۱- دیکتاتور مبتلا به رادیکالیسم و بنیادگرایی است…
۲- دیکتاتور رویای تمامیتخواهانهای دارد که برای تحقق آن آماده است همه هنجارهای سیاسی و اجتماعی سابق را بشکند…
۳- دیکتاتور ارادهگرا است…
۴- دیکتاتور جاهطلبی است بیحد و مرز…
۵- دیکتاتور سازندهی فضای بستهای است که خارج از آن هیچ چیز را به رسمیت نمیشناسد…
۶- دیکتاتور مست غرور است…
۷- دیکتاتور رویای تام و تمام انقلاب را در سر دارد و برای تحقق آن به تنها چیزی که نمیاندیشد خسارتهای جبرانناپذیری است که به مردم کشورش وارد میشود…
۸- دیکتاتور نگرش ناکجاآبادی دارد و وعده آینده تابناکی را میدهد که موهوم و دست نیافتنی است…
۹- دیکتاتور گمان میکند فرمول واحدی برای حل همه مشکلات و مسائل در اختیار دارد…
۱۰- دیکتاتور جهان را در تقابل ریشهای بین خیر و شر میبیند و گمان میکند برای نابودی شر رسالتی ویژه دارد…
۱۱- دیکتاتور فرهنگ سابق را میروبد تا ضدفرهنگ خویش را مستقر سازد…
۱۲- دیکتاتور ملتش را از هویت بشری تهی میکند…
۱۳- دیکتاتور از هیچ میآغازد و هیچ اعتنایی به آنچه قبل از وی موجود بوده ندارد…
۱۴- دیکتاتور به اسم آزاد کردن انسان از چنگ ظلم به قدرت میرسد و حکومتی ظالمتر از قبل برقرار میکند…
۱۵- دیکتاتور از دموکراسی و همه ظواهر آن بیزار است و میراثش فقر و فساد و ناکارآمدی دیوانسالارانه و پایمال کردن آزادیهای فردی و نادیده گرفتن حقوق بشر است…
.