اوباما می‌توانست البغدادی را بکشد، اما فرصت را از دست داد

سال‌ها پیش از آنکه رهبر داعش معروف‌ترین تروریست جهان شود، ارتش آمریکا او را در تیررس خود داشت، اما  به‌خاطر کاغذبازی‌ها فرصت کشتن او از دست رفت.

شبکه خبری فاکس نیوز روز سه‌شنبه 27 ژوئن بخش‌هایی از کتاب «جنگجوی پهپادی» (Drone Warrior) نوشته برت ولوکویچ و کریستوفر استوارت را منتشر کرد.

برت ولیکویچ 10 عملیات ضدتروریستی در عراق، افغانستان و دیگر نقاط پرتنش جهان را در سابقه خود دارد. او به‌خاطر خدمت در مناطق جنگی، چندین نشان و از جمله نشان ستاره برنز و نشان اقدام جنگی آمریکا را گرفته است.

به نوشته این کتاب در سال 2011 یک تیم عملیات مخفی آمریکا پهپادی را بر فراز خانه‌ای در بغداد به پرواز در آوردند که پایگاه ابوبکر البغدادی بود و در آن روز با دستیاران ارشد خود در آن خانه جلسه داشت.

پیام تیم عملیاتی از طریق سلسله مراتب اداری به آمریکا رسید: «او در چنگ ماست، کارش را تمام بکنیم؟».

در این کتاب آمده است: تیم‌های مخفی ما سال‌ها البغدادی را تعقیب می‌کردند و هربار او بیشتر و بیشتر پنهان می‌شد. اسلحه اصلی ما در این جنگ و گریز پهپاد مدل MQ1 بود که با لیز هدایت می‌شد و مجهز به 2 موشک «هلی‌فایر» بود و یک تیم عملیات ویژه کار هر هدفی بر روی زمین را با این پهپاد یکسره می‌کرد.

من در عملیات متعدد سعی داشتم تا او را پیدا کنم و در این گیرودار اطلاعاتی از البغدادی به دست آوردم که حتی نزدیکان او هم آن را نمی‌دانستند.

در یکی از این عملیات ماموران ما 30 دقیقه قبل از رسیدن البغدادی وارد خانه امنی شدند و نامه‌ای به دست آوردند که با استفاده از آن توانستند رهبران اصلی داعش را شناسایی و به قتل برسانند و به این ترتیب راه برای صعود البغدادی به راس گروه داعش باز شد.

دسامبر 2011، تصاویر ارسالی پهپاد، البغدادی را نشان می‌داد که وارد یک خانه سیمانی در مرکز شهر بغداد شد. ما مطمئن بودیم که او البغدادی است.

در سال‌های پیش از آن ما احتیاجی به چراغ سبز واشنگتن برای اجرای عملیات نداشتیم، اما در دولت اوباما قوانین تغییر کرد و در سال 2011 جنگ عراق رسما پایان یافت.

اکنون برای هر حمله پهپادی باید چندین مجوز از واشنگتن گرفته می‌شد و برای گرفتن این مجوزها گاهی هفته‌ها منتظر می‌شدیم.

اکنون البغدادی یک شبح شده بود و از هر تروریست دیگری بهتر خود را پنهان می‌کرد. او می‌دانست که ما در حال نزدیک شدن به او هستیم و یک لحظه در یک نقطه بود و لحظه ای دیگر ناپدید می‌شد.

در آن شب عملیات یکی از مشکلات ما نبود سربازان آمریکایی در میدان بود. آن‌ها در سال 2011 به آمریکا بازگشته بودند و به جای آنها یک تیم از سربازان عراقی که توسط نیروهای ویژه آمریکا تعلیم دیده بودند در میدان عملیاتی استقرار داشتند.

اما در آن شب بزرگترین مشکل ما گرفتن مجوز از مقامات بالاتر بود. تیم پهپادی معمولا زیر نظر وزارت دفاع کار می‌کرد، اما با پایان گرفتن جنگ، این تیم می‌بایست از مقامات امنیتی و وزارت خارجه هم مجوزهای لازم را می‌گرفت.

در حالی تیم پهپادی با دوربین‌های مادون قرمز خانه امن البغدادی را زیر نظر داشت، درخواست صدور مجوز عملیات در واشنگتن از این رییس به آن رییس ارجاع می‌شد و ما منتظر اقدام این رییس‌ها بودیم.

سرانجام مجوز بعد از 2هفته صادر شد، اما ما می‌دانستیم که دیگر کار از کار گذشته و البغدادی برای 2 هفته در یک مکان نمی‌ماند.

در آن حمله فقط تعدادی از اعضای داعش دستگیر شدند و همگی آنها اعتراف کردند که البغدادی چند روز پیش از آن در آن مکان حضور داشت.

پس از آن شب، البغدادی به سوریه گریخت و سال‌ها بعد وقتی ظاهر شد که رهبری حمله به عراق درهم شکسته را به عهده داشت و نسخه دوم القاعده با نام داعش گشوده شد.