حجت الاسلام ابراهیم رئیسی ( که رسانه های دولت با ولع علاقه دارند پیشوند آیت الله و دکتر را برای او به مردم بقبولانند) در سال 1396 اسب خود را از آستان قدس رضوی برای تاختن به سمت پاستور زین کرده بود.
شورای نگهبان اما اشتباها! حسن روحانی را از گردونه خارج نکرد و راه فتح کاخ پاستور برای رییسی میسر نشد.
او همان گاه که در آوردگاه مناظره با حسن روحانی لکنت گرفت، کارش تمام شد؛ اما حب جاه، عزم او را برای بخت آزمایی در 4 سال بعد، جدی کرد.
رئیسی همچون قالیباف و یکی دو نفر دیگر خیال میکنند مردم ایران یکی دو دوره ریاست جمهوری به آنها بدهکارند!
اسفند 97 که رئیسی حکم ریاست قوهقضاییه را گرفت،برایش برگ زرینی بود که با گام استوارتر به سمت انتخابات ریاست جمهوری برود. کرسی ریاست قوه قضاییه، عطش ریاست طلبی او را فرو ننشاند و رئیسی همچنان عاشق پاستور ماند.
او در این دوره، سفرهای استانیاش را آغاز کرد و در هر سفر، ادعای “من آنم که رستم بود پهلوان” کرد. میگفت فلان کارخانه تعطیل را دایر کردم؛فلان تعداد کارگر بیکارشده را سر کار گذاشتم؛ چرخ خط تولید را در فلان شهر به چرخش درآوردم و…
همه اینها نمایش بود برای اینکه او را در برابر نامزدهای احتمالی بعدی دارای توانمندی و کارنامه نشان دهد.
اما نکته ای که شاید تا کنون نشنیدهاید اینکه حواریون رئیسی میدانستند او چندمرده حلاج است. در بین این نزدیکان ، بودند کسانی که دلسوزش بودند و اوایل بهار 1400 به او هشدار جدی دادند که پایش را در کفش ریاست جمهوری نکند. حتی صراحتا به او گفتند و نوشتند که : ” این دوره، دوره شما نیست” و ” شرایط به گونهای است که زمین خواهید خورد ” و…
قهرمان داستان ما، اما رویایی دیگر در سر پرورانده بود. این رویا با قلع و قمع بعضی کاندیداها و نیز فراهم کردن شرایطی برای کاهش جمعیت رای دهنده، رویایی شیرین شد و حداقلیترین رئیس جمهور ایران به پاستور رفت.
ابراهیم رئیسی که لقب سیدمحرومان را در پوسترهای تبلیغاتیاش حک کرده بود، در مراسم تنفیذ حکمش گفت به تورم 44 درصدی پایان میدهد. او البته مدتی بعد برای اینکه قهرمانیاش را گندهتر نشان دهد، گفت تورم دولت قبل بالای 60 درصد بوده! وعدههای تکرقمیکردن تورم و ایجاد یک میلیون شغل در سال و ساخت 4 میلیون مسکن که این روزها دستمایه لطیفههای کوچه و خیابان و تاکسی و اتوبوس است، یکی پس از دیگری روانه بازار تبلیغات شد.
اکنون 31 ماه از رویای شیرین رئیسی که برای اقتصاد ایران عین کابوس بوده، سپری شده است. تورم 44 درصدی دولت قبل اکنون در آمارهای رسمی 46 درصد و در سفره مردم بالای 70 درصد است.
بازیهای پرسروصدا و خندهدار پیمان شانگهای و بریکس هم ، حتی یک نان بربری به سفره مردم نیفزوده. بیاعتمادی شهروندان هم که در انتخابات ۱۱اسفند۱۴۰۲ خودش را نشان داد، نتیجه کارنامه مشعشع دولت سیزدهم است.
به راستی اگر آقای رئیسی به حرف حواریونش که او را در سال 1400 از ورود به عرصه انتخابات نهی کرده بودند گوش میداد و جاهطلبی و حب ریاست را کنار می گذاشت و رئیس جمهوری توانمند بر کرسی می نشست الان کجا بودیم؟
همان حس جاه طلبی 4 سال پیش که کشور را اقلا 10 سال عقب انداخت، همچنان بر آقای رئیسی مسلط است و بحول و قوه الهی! در انتخابات 1404 با تکرار همت قهرمانانه شورای محترم نگهبان، یک بار دیگر، سهم پاستورگردانی به سیدمحرومان تعلق خواهد گرفت.
میماند یک نکته کوچک که اسمش خرابترشدن وضع اقتصاد و اضمحلال امید مردم به آینده است. این نکته کوچک اصلا اهمیت ندارد. فدای سر جاه طلبی های سیدمحرومان.