‘
متاسفانه در کشورهای جهان سوم خصوصا ایران آمار مهاجرت نخبگان روز به روز در حال افزایش است. فرار مغزها فرآیندی است که بر محمل یک رابطه نامتعادل بین کشورهای صنعتی پیشرفته و کشورهای کمتر توسعه یافته جهان سوم شکل می گیرد و طی آن نیروی انسانی پرورش یافته و نخبه از کشورهای کمتر توسعه یافته به کشورهای صنعتی ثروتمند توسعه یافته تر منتقل می شود و نتیجه نهایی این فرایند به سود خالص کشورهای صنعتی و زیان خالص کشورهای جهان سوم است.
در این رابطه مساله قابل تامل اینجاست که چرا مهاجرت مغزها در کشورهای توسعه یافته از اهمیت خاصی برخوردار نبوده ولی برای کشورهای در حال توسعه به یک بحران تبدیل شده است؟ واقعیت این است که کشورهای در حال توسعه، توان حفظ کامل نخبگان خود را ندارند. مجموعه ای از عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در این کشورها موجب گریز نخبگان از موطنشان می شود. این در حالی است که آمار و ارقام قابل ملاحظه و فزاینده مهاجرت نیروی انسانی از این جوامع از طریق فرآیند مبادله مغزها جبران نمی شود. مبادله مغزها به جریان دو طرفه مهاجرت بین کشور گیرنده و فرستنده اشاره دارد. در مواردی که جریان نهایی در یک جهت شدت دارد از اصطلاح فرار مغزها یا جذب مغزها استفاده می شود. در واقع هنگامی که جریان خروجی نیروهای متخصص و تحصیلکرده ثابت باشد با جریان ورودی مشابهی از دیگر کشورها جایگزین نشود، در نتیجه پدیده فرار مغزها رخ می دهد و کشور مبدا به عنوان بازنده در نظر گرفته می شود.
دکتر«سیدمحمد مقیمی» رئیس دانشگاه تهران اردیبهشت ماه در یک نشست خبری گفت: ایران در صدر کشورهایی است که دانشجویانش به کشورهای جهان اول سفر میکنند. وی علت این امر را این گونه توضیح داده که: «پرورش نیروی انسانی ما در تراز استاندارد جهانی است و دانشگاههای ما اقدامات قابل قبولی در حد استانداردهای جهانی دارند.» او علت اصلی مهاجرت نخبگان را فراهم نشدن فرصتهای شغلی برای آنها دانسته است.