: ــــــــــــــــــــــــــ
1ـ از پیام خامنهای بهمناسبت اعلام نتایج انتخابات 30اردیبهشت 96
2 ـ کنفرانس خبری روحانی ـ اول خرداد 96
3 ـ سخنران پیش از خطبههای نماز جمعه تهران ـ 5خرداد 96.