خانه / اخبار مهم روز / سالگرد اعتراضات ایران با آزار سیستماتیک خانواده کشته‌شدگان

سالگرد اعتراضات ایران با آزار سیستماتیک خانواده کشته‌شدگان

سی ام شهریور ۱۴۰۱، یکی از خون‌بارترین روزهای اعتراضات بعد از مرگ «ژینا (مهسا) امینی» در زمان بازداشت توسط گشت ارشاد بود. به روایتی ۴۵ کشته و به روایتی دیگر ۵۵ جان عزیز و دادخواه ژینا سال قبل در آن روز گرفته شد. حکومت ایران در سالگرد آن روزهای خونین، در حال آزار سیستماتیک خانواده کشته‌شدگان است.

در سالگرد آن فجایع، فایل صوتی، تصاویر و ویدیوهایی که «فاطمه حیدری»، خواهر «جواد حیدری» از کشته‌شدگان اعتراضات از حمله ماموران به روستای محل اقامت خانواده‌شان منتشر کرد، گوشه‌ای از این ترور و وحشت روزانه که خانواده‌های دادخواه تجربه می‌کنند را، نشان می‌دهد.

فشارها در هفته‌های اخیر بر خانواده‌های کشته شدگان اعتراضات به قتل ژینا مهسا امینی چندین برابر شده است. این فشارها که در ابتدا با احضار و تهدید خانواده‌ها آغاز شده بود، با نزدیک شدن به سالگرد کشته شدن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد و سالگرد دیگر کشته‌شدگان، چندین برابر است.

نیروهای امنیتی، با تمام قدرت و با دست باز، با هدف جلوگیری از برگزاری اعتراضات بر سر مزار کشته‌شدگان، بر خانواده‌ها فشار آورده‌اند؛ از بازداشت «صفا عائلی»، دایی مهسا تا بازداشت اعضای خانواده‌های دادخواه، مانند ۴ عضو خانواده «حنانه کیا».

حبس خانگی امجد امینی و بازداشت خانواده‌ها
روز ۲۵ شهریور ۱۴۰۲، همزمان با سالگرد کشته شدن ژینا (مهسا) امینی، مقاومت خانواده او برای برگزاری مراسم با بازداشت تحت الحفظ آقای امینی، پدر ژینا مواجه شد.

منابع «ایران‌وایر» تایید کرده بودند که پدر مهسا را خود رییس اداره اطلاعات سقز، شخصا بازداشت کرده و او را به خانه بازگردانده است. به امجد امینی گفته‌ شده بود که اجازه خروج از خانه را ندارد. از شب قبل از سالگرد مهسا، خانه آن‌ها در محاصره نیروهای امنیتی و لباس شخصی بود.

اما پیش از حبس خانگی آقای امینی، صفا عائلی، دایی مهسا بازداشت شده بود. آقای عائلی از روز سه‌شنبه، ۱۳ شهریور ۱۴۰۲ بازداشت شده است.

همزمان از حدود یک ماه پیش، برخی خانواده‌های کشته شدگان، خصوصا آن‌هایی که در صف مقدم دادخواهی برای عزیزان‌شان بوده‌اند، از جمله پدر و خواهر «محمد حسن‌زاده»، جوان کشته شده در بوکان، بازداشت شدند.

وب سایت حقوق‌بشری «هه‌نگاو»، ۱۴ شهریور ۱۴۰۲ در گزارشی نوشت که «احمد حسن‌زاده» پدر محمد و خواهرش «سولماز حسن‌زاده» بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده‌اند.

اول شهریورماه، «نسرین علیزاده»، خواهر شیرین علیزاده، از جانباختگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در چالوس، توسط نیروهای امنیتی در اصفهان بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. پیش از آن در اواخر مردادماه، «کوروش وزیر»، همسر شیرین نیز بازداشت شده بود.

حساب شبکه‌های اجتماعی «۱۵۰۰تصویر» که مسائل حقوق بشری ایران را نظارت می‌کند، در همان روز از بازداشت مادر «محمد جواد زاهدی» هم خبر داد. «مهسا یزدانی»، مادر محمدجواد در مقابل سناریوی حکومت مبنی بر این‌که فرزندش شهید جمهوری اسلامی است و به دست مخالفان کشته شده، مقاومت کرده و گفته بود که فرزند ۲۰ ساله‌اش را حکومت کشته است.

نهم شهریورماه نیز گزارش‌هایی از بازداشت پسر عمو و خواهرزاده «جمشید مختاری»، از کشته شدگان اعتراضات اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱ در جونقان نیز منتشر شد. «میثم محمدیان» ۱۷ساله، خواهرزاده جمشید و «سعادت مختاری»، ۳۴ساله، پسرعمویش، دو عضو خانواده این جوان کشته شده بودند که در شهریورماه و با نزدیک شدن به سالگرد مهسا امینی، بازداشت شدند.

به تازگی نیز برادر بزرگ‌تر «رضا معظمی گودرزی»، نوجوان کشته شده در اعتراضات آبان ۹۸ بازداشت شده است. منابع مطلع به ایران‌وایر گفتند که «فرزاد معظمی» روز سه‌شنبه ۱۴ شهریور توسط نیروهای امنیتی در شهر بروجرد دستگیر شده است.

۲۶ شهریورماه، مادر «یلدا آقافضلی»، دختر جوانی که چند روز بعد از آزادی از زندان جان باخت و همه او را با آن جمله معروف که خودش گفته بود، می‌شناسند: «متهم اظهار پشیمانی نکرد.»

«فهیمه مرادی»، مادر یلدا، در خانه خود در تهران بازداشت شده است. پیش از آن نیز پدر یلدا از افزایش فشارها بر خانواده خود خبر داده بود.

«دانیال عقیلی»، جوانی که پیشتر در جریان اعتراضات بازداشت شده بودند نیز چند ساعت بعد از حضور بر مزار یلدا آقافضلی با حمله دو لباس شخصی از روی موتور پرتاب شد و در کمتر از یک هفته، نیمه شب به‌دست ماموران امنیتی در منزل خود بازداشت شد.

در آخرین گزارش‌ها از خانواده «نیکا شاکرمی»، دختر نوجوانی که ۲۹ شهریور در بلوار کشاورز تهران کشته شد هم ، «باربد گلشیری»، هنرمند ایرانی ساکن فرانسه در توییتی از «سکته ناقص»، «آتش شاکرمی» خاله نیکا خبر داده است.

مادر نیکا، «نسرین شاکرمی» نیز در پستی در اینستاگرام گفته است که نمی‌خواهد آسیب‌‌های بیشتر برای هموطنانی که در مراسم نیکا می‌خواهند شرکت کنند، ایجاد شود.

او به «دست خالی» بودن مردم در مقابل حکومت اشاره کرده و از لغو مراسم سالگرد نیکا خبر داده است. خانم شاکرمی پیشتر تهدید شده بود که بهتر است به فکر امنیت دختر دیگرش، آیدا، باشد.

هسته‌های مقاومت و دادخواهی؛ کابوس حکومت
یک فعال مدنی ساکن تهران که به دلایل امنیتی نام او نزد ما محفوظ است درباره مشاهدات خود در این چند هفته به ایران‌وایر می‌گوید: « هرکسی که کوچک‌ترین ارتباطی با خانواده‌ها داشته، تهدید شده و بعضی بازداشت شده‌اند.»

او ادامه می‌دهد: «در این یک سال، مردم حمایت گسترده‌ای از خانواده‌های دادخواه کرده‌اند. دیگر اوضاع مانند دهه ۶۰ و سال ۸۸ نیست. مردم برای کشته‌شدگان اعتراضات و خانواده‌هایشان احترام زیادی قائلند. در محله‌ها، همه با مهر و همدلی با خانواده‌ها برخورد می‌کنند و حواس‌شان به آن‌ها هست و این بزرگ‌ترین شکست حکومتی است که زمانی نام لعنت آباد به قبرستان قربانیان اعدام‌های دهه ۶۰ داده بود.»

اشاره این فعال مدنی، به گورستان خاوران، محل دفن زندانیان سیاسی اعدام شده در دهه ۶۰ و محل گور دسته‌جمعی صدها زندانی سیاسی اعدام شده در تابستان سال ۶۷ است که حکومت و حامیان آن را با نام «لعنت آباد» خطاب می‌کردند.

به گفته این فعال مدنی، با توجه به این جو احترام و همبستگی، «مردم با دست خالی در مقابل نیروهای امنیتی تا بن دندان مسلح، ایستادگی می‌کنند» و این باعث وحشت حکومت شده است.

«در یک سال گذشته، هر مزار، هر خاکسپاری، هفتم، چهلم و حالا سالگردی، یک مکان برای گردهم آمدن و تشکیل شبکه‌ای برای مقاومت بوده و این تشکل‌یابی چیزی است که از آن به شدت می‌ترسند.»

تشکیل هسته‌های مقاومت مبتنی بر دادخواهی در جهان موضوع جدیدی است. اما، در تاریخ مبارزه علیه دیکتاتوری‌ها، زنان، مادران و اعضای خانواده‌های داغ‌دار بارها با تشکل‌یابی و پافشاری بر دادخواهی، توانسته‌اند حکومت‌های دیکتاتوری را مجبور به پاسخگویی کنند.

«روسری سفیدها» یا «مادران میدان مایو»، زنانی بودند که جوانان خود را در دوران حکومت نظامیان در آرژانتین از دست دادند. از سال ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۲، در آرژانتین هزاران جوان مخالف حکومت نظامیان در این کشور، «ناپدید شدند» و بدین شکل با شجاعت زنانی که دادخواه خویشان ناپدید شده خود بودند، نام و یاد آن‌ها زنده ماند.

«مادران شنبه» استانبول نیز در اقدامی مشابه هر شنبه، به همراه اعضای خانواده شان در استانبول گرد هم می‌آمدند تا یاد «ناپدیدشدگان قهری» دهه ۹۰ میلادی در ترکیه گرامی بدارند و خواهان پاسخگویی حکومت نسبت به جوانانی شوند که برای همیشه از آن‌ها هیچ اثری نیست.

در ایران نیز، جنبش‌هایی شبیه به این موارد، از جمله «مادران خاوران» و «مادران پارک لاله» با پافشاری بر دادخواهی برای عزیزان از دست رفته‌شان، منجر به اعلام موضع رسمی حکومت جمهوری اسلامی شد. تا جایی‌که «ابراهیم رئیسی»، رئیس جمهوری ایران، در ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ و در نخستین نشست مطبوعاتی خود با اعتراف به کشتار زندانیان سیاسی در سال ۶۷، خود را لایق «تقدیر» دانست.

«به مردم بگو ما را تنها نگذارند»
فاطمه حیدری، خواهر جواد حیدری، روز جمعه ۳۱ شهریور، یک روز بعد از آن‌که ماموران امنیتی به روستای محل اقامت خانواده‌اش حمله کردند و با بازداشت، گاز اشک آور و زخمی کردن اعضای خانواده، مانع برگزاری مراسم سالگرد برای عزیز کشته‌شده‌شان شدند، تصویری از مکالمه نوشتاری خود با یکی از اعضای خانواده‌اش را منتشر کرد.

در این مکالمه، فردی که با خانم حیدری صحبت کرده از وحشت کودکان از ماموران امنیتی نوشته است: «دلوان (یکی از کودکان خانواده) می‌گفت پلیسا اومدن ما رو آتیش بزنن. تب کرده بود، همه شون خیلی ترسیدن.»

او ادامه داده است: «مگه ما چند نفریم؟ چی دستمون داریم؟ پشت در خونه‌مون بودن… به مردم بگو ما رو تنها نذارن.»

فعال مدنی که با ایران‌وایر گفتگو کرده، می‌گوید که تنها نگذاشتن خانواده‌های دادخواه، تنها راه مقابله با حکومتی است که از اعمال هیچ جفایی علیه خانواده‌های کشته شدگان کوتاهی نمی‌کند.

او می‌گوید: «این فضای وحشتی که برای خانواده‌های دادخواه ایجاد کرده‌اند اگرچه تشدید شده ولی چیز جدیدی نیست. قبلا هم تمام این تلا‌ش‌ها را کرده‌اند و می‌خواهند مانع همبستگی مردم با خانواده‌ها شوند و این نقطه ضعف‌شان است.»

این فعال مدنی که خود نیز در جریان اعتراضات بازداشت و به زندان محکوم شده، تاکید می‌کند: «جمهوری اسلامی می‌داند که کشته شدگان اعتراضات چقدر برای مردم عزیزند و از تکرار مراسم خاکسپاری، هفتم و چهلم آن‌ها به شدت می‌ترسد. برای همین دست به دامن این وضعیت ترور شده تا نگذارد تکرار شود. اما با حضور مردم، حتی اگر فقط در فضای شبکه‌های اجتماعی باشد، این تلاش ناکام خواهد ماند. باید به خانواده‌ها نشان داد که تنها نیستند و تنها نخواهند ماند.»