خانه / اخبار مهم روز / گزینه‌های پیشِ رو برای ادارۀ نوار غزه پس از پایان جنگ و بازندگان اصلی این جنگ

گزینه‌های پیشِ رو برای ادارۀ نوار غزه پس از پایان جنگ و بازندگان اصلی این جنگ


یک ماه ونیم از حملۀ ۷ اکتبر حماس به جنوب اسرائیل میگذرد. جنگی که ارتش اسرائیل پس از آن حملۀ تروریستی با هدف نابودی حماس آغاز کرد، تاکنون به ویرانی کامل شمال غزه و، به گفتۀ حماس، به کشته شدن بیش از ۱۳ هزار غیرنظامی از جمله هزاران کودک فلسطینی انجامیده است. در این مدت، دولت اسرائیل بارها اعلام کرده است که عملیات نظامیاش را تا نابودی حماس ادامه خواهد داد.

گزینه‌های پیشِ رو برای ادارۀ نوار غزه پس از پایان جنگ و بازندگان اصلی این جنگ. تصویزی از غزه پس از بمباران روز سه‌شنبه ۲۱ نوامبر ۲۰۲۳.
۰۹:۳۲
گزینه‌های پیشِ رو برای ادارۀ نوار غزه پس از پایان جنگ و بازندگان اصلی این جنگ. تصویزی از غزه پس از بمباران روز سه‌شنبه ۲۱ نوامبر ۲۰۲۳. © FADEL SENNA / AFP
تبلیغ بازرگانی
پرسشی که از چند هفته پیش بسیاری از کارشناسان و ناظران بینالمللی مطرح میکنند این است که پس از پایان جنگ ادارۀ نوار غزه را چه کسی در دست خواهد گرفت؟ این پرسش را مدتی است رهبران کشورهای غربی از جمله آمریکا و نیز بعضی از محافل سیاسی در اسرائیل نیز مطرح میکنند. پاسخها به طبع گوناگوناند.

جنگ کنونی اسرائیل با حماس مانند هر جنگی دیر یا زود با یک آتشبس پایان خواهد یافت. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، بارها گفته است که پس از پایان جنگ، مسئولیت کلیِ امنیت در نوار غزه را برای مدت نامعلومی اسرائیل به عهده خواهد گرفت. بسیاری از کارشناسان این گزینه را ناممکن میدانند.

به گفتۀ آنان، چنین گزینهای زمانی ممکن است که اسرائیل نوار غزه را از ساکنانش خالی کند. زیرا، حتی اگر حماس در مقام جنبش سیاسی نابود شود، ایده یا تصویر ذهنیِ آن در میان فلسطینیهای غزه از میان نخواهد رفت. بنابراین، اسرائیل برای در دست گرفتن مسئولیت کلیِ امنیت در نوار غزه ناگزیر است بیش از دو میلیون فلسطینی ساکن غزه را آواره کند.

وانگهی، کدام کشور این آوارگان را میپذبرد؟ شکی نیست که خود اسرائیل نمیتواند آنان را بپذیرد. میماند مصر. اما دولت مصر به هیچ قیمتی حاضر نیست میزبان آوارگانِ فلسطینی غزه در شبه جزیرۀ سینا باشد. بنابراین، با این گزینه دولت اسرائیل ناگزیر خواهد شد ساکنان غزه را در همانجا نگه دارد و برای فلسطینیهای شمال غزه که با این جنگ آواره شدهاند، اردوگاههایی در مناطق جنوب آن سرزمین ایجاد کند.

تاکنون برپایۀ آمار سازمان ملل، در حدود یک میلیون فلسطینی از شمال به جنوب غزه گریختهاند. بیگمان، اسرائیل نمیتواند بر این یک میلیون آوارۀ فلسطینی حکومت کند به ویژه پس از بمباران بیامان سرزمینشان. گذشته از این، کشورهای غربی به ویژه آمریکا مخالف حاکمیت اسرائیل بر نوار غزه اند.

دومین گزینهای که از آن سخن میگویند این است که ادارۀ نوار غزه را دوباره به تشکیلات خودگردان فلسطین بسپارند. چندی پیش، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجۀ آمریکا، از این گزینه زیر عنوان یکی از گزینههای ممکن یاد کرد. اما بنیامین نتانیاهو و

متحدان او در دولت کنونیِ اسرائیل با این گزینه سخت مخالفاند. تضعیف تشکیلات خودگردان فلسطین همواره یکی از ابعاد سیاست راهبردی نتانیاهو و به طور کلی حزب لیکود بوده است.

گفته میشود محمود عباس، رهبر ۸۸ سالۀ سازمان فتح، آمادگی خود را برای پذیرش مسئولیت ادارۀ غزه اعلام کرده است. اما سازمان فتح که کنترل تشکیلات خودگردان فلسطین را در دست دارد، در سال ۲۰۰۷ به دست حماس تار و مار و از نوار غزه بیرون رانده شد. سازمان فتح اکنون سازمانی بسیار ضعیف و از نظر مالی فاسد است. بنابراین، این گزینه را نیز کارشناسان گزینهای ناممکن و بی اساس میدانند.

گزینۀ سوم سپردن مسئولیتِ ادارۀ نوار غزه به یک «نیروی بینالمللی حافظ صلح» است. در هفتههای گذشته بعضی از سیاستمداران غربی این گزینه را مطرح کردهاند. به گفتۀ آنان، چنین نیرویی میتواند ائتلافی از کشورهای عربی با مشارکت بعضی از کشورهای غربی باشد. اما کشورهای عربی برای پذیرش چنین مسئولیتی اعلام آمادگی نکردهاند و میدانند که چنین کاری از عهدۀ آنها برنمیآید.

گزینۀ چهارم، ادارۀ غزۀ زیر نظارتِ «سازمان ملل متحد» است. شکی نیست که اسرائیل با این گزینه مخالفت خواهد کرد، زیرا هیچ اعتمادی به آن سازمان ندارد به ویژه پس از انتقادهای تند آنتونیو گوتِرِش، دبیر کل آن سازمان، به دامنۀ عملیات نظامی آن کشور در نوار غزه.

بحث دربارۀ این گزینهها ادامه دارد. کارشناسانی معتقدند که با حملۀ ۷ اکتبر حماس و جنگی که دولت اسرائیل در جهت نابودی حماس یا دستکم، برای زمینگیر کردن نیروی نظامی آن آغاز کرد، تعادل ژئواستراتژیکی منطقه تا حدودی به هم خورد. از نظر آنان، همۀ گزینههای پیشِ رو برای ادارۀ نوار غزه پس از پایان جنگ، گزینههای موقتی و، به عبارتی، راهحلهای میانجیاند. راه حل نهایی، «راه حل دو دولت» است. این راه حل را سیاستمدارانِ مصلحتاندیش اسرائیل نیز تنها راه حل میدانند.

چندی پیش، ایهود باراک، فرمانده نظامی بازنشسته و نخستوزیر پیشین اسرائیل، در مصاحبه با تایم گفت: گمان میکنم در اسراییل که اکنون در سختترین و سنگینترین شرایط قرار گرفته است، نباید هدفی دست یافتنی را به فراموشی بسپاریم. تنها راه حل درست (برای حل مسألۀ فلسطین) «راه حل دو دولت» است. او افزود: این را برای اجرای عدالت در حق فلسطینیها، که جزو اولویتهای من نیست، نمیگویم، بلکه به این سبب میگویم که این راه حل ضرورتی حیاتی است برای جدا شدن ما از فلسطینیها. ما باید برای حفاظت از امنیت خود، آیندۀ خود و هویت خود به این را حل تن دردهیم.

دشمنان «راه حل دو دولت» در میان فلسطینیها، سازمانهای حماس و جهاد اسلامی و در میان اسرائیلیها گروههایی از یهودیان سختکیش و جریانهای معروف به راست افراطی از جمله حزب لیکود اند. جمهوری اسلامی ایران و حزبالله لبنان نیز با راه

حل دو دولت مخالفاند و این مخالفت به یکی از علتهای وجودی آنها تبدیل شده است. بنابراین، اگر این راه حل به نتیجه برسد، جمهوری اسلامی و حزبالله در شمار بازندگان اصلی جنگ کنونی خواهند بود.