در قرن بیستم هیچ مکانی در دنیا به اندازۀ شوروی دچار رکود و تحجر نبود…
لئونید برژنف دبیـرکل حزب کمونیست شوروی از تغییر بیزار بود و هر مدیر را در پست خـود برای سالهای سال نگه می داشت.
تا جائیکه نظام حاکم بر شوروی یک پیرسالاری بیخاصیت و تنبل شده بود که صاحب منصبان ارشد آن تا زمانی که میمردند در پستهایشان حضور داشتند و فقط مرگ می توانست آنها را از صندلی قدرت جدا کند …
در سرتاسر نظام دولتی هیچکس کاری نمیکرد چـون هیچ طرح و ابتکاری از سوی حاکمان مادام العمر و مجلس و مدیران پیرمرد قدردانی نمیشد.
آنها فقـط پیرتر میشدند و مـردانی در آستانه مرگ، بر شوروی حکـومت میکردند!
با این وجود سوال اینستکه حکومتی تا این اندازه ناکارآمد چگونه ٧٠سال دوام آورد!؟
روسیه از لحاظ منابع زیرزمینی اعم از نفت، گاز، فلزات و سنگهای قیمتی مقام نخست جهان را دارا است ..
همین ثروت زیرزمینی بی کران بود که به حکومت فاسد و ناکارآمد شوروی اجـازه داد به مدت ٧٠ سال به حیات خود ادامه دهد و سخاوتمندانه این کشور زرخیز را در راه انقلاب جهانی مارکسیسم و سوسیالیسم مصرف کند.
چاه و معدنی بود که برای رسیدن به امالقرای کمونیست و سوسیالیسم خالی و رهـا میشد بدون آنکـه کوچکترین استاندارد و محدودیتی برای حفظ محیط زیست وجود داشته باشد.
تنها دغدغۀ رهبـران پیر شوروی ایستادن در برابر غرب و دشمنی و مسابقۀ تسلیحاتی اشان با آمریکا بود!
تا جائیکه میتوان گفت در آن دوره از لحاظ کمی شوروی بزرگترین نیروی نظامی در سراسر تاریخ بشر را در اختیار داشت.
همین امروز میتوان هزاران گورستان رها شده مملو از صدها تانک و هواپیمای جنگی را در سرتاسر خاک روسیه و سایر جمهوریها مشاهده کرد..
تجهیزات گرانقیمتی که نه مشتری برایشان پیدا شد و نه دولتهای فعلی توان پرداخت هزینۀ سنگین نگهداری آنها را داشتند..
گورستان هایی که آیینۀ تمام نما از انحطاط یک ایدئولوژیاند.
گورستان آرزوهای مردمی که به امید دستیابی به آزادی، دموکراسی، زمین و غذای بیشتر از حکومت تزارها عبورکردند ..
اما ماحصل آن حکومتی مستبد و زبان نفهم شد که علاوه بر گمشدههایی بنام آزادی و دموکراسی، اقتصاد و نان آنها را نیز اندک اندک از دستشان ربود…
این داستان شوروی تنها نیست. داستان همه دولت ها و جریانهای ایدئولوژی محور است، در همه این طرز تفکر ها یک فرد محور و کل امکانات حول منویات او بسیج می شود تخطی از فرمان او خیانت محسوب میشود و انتقاد به راهکار های ویران کننده او سزاوار طر دو زندان و شکنجه است این چنین است که جوامع آرام آرام از همه این اندیشه های مخرب عبور میکند و صاحبان این تفکر تنها می مانند با شعار هایی به بلندای آسمان که در همان آسمان معلق میماند .