صدیقه وَسمَقی، اسلامشناس ساکن ایران، با طرح پرسشهایی از علی خامنهای درباره «حجاب اجباری» هشدار داد که مسئولیت تمام پیامدهای تحمیل این نوع حجاب در ایران با شخص رهبر جمهوری اسلامی است.
این اسلامشناس زن با تاکید بر این که «الزام و اجبار زنان به رعایت پوشش به اصطلاح شرعی با توسل به زور، در جهان اسلام رویهای است متروک» افزود: «جمهوری اسلامی ایران و حکومت طالبان در افغانستان که این رویه غیرمعمول را به کار بستهاند هر دو، کشورهای خود را با چالشهای بزرگ و مستمری مواجه ساختهاند که خود گویای رجحان ترک این رویه است.»
خانم وسمقی در نامه خود که تاریخ دوشنبه، ۲۱ فروردین، را دارد تاکید کرده است: «هیچ حکومت و یا گروه سازمانیافتهای در طول تاریخ مانند جمهوری اسلامی مبارزات آرام، مسالمتآمیز و صبورانه زنان برای کسب استقلال، برابری و نفی سلطه» را «خونبار نساخته و با تمام ابزارهای در اختیار به مقابله با آن برنخاسته است.»
علی خامنهای در جدیدترین موضعگیری خود حجاب اجباری را «قانونی و شرعی» خوانده و برداشتن حجاب اجباری و «کشف حجاب را حرام شرعی و سیاسی» خواند.
صدیقه وسمقی با اشاره به این مواضع رهبر جمهوری اسلامی درباره حجاب، تاکید کرد که سخنان خامنهای «علیرغم مناقشات فراوان نظری و اجتماعی در این باب، دور تازهای از فشارها و تهدیدها را علیه زنان کلید زده است» و او باید پاسخ دهد که «توجیه شرعی و سیاسیش» برای حجاب اجباری چیست.
او خطاب به خامنهای نوشت: «تبیین موضوع بر پایه دانش دینی توسط شما ضرورت دارد چرا که اولا شما مجهز به قدرت سیاسی هستید و میتوانید فرمان دهید که رای و دیدگاهتان اجرا شود. ثانیا مسئولیت تمام پیامدهای مالی، جانی، اجتماعی، اخلاقی، روانی و سیاسی موضوع» متوجه شماست.
علی خامنهای در دیدار روز ۱۵ فروردین با مسئولان نظام جمهوری اسلامی
صدیقه وسمقی در ادامه با بیان این که «در قرآن بر لزوم پوشاندن موی سر برای زنان تصریح نشده و الگوی سختگیرانه جمهوری اسلامی در رابطه با پوشش زنان از آیات قرآن به دست نمیآید» افزود: «شواهدی در دست نیست که نشان دهد در زمان پیامبر زنان به دلیل نپوشاندن موی سر و یا حتی بدن خود مورد آزار و اذیت و مجازات قرار گرفته باشند.»
این اسلامشناس ساکن ایران در ادامه از رهبر جمهوری اسلامی پرسیده است: «الگوی جمهوری اسلامی برای پوشش زنان که مورد تایید و تاکید او است بر کدام دلایل قطعی و خدشهناپذیر دینی و با کدام استدلال استوار شده است؟»
خانم وسمقی همچنین در ادامه با بیان این که «حتی در صورتی که فقیهی بر اساس دانش و برداشت شخصی خود به این نتیجه برسد که پوشاندن موی سر و تمام بدن مطابق الگوی جمهوری اسلامی واجب شرعی است، با کدام دلیل و توجیه شرعی قطعی میتواند به تحمیل برداشت خود بر همه زنان فرمان دهد»، آن هم با «اعمال زور و قوه قهریه و تحمیل خسارات فراوان اجتماعی، سیاسی، روانی و هتک حرمت و کرامت انسانی زنان و ایجاد تنشهای بزرگ اجتماعی با استفاده از اموال عمومی.»
شمار بسیاری از زنان با حضور بدون حجاب اجباری در اماکن عمومی همچنان با آن بهشکل مدنی مخالفت میکنند؛ رشت، فرودین ۱۴۰۲
او از علی خامنهای پرسیده که آیا توسل به زور برای «تحمیل یک برداشت خاص از حجاب شرعی» توجیه شرعی و حتی سیاسی دارد؟
او در ادامه از رهبر جمهوری اسلامی خواست تا پاسخ دهد که «چه رجحانی برای اعمال رویه شاذ و پرهزینه جمهوری اسلامی» در مورد حجاب اجباری قائل است و این رویه چه «فوایدی برای اعتلای دین و کشور» داشته است.
وسمقی همچنین مجازاتهای تعیین شده برای زنان در خصوص حجاب در جمهوری اسلامی را «موهن» و «ناقض حقوق انسانی و شهروندی و کرامت آنان» خواند و از خامنهای پرسیده است: «پشتوانه شرعی مجازاتهای جمهوری اسلامی برای عدم رعایت حجاب چیست؟»
صدیقه وسمقی با تاکید بر این که «نه تنها اصرار بر اجرای قانون حجاب خلاف عدل و انصاف» است، تاکید کرد که «عدل و انصاف اقتضا میکند که تمامی زنانی که به دلیل شکل پوشش خود مورد تعدی و آزار قرار گرفته و از حقوق حقه خود محروم شده و یا آسیب جسمی، روحی و مالی دیدهاند» باید بتوانند «علیه جمهوری اسلامی ادعای غرامت کنند.»
صدیق وسمقی همچنین تاکید کرد که «جمهوری اسلامی مکلف به دلجویی از زنان آسیبدیده در جریان برخوردهای مرتبط با حجاب اجباری است» و گفت: «بر اینها باید حق دادخواهی برای بازماندگان کشتهشدگان را نیز افزود.»
در پی مرگ مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد که به آغاز اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» انجامید و پس از هفت ماه همچنان ادامه دارد، هر روز میتوان زنانی را به تعداد قابل توجه در خیابانها دید که حجاب جباری را کنار گذاشتهاند.