خانه / مقالات / مختصری از رذالت یک شیخ

مختصری از رذالت یک شیخ

شیخ_ فضل‌الله_نوری می گفت:
تو را به حقیقت اسلام قسم می‌دهم! آیا این مدارس جدیده خلاف شرع نیست؟ و آیا ورود به این مدارس مصادف با اضمحلال دین اسلام نیست؟ آیا درس زبان خارجه و تحصیل شیمی و فیزیک، عقاید شاگردان را سخیف و ضعیف نمی‌کند؟ مدارس را افتتاح کردید، آنچه توانستید در جراید از ترویج مدارس نوشتید، حالا شروع به مشروطه و جمهوری کردید..! چه معنی دارد زن درس بخواند؟ این عین اشاعه فاحشه خانه‌‌ها است و صرف وجوه متبرکه روضه خوانی و وجوه زیارات برای افتتاح مدارس تربیت نسوان و دبستان دوشیزگان مخالف اسلام است. محمد نوری زاد می‌گوید: امروز، دختران و عروسان و همسران هر آیت‌الله و طلبه و ملا و آخوند اگر به مدرسه و دانشگاه می‌روند و اگر هرکدام اینان در جایی استخدام‌اند و پرستار و دکتر و تحصیل کرده‌اند و در خیابان‌ها رانندگی می‌کنند و موسیقی گوش می‌کنند و لباس مرتب می‌پوشند و روبنده نمی‌زنند، همه و همه و همه را مدیون مرد بزرگ و ایرانی‌ای هستند به نام « #رضاشاه بزرگ »!
که اگر زحمت‌های رضاشاه در پس راندن ملاهای زیرخاکی ای چون شیخ فضل‌الله نبود، همین اکنون زنان و دختران ما در اندرونی خانه‌ها زندانی بودند!

حبیب الله خان موقرالسلطنه” به دار کشیده شد. (۱۲۸۸ ه.ش)
?”موقرالسلطنه” در ابتدا از غلام بچه‌های اندرونی “ناصرالدین شاه” بود. در ابتدا به پیشخدمت باشی‌گری ارتقا یافت. پنج سال بعد “قوللر آقاسی باشی” (رئیس غلامان) شد و پس از آن با دوهزار تومان پیشکش به “ناصرالدین شاه”، به منصب “کشیکچی باشی‌گری” دست یافت. او با “شکوه الدوله” دختر “مظفرالدین شاه” ازدواج کرد اما در اواخر سلطنت شاه از شیوه حکومت “مظفرالدین شاه” بدگویی می‌کرد و مورد غضب شاه قرار گرفت. در زمان سفر آخر “مظفرالدین شاه” به اروپا که “محمدعلی میرزا ” نایب السلطنه گردید، دستور داد “موقر” را حبس کرده و طلاق زنش را بگیرند. “شیخ فضل الله نوری” تنها روحانی بود که حاضر شد، صیغه طلاق را که غیرشرعی بود، جاری کند.