.
واقعیت ایران امروز این شده که بین اکثریت مردم و مسئولان جمهوریاسلامی فاصله شکلی و ماهوی اتفاق افتاده است. متاسفانه آنچه نباید رُخ میداد، رُخ داده است، بنابراین اکنون شاهد یک فضای دو قطبی معنادار، بین اکثریت جامعه و اقلیت هستیم.
متاسفانه وقتی تئوری “کار، کارِ انگلیسیهاست” به تئوری “کار، کارِ خودشان است”، تبدیل شده، باید پذیرفت که خانه یا جهانبینی مردم و مسئولان، از پای بست دچار فاصله شده است.
با توجه به واقعیتهای امروز جامعه ایران، که به نوعی تقابل و رزمایش بین ملت و امت، شکل گرفته و حتی میشود از اصطلاح تقابل طرفداران “#مشروطه” و “#مشروعه” هم استفاده کرد. بر همین اساس “هر چه را که مسئولان میپسندند، اکثریت نمیپسندد و هر چه را مردم میپسندند، مسئولان نمیپسندند!”
مسئولان جمهوریاسلامی با وجود اینکه از فضای دو قطبی جامعه، اطلاع دارند اما در پسِ ذهنشان این گزاره شکل گرفته است که با همین امت غربال شدهِ پارکاب، بازی را درمیآورند!
نکته قابل تامل اینکه در حکمرانی “#ایدئولوژیک”، مسئولان مدعیاند بر اساس آیات و… حکمرانی میکنند و به تعبیری تحت زعامت خداوند قرار دارند و به هیج وجه اشتباه نمیکنند!
اجازه میخواهم بحث را اینگونه ادامه بدهم. پیامبر بیان کرد من بشری مثل شما هستم! حضرت علی در محراب با شمشیر ابنملجم، امام حسن با زهر همسرش، امام حسین هم در میدان جنگ شهید شد و… تمام این واقعیتها نشان دهنده چیست؟! واقعیت صلح حسنبنعلی با معاویه و واقعیت جنگ حسینبنعلی با لشگر یزید چیست؟!
نکته این است اگر خدای سال ۶۰، خدای اکنون است قاعدتا خدای ۱۴۰۰ سال پیش هم خدای امروز و مهمتر اینکه خدای ۲۵۰۰ سال پیش هم خدای امروز است. خدا، خداست، اما آنچه در قالب قدرت اراده، اختیار و انتخاب بشر در حکمرانیهای متفاوت تاریخی مشاهده میشود، کاملا زمینی و بر اساس نقشها و نقشههای انسانیست…!
به عنوان روزنامهنگار، درخواستی از مسئولان دارم و آن اینکه در زمانهای استراحتشان به این موضوع فکر کنند که چرا هر اتفاق ناگواری مثل حادثه #تروریستی کرمان در مملکت رُخ میدهد، ذهنیت فضای عمومی جامعه این شده که کار، کارِ خودشان است؟! سهم القا دشمن در ایجاد چنین ذهنیتی را کنار میگذارم! اما سهم خودتان در به وجود آمدن چنین نگرشی”کار، کارِ خودشان است” چقدر است؟
برای مثال وقتی خودتان سالهای سال ادعا میکردید که اگر اسرائیل فلان کند، بهمانش میکنید. آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. انتقام سخت میگیریم و از این دست شعارهایی که با آن گوش فلک را هم پُر کرده بودید. آیا آنچه را هم که بر زبان آوردهاید، کار دشمن است؟!
من فکر نمیکنم جامعه امروزِ ایران، از اقتدار داشتنِ حکمرانانشان در نبرد با بیرونیها، بدشان بیاید. اما وقتی به دلیل تناقضاتی که خودتان با متفاوت بودنِ حرف و عملتان به تار و پود جامعه دادهاید، معلوم است که مردم نسبت به اقتدار پوشالی، احساس یاس و سرخوردگی میکنند.
مگر میشود از یک طرف گفت آمریکا عددی نیست و هیچ غلطی نمیکند و از طرف دیگر با کوچکترین تهدید و اولتیماتوم، کی بود کی بود، من نبودم، جاری و ساری شود!
آیا “انتقام سخت” در قالب شلیک هماهنگ شده به “پایگاه عینالاسد” بعد از شهادت سلیمانی” و همچنین شلیک به “هواپیمای اوکراینی” و حواشی مرتبط با آن را که تمام دنیا میدانند، اعتماد و باور افزایی تولید میکند؟! آیا غیر از خودتان و عملکردتان، کس دیگری را میشناسید که مسبب ناامیدی مردم و همچنین وضعیت موجود شده باشد؟! برادری که یکبار به برادرش دروغ بگوید تا آخر عمر نسبت به هم با شک و تردید، مینگرند…!
حرف پایانی اینکه فکر میکنم معنی و مفهوم اعتماد را میدانید چرا که همواره در سخنانتان این نکته وجود دارد که آمریکا مورد اعتماد نیست، پس قاعدتا دروغی دیده و شنیدهاید که به آنان اعتماد ندارید! سوال این است با توجه به تناقضاتی که خودتان باعث و بانی آن بودهاید، اگر جامعه امروز ایران، نسبت به گفتار و عملکردتان، اعتماد نداشته باشد، حق دارند یا ندارند…؟
.