
.
خبر تخلفات ۳میلیارد دلاری، همچون زلزلهای پیکره جامعه ایران را متاثر ساخته و تا مغز استخوان را سوزانده است، و خدا میداند اینگونه کژرویها، چه بر سر اعتماد عمومی و دین و ایمان مردم خواهد آورد. این فساد، معادل یکدهم درآمد نفتی حال حاضر ایران، و نصف مبلغ مذاکرات اخیر با آمریکا، و دو برابر کل بودجه آموزش عالی و دانشگاهها، در کشوری است که میلیونها نفر از درآمد روزانهی یک دلار هم محروم هستند. ابعاد این فساد و بازی با سلامت و امنیت غذایی و امانت مردم، شوکآور است. چای فاسد را توزیع کرده، یا چای داخلی را به خارج برده و با بستهبندی خارجی بهعنوان واردات و چندین برابر قیمت به مردم فروخته و انبوهی از دلارهای بیتالمال را در بازار آزاد به نرخ بالاتر عرضه کردهاند و این همه در زیر چشم نهادهای نظارتی عریض و طویل صورت گرفته یا بر آن مهر تایید زدهاند!
⚜اصل اعلام رسیدگی به این تخلف، ارزشمند و شایستهی تقدیر است، اما، مهم به نتیجه رساندن و عبرت گرفتن است و الا فسادهای کلان دیگری هم بوده، که با سروصدا و بگیر و ببند همراه شده و هنوز اندر خم یک کوچه است. علاوه، تاخیری غیرقابل توجیه صورت گرفته است. سال ۹۹ پرونده تخلف این شرکت که چای فاسد ۲۰ سال پیشتر را از فلان بانک خریده و به مردم فروخته، رسما در یکی از رسانههای امنیتی کشور علنی شده بود. نهادهای نظارتی از آن روز تاکنون کجا بودهاند؟! این میزان تخلف، اختصاص به صنعت چای دارد، در جای دیگر و تحت عنوان دور زدن تحریمها چه میگذرد؟!
⚜خبرگزاریها و روزنامههای مطرح و «تریبونهای کفنپوش» را مرور کردم. آنقدر مبادی آداب و حقوق و قانون شدهاند، که نامی از این شرکت و متخلفان به میان نیاوردهاند. جلالخالق! رسما بزرگترین خیانت به کشور و مردم صورت گرفته است، اما هنوز مشغول مماشات و پاسکاری تخلفند. این خود مُمد فساد و عین فساد و ترحم بر پلنگ تیزدندان است که در فضای عدم شفافیت، رشد و اشاعه پیدا میکند. اینها چه کسانی هستند که از چنین قدرتی در فساد و کتمان برخوردارند؟ مگر صنعت موشکسازی است که نگران ابعاد امنیتی آن باشید؟ کجایند کسانی که سالها در حذف و حصر و بیآبرو کردن و بهتان زدن به رقبای سیاسی و نخبگان منتقد خود، سر از پا نشناخته و مرزهای اخلاقی و انسانی را در دادگاههای آنچنانی و اعترافات تلویزیونی و استصواب و… درنوردیدند؟
⚜این حرامخواری تاریخی، ریشه در حرامخواری سیاسی و دستکاری در نظام توزیع قدرت سیاسی و اقتصادی این سالها دارد. این فقدان شفافیت، دشواری گردش آزاد اطلاعات و محدودیت رسانههای مستقل است، که فساد پوشی و فسادپروری را آسان و مبارزه با فساد را به مراتب دشوار و «اسرائیل درون ما» را برساخته است. در بیقانونترین کشورهای جهان هم، شاهد این اندازه از فساد نسبت به حجم اقتصادشان نبوده و نیستیم. سالهاست که دم از مبارزه با فساد زده میشود، ولی هر دم از این باغ بری میرسد.
⚜تا در معرض «آپارتاید سیاسی» و نظام «تبعیض صنفی و سیاسی» هستیم و تا عمدهی نگاههای نظارتی، متوجه کنترل مردم و انتخابات و سوءاستفاده از قانون و منکوب کردن مخالف و محدودسازی رسانه باشد، نتیجه همین است که میبینیم. این سیاستها، فسادآفرین و خانمانسوز است و نباید غافل بود که همین بلیه بزرگترین امپراتوریهای جهان را نیز بیآبرو و مضمحل کرده است. جهان معاصر، راهبردهای علمی و آزمودهای برای شفافیت و مبارزه با فساد و انحصار دارد. چرا، از تجربهی جهان غافلیم و ساز خود را میزنیم؟ دریغا، «نصیحت بیثمر باشد زمینگیران غفلت را»
⚜این رخداد، نقطهی آزمون شعارها و وعدههای ۴۰ ساله است. اشک شهیدان از این غفلتها جاری است و همه را به محاکمه خواهد کشید. تا فرصتی هست بیدار شویم، خانه را بتکانیم، طرحی نو دراندازیم و آب رفته را به جوی بازگردانیم. همین فساد را برای خودمان، اتمام حجت بدانیم. تردید نباید کرد، این ره که میرویم به ناکجاآباد است و با این سیاق و جماعتی که خود با رانت سیاسی یا اقتصادی به قدرت رسیدهاند، بهجایی نمیرسیم. اگر قدرت اصلاح نداریم، کنار برویم و حق مردم را به مردم واگذاریم! به علی ع و نهجالبلاغه رحم کنیم. در غیر اینصورت، خدای ناکرده، تاریخ برای همه ما ثبت خواهد کرد که انسانهایی کمسواد، مدعی و کارنابلد، کشوری با تمدن چندهزار ساله و مذهبی مفتخر به علی ع را به خاک سیاه نشاندند و شرم نکردند. حقیقتا، این علی ع بود که از درآوردن خلخال از پای آن زن دق میکرد! ما گرفتار نقش ایوانیم! راه حل پیش روی همه ماست، اگر حکمت علی ع را باور کنیم که؛ اذا تغیر السلطان، تغیر الزمان! تا اندیشه و شیوهی حکمرانی تغییر نکند، در بر همین پاشنه خواهد چرخید.
.