خانه / مقالات / حکایت شنیدنی روباه نمازگزار

حکایت شنیدنی روباه نمازگزار

خروس و شیرى با هم رفیق و همراه شدند و به صحرا رفتند. شب‌هنگام خروس برای خوابیدن به روى درخت رفت و شیر هم پاى درخت دراز کشید. هنگام سپیده‌دم خروس به عادت مألوف شروع به خواندن کرد. روباهى که در آن حوالى بود، به طمع افتاد و نزدیک درخت آمد.

روباه با دیدن خروس گفت :
«بفرمایید پایین تا به شما اقتدا کنیم و نماز صبح را به جماعت بخوانیم!»

خروس گفت:
«همان‌طور که می‌بینید، بنده فقط مؤذن هستم ، پیش‌نماز پاى درخت است. او را بیدار کن!»

روباه که تازه متوجه حضور شیر شده بود، با غرش او پا به فرار گذاشت.

خروس پرسید:
«کجا تشریف مى‌برید؟ مگر نمى‌خواستید نماز جماعت بخوانید؟»

روباه در حال فرار گفت:
«دارم مى‌روم تجدید وضو کنم!»

این همان حکایت جمهوری اسلامی و مقامات ریز و درشتش است که عمری با هزینه کردن از جیب ملت، از بام تا شام شعار می‌دادند که اسرائیل را از صحنه گیتی محو خواهند کرد و در بیت‌المقدس به جماعت نماز خواهند خواند.

اما امروز که به میدان عمل رسیده‌اند، از یک‌سو روزانه ده‌ها بار برای رفع اتهام از خود مصاحبه و سخنرانی می‌کنند و همه مسئولیت جنگ را بر گردن حماس مادرمُرده می‌اندازند، و از سوی دیگر در عرصه بین‌المللی دست به دامان این و آن می‌شوند تا بلکه اسرائیل از خر شیطان پیاده شود و تن به آتش‌بس دهد؛ انگار نه انگار که تا همین چند وقت پیش مترصد چنین فرصتی برای با خاک یکسان کردن حیفا و تل‌آویو بودند!

ظاهراً عزیزان لشکری و کشوری که فقط لات کوچه‌خلوت ملت خود هستند، تازه متوجه شده‌اند که امریکا و متحدان غربی‌اش حتی به بهای درگرفتن جنگ فراگیر هم پای اسرائیل ایستاده‌اند و حالا که شیر غران و درنده را زیر درخت یهود دیده‌اند، نماز جماعت در مسجدالقصی را تا تجدید وضو و دست دادن فرصتی برای طهارت، به تأخیر انداخته‌اند!