دوران پسا خامنه ای کمی زودتر از موئد کلید خورده است .
جنگ جناح ها (روحانی با خامنه ای ) نه در بستر نیازها و خواسته های جامعه ، ورشکستگی بأنکها و موسسات مالی ، رانتها و فساد ها ، زندان و اعدامها ویا سندها ( ٢٠٣٠) و یا توافق ها (برجام ) هاست !؟
بلکه در انتخاب رهبری أینده نظام است .
خامنه ای جانشین خود را انتخاب کرده است .
پیش شایعه رهبری رئیسی ، قبل از رفتنش به مشهد ،و بعد کاندید شدنش ( و یا به نوعی سوزاندنش ! ) برای ریاست جمهوری ، خط انحرافی امنیتی جناح اصول گرا برای فریب اذهان و نهایتأ پیش بردن خط انتخاب رهبر بعدی در خفاء بود !
روحانی این را خوب می دانست ، ،سالها مسئول سیستم امنیتی نظام بودن و از نزدیک با خامنه ای کار کردن چیزهایی به او آموخته است ،جناح روحانی مخالف این انتخاب است روحانی تجربه عقب نشستن موسوی و کروبی ، کرنش خاتمی و قهر احمدی نژادی و همچنان قتل رفسنجانی را در آستین دارد . و خوب می داند با هیچ کدام از این ناز و ادا ها کارش به پیش نمی رود .
یا کرنش تمام وکمال یا ایستادن !
تا اینجای کار ایستادن را ترجیح داده است .
لذا سنگر به سنگر و حرف به حرف و کلام به کلام ،پا به پای خامنه ای جلو می أید . ( نمونه أخرش ، اعتراض مستقیم به خامنه ای در نشست سران رژیم به مناسبت پایان ماه رمضان ، و بعد از اعتراضات روز قدس و نماز عید فطر بر علیه او بود ! )که بگونه ای مستقیم به او فهماند که می داند آتشها از گور چه کسی بلند می شود !
جانشین خامنه ای در بستر امنیتی با رهبریت بیت خامنه ای و هدایت سپاه ، می خواهد بر مسند ولایت فقیه تکیه بزند ، حمله توأمان روحانی و خامنه ای که اخیرأ بجد ، و روزانه شده است دیگر از گوشه و کنایه و اشاره گذشته است .
خامنه ای با أتش به اختیار اعلام شده به افسران جبهه خودش ، ضعف ساختاری یا به قول مقاومت ایران ( طلسم شکستگی ) رهبر قرارگاه مرکزی که خودش فرماندیش را به عهده دارد به نمایش گذاشته است . و این از چشم باند روحانی نمی توانست دور مانده باشد . که همگانشان از پیش برندهای خط امنیتی نظام از بدو انقلاب تاکنون بوده و هستند . ولی أنچه که به جنگ روحانی در خیابان ( روز قدس ) رفت لومپن های بسیجی و أنچه در نماز عید فطر به مقابله با روحانی فرستاد ، مداحانش بود ! و نه افسرانش !
أیاخامنه ای تنها خواسته است زهر چشم بگیرد ؟ اگر این چنین بود ! چرابا ضعیف ترین حلقه های سیستمش ، مبادرت به زهر چشم گرفتن کرده است ؟ حال أنکه باید و قائدتا با قوی ترین نفرات و ابزارش به صحنه می رفت ! تا جدی گرفته شود .
أیا برای پیش بردن چنین خطی اختلاف نظر بین نیروهای بیت خامنه ای و سپاه وجود داشت ؟
أیا ترس از سرازیر شدن تضادها به خیابان و نهایتا گسترش أن بود که باعث چنین حمله خُرد و از پیش شکست خورده ای ، شده است ؟
و اما روحانی نیز با نیروی رای دهندگان شهری ! که به حساب خودش واریز کرده است ،و شاید اقشار حوزه وی!! به مقابله برخاسته است ،
نیروی شهری که در فضای مجازی خود را متحد میکند و از دیگر سو حوزه !!؟
نامه سرگشاده آخوند أمینی از کله گنده های قم ، که در مقدمه سرأغازش، فاتحه خود را نیز خوانده است بسیار گویا است . و شکاف و جناح بندی در حوزه را به خوبی نمایش می دهد .
مقدمه نامه سرگشاده آیت الله ابراهیم امینی
به آیت الله خامنه ای ??
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
هیچ وقت به ذهنم خطور نکرده بود که روزگار ما به جائی برسد که لازم یاشد یکی مثل من به حضرت عالی نامه سرگشاده بنویسد ولی اوضاع اجتماعی، سیاسی و اخلاقی جامعه ما به حدی تنزل یافته و بر ادبیات ما سایه انداخته که بیادبی و گستاخی جزئی از اخلاق و فرهنگ ما شده. إنّا لله و إنّا إلیه راچعون.)
این نامه نمی توانست بدون هماهنگی با دیگر یا بعضی دیگران (از مراجع ) نوشته شده باشد !
در این نامه به مواردی از رفتارهای به قول ایشان خارج از صواب و یا خارج از عقلانیت یک رهبر اشاره شده و به وی تذکر داده است . آیا آخوند أمینی در خصوص نوشتن این نامه با آخوندهای بزرگ تر حوزه هماهنگی کرده است ؟ آیا احتمال نوشتن نامه های سرگشاده دیگری از این دست امکان دارد ؟
آیا با توجه به شرایط جسمانی و عقلانی خامنه ای که ذائل شده است ، جنگ انتخاب رهبر بعدی از هم اکنون آغاز شده است ؟
زمان مقدر در أستین تاریخ است ،
ولی مرحله رشد تضادها از نَفَر قبلی به بعدی همچنان فزاینده است ،
اگر مرگ رفسنجانی در استخر یک قتل باشد ، که هست ،
پس ، از دور خارج کردن رقبا برای ولایت فقیه جدی است ،
روحانی فردی امنیتی و نماینده تام الاختیار خامنه ای در شورای امنیت بوده است ، پس به عنوان یک دستیار سابق ، خامنه ای را بهتر از زاویه امنیتی آنالیز کرده است ،
میداند پا پس کشیدن و خنثی بودن و گهگاه نقی زدن ،سرنوشتی بهتر از احمدی نژاد و یا موسوی و کروبی ندارد
پس دو راه پیش رو بیشتر ندارد ،
کوتاه أمدند و کرنش کردن
و یا ایستادن
اگر کوتاه أمد و کرنش کرد ، که حرفی نیست
ولی اگر ایستاد ،
این بار برای همیشه تعیین و تکلیف به خیابان کشیده میشود ،
این تصمیم به خیابان أمدن ،
نقطه عطفی است
در مرحله اول یک سمت برای همیشه تعیین و تکلیف می شود و از صحنه حذف می شود ، بالطبع سرود خلق در مرحله اول نیز أغاز شده است
و در مرحله دوم
خشم خلق سرودی خواهد شد
برای نبرد آخرین !
ناصر آبادانی
27/06/2017