آفتابكاران اخبار و مقالات دربارة ايران و مقاومت
حسن روحانی، رییس جمهوری ایران شامگاه پنجشنبه ضمن انتقاد از نقش‌های نهادهای دولتی و نظامی در اقتصاد ایران بر ضرورت واگذاری اقتصاد به بخش خصوصی «واقعی» تاکید کرده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی پنجشنبه در دیدار با فعالان اقتصادی گفته است:« ابلاغ سیاست‌های اصل ۴۴ برای این بود که اقتصاد به مردم واگذار شود و دولت از اقتصاد دست بکشد، اما ما چه کار کردیم؟ بخشی از اقتصاد دست یک دولت بی‌تفنگ بود که آن را به یک دولت با تفنگ تحویل دادیم، این اقتصاد و خصوصی سازی نیست.»
رییس دولت یازدهم اضافه کرده است: «از آن دولتی که تفنگ نداشت، می ترسیدند چه برسد به اینکه اقتصاد را به دولتی دادیم که هم تفنگ دارد و هم رسانه را در اختیار دارد و همه چیزی دارد و کسی جرأت ندارد با آنها رقابت کند.»
رییس جمهوری ایران گفته است:« براساس آمار واگذاری های دولت یازدهم همگی درست و به بخش خصوصی واقعی بوده است، اما واگذاری های دولت قبل طبق این آمار به بخش واقعی خصوصی حداکثر 13 درصد بود که این بسیار کم است. »
در حالی حسن روحانی پنجشنبه از حضور نهادهای دولتی و نظامی در اقتصاد ایران انتقاد کرده است که روز گذشته بیانیه سپاه پاسداران در خصوص دستور رهبر در حمله موشکی به مواضع گروه حکومت اسلامی در سوریه بمثابه واکنشی به اظهارات رییس جمهوری ایران در این زمینه ارزیابی شده است.
سپاه پاسداران اعلام کرد که عملیات موشکی این نیرو علیه گروه حکومت اسلامی (داعش) در سلسله مراتب نظامی و تحت امر فرماندهی کل قوا انجام گرفت. ولی یک روز پیشتر، حسن روحانی گفته بود که شورای عالی امنیت ملی در این مورد تصمیم گرفته است.
فریدون خاوند، کارشناس اقتصادی، پیشتر درباره خصوص سازی در ایران به رادیو فردا گفته بود: به دلیل این که بخش بسیار بزرگی از اقتصاد ایران زیر سلطه بنیاد‌ها و نهادهای نظامی است. کشور همچنان در چنگ یک فساد فراگیر گرفتار است. فرایند خصوصی سازی، برای پایان دادن به سلطه واحد‌های دولتی و شبه دولتی بر اقتصاد ایران، عملا به بن بست رسیده است.
«امنیت اقتصادی»
حسن روحانی در بخش دیگری با اشاره به اینکه همه قوا و مسئولان ذی ربط باید به بخش خصوصی امنیت بدهیم، گفته است: «امنیت تنها با داعش به خطر نمی افتد، بلکه دولت، مجلس و قوه قضائیه می توانند روزانه با وضع آیین نامه‌ها و برهم زدن آرامش بازار، امنیت را بر هم بزنند و یا متقابلا می توانند امنیت را تقویت کنند.»
رییس جمهوری ایران تاکید کرده است:«رئیس جمهوری ایران با بیان اینکه باید بخش خصوصی را در کشور تقویت کنیم، گفت: «همواره می گفتند که بخش خصوصی ما ضعیف است اما در دو سال اخیر برای ما آشکار شد که بخش خصوصی واقعاً ضعیف است، چرا که فضای بسیار خوبی برای صادرات در روسیه و چند کشور دیگر مهیا شد، اما دیدیم که تاجر قوی برای انجام این کار در کشور وجود ندارد.»
وی اضافه کرده است: «اگر نهایت امر را مردم بدانیم، آن وقت تولید، توزیع و تجارت ما و تلاش اصناف ما، در نهایت همه خدمت به مردم معنا می شود و اگر این وضع ایجاد شد، درست است. درست است که تجارت یعنی کسب سود و باید سود باشد تا حرکتی ایجاد شود، اما اصل و نهایت این فعالیت، باید خدمت به مردم باشد.»
حسن روحانی همچنین در روز پنجشنبه بر دیدگاه خود در خصوص نقش مردم در حکومت تاکید کرده است.
حسن روحانی گفته است: «خداوند به پیامبرش هم می گوید تو وکیل نیستی که بخواهی بالای سر مردم باشی و به آنها امر و نهی کنی، بلکه موظف هستی راه هدایت را به مردم نشان بدهی تا هر کس خواست آن راه را برگزیند. اما برخی از ما فکر می کنیم که بالاسر مردم فرمان می دهیم و مردم مجری فرمان هستند. پیامبر و امامان خودشان هم اینچنین نبودند. میدان باید میدان تحمل باشد و همدیگر، افکار و سلایق مختلف را تحمل کرده، بپذیریم و به رسمیت بشناسیم.»
طی روز های اخیر جنگ لفظی بین طرفداران رهبر ایران و حسن روحانی بر سر نقش مردم در حکومت بالا گرفته است.
ابتدا حسن روحانی گفته بود، نظر و انتخاب مردم را «مبانی ولایت و حکومت» است. این اظهارات واکنش طرفداران رهبر را درپی داشت.
مجلس خبرگان در بیانیه ای با امضای احمد جنتی، رئیس این مجلس گفته بود،«بیعت» با پیامبر و امامان را به معنای «مشروعیت‌بخشی به حکومت پیامبر و یا امام توسط مردم و بیعت‌کنندگان» نیست بلکه «تأکیدی بر اعلام وفاداری و پیروی و فرمانبری از رهبران الهی» است.
آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی، از مراجع تقلید شیعه در قم نیز گفته است، انتخاب حاکم در اسلام به عهده مردم نیست، بلکه «خداوند باید ولی را تعیین کند.»
این در حالی است که محمد مجتهد شبستری، پژوهشگر حوزه دین و از چهره های اصلاح طلب ایران در پاسخ به آیت الله مکارم شیرازی گفته است:« ابوبکر بغدادی (حاکم داعش) هم همین مدعای شما را دارد و براساس پاره‌ای از مبانی و دلائل کلامی و فقهی که شبیه همان مبانی و دلائل شما است ادعا می‌کند از سوی خدا منصوب شده است. شما چگونه می‌توانید با حفظ مبانی و دلائل ثابت کنید که او از سوی خدا منصوب نشده است؟»
