هشت تن از همبندیان سابق سارا تبریزی، زندانی پیشین که به مرگی مشکوک جان باخت، خواستار پاسخگویی حکومت ایران درباره این «جنایت» شدند.
این هشت زن محبوس در زندان اوین در بیانیهای در روز شنبه ۱۱ فروردین، مسئولیت این «جنایت» را مانند «آنچه پیشتر مرتکب شد»، بر عهده جمهوری اسلامی دانستند و وعده دادند که حکومت «روزی در پیشگاه مردم وادار به پاسخگویی خواهد شد.»
در این بیانیه که در صفحه اینستاگرامی منسوب به نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل و فعال حقوق بشر زندانی، منتشر شده، آمده است: « چهارم فروردین، سارا احضاریهای از اداره اطلاعات تهران دریافت و یک روز پس از آن به کام مرگ کشیده میشود.»
این هشت زندانی سیاسی که یک هفته در کنار سارا تبریزی سپری کردهاند، با توضیح درباره عواقب حبس این دختر بیست ساله در سلول انفرادی و فشار بازجویان بر او نوشتهاند: «اگر سارا در جامعهای آزاد، بدون سرکوب و بدون تبعیض، ستم و استثمار زندگی میکرد، نه تصمیم به ترک کشور میگرفت و نه دچار چنین پایان تلخی میشد.»
709 likes
golrokh.iraee’s profile picture
تعدادی از همبندیان سارا تبریزی: حکومت باید پاسخگوی مرگ سارا باشد.
یک هفته در کنارمان بود. با ترسهایش که برای مان بیگانه نبود. از شبهای تنها ماندنش در سلول انفرادی برایمان گفت و وحشتش از عملی شدنِ تهدیدهای بازجو. میگفت بعد از سه شب انفرادی در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات از شدت ضربان قلب و حملههای عصبی به بهداری منتقل و بعد از تجویز پزشک به سلول چند نفره برده شد. از فردای آن روز در اتاق بازجویی تحت فشار قرار میگرفت که در صورت عدم همکاری به شرایطِ قبل برگردانده میشود. نمیدانست منظور از همکاری چیست. فقط میدانست نمیخواهد اسیر اوهامی که دچارش بود بشود.
سارا تبریزی دختری بیست ساله و بدون تجربهی مواجهه با چنین فضایی، چند روز پیش از آنکه سر و کارش با نیروی امنیتی بیافتد، قصد داشت ایران را به مقصد آرزوهایش ترک کند. اگر سارا در جامعهای آزاد، بدون سرکوب و بدون تبعیض، ستم و استثمار زندگی میکرد، نه تصمیم به ترک کشور میگرفت و نه دچار چنین پایان تلخی میشد.
سارا پس از آنکه از زندان به قید وثیقه آزاد شد؛ مفهوم همکاری را فهمید. تماسهای مکرر و پیشنهاد بازجو به آنچه سارا حاضر به تن دادن به آن نبود. و در ادامه تهدید به بازداشتِ دوباره و افشای اطلاعات خصوصیاش. چهارم فروردین، سارا احضاریهای از اداره اطلاعات تهران دریافت و یک روز پس از آن به کام مرگ کشیده میشود.
این مرگ به هر شکل و تحت هر شرایطی که رقم خورده باشد، مسئولیت آن با حکومت است. همچون مرگ هزاران نفری که تحت سیطرهی حکومتها، طی دههها دیکتاتوریِ فاشیستی سر به دار، سر به نیست و مفقود شدهاند. همچون بسیارانی که چشمهایشان را از دست دادهاند یا به طریقی دچار نقص عضو شدند. همچون بسیاری از فرزندانمان که برای امنیت بیشتر یا رسیدن به رویاهایشان وادار به ترک وطن شدند. و بسیارانی که سالها در اسارت ماندهاند و چراغ خانههایشان خاموش شد.
اگرچه حکومت پاسخگو نخواهد بود و در صورتِ ضرورت با دسیسهای دیگر سعی در فرافکنی خواهد نمود، اما مسئولیت این جنایت نیز مانند آنچه پیشتر مرتکب شد، به عهدهاش خواهد بود و روزی در پیشگاه مردم وادار به پاسخگویی خواهد شد.
نرگس محمدی
ناهید تقوی
آنیشا اسداللهی
سپیده قلیان
ریحانه انصارینژاد
محبوبه رضایی
مریم حاجحسینی
گلرخ ایرایی
مرکز رسانه قوه قضائیه روز جمعه دهم فروردین، احضار سارا تبریزی از سوی نهادهای امنیتی و قضایی پیش از مرگ مشکوکش را رد کرده و مدعی شده است که او روز ۱۸ دی ۱۴۰۲ به اتهام «استفاده از اسناد و گذرنامه جعلی برای خروج از کشور» بازداشت و روز ۲۵ دی با قرار وثیقه از زندان آزاد و برایش حکم حبس تعلیقی صادر شد.
بر پایه بیانیه هشت زندانی سیاسی، سارا تبریزی پس از آزادی به قید وثیقه با «تماسهای مکرر بازجو» و «تهدید به بازداشتِ دوباره و افشای اطلاعات خصوصیاش» مواجه شده است.
در این بیانیه، با اشاره به مرگ مشکوک این زندانی پیشین تاکید شد: « این مرگ به هر شکل و تحت هر شرایطی که رقم خورده باشد، مسئولیت آن با حکومت است. همچون مرگ هزاران نفری که تحت سیطره حکومتها، طی دههها دیکتاتوریِ فاشیستی سر به دار، سر به نیست و مفقود شدهاند.»
این بیانیه به وسیله نرگس محمدی، ناهید تقوی، آنیشا اسداللهی، سپیده قلیان، ریحانه انصاری نژاد، محبوبه رضایی، مریم حاج حسینی و گلرخ ایرایی به امضا رسیده است.
پیش از این هم موارد متعددی از مرگ مشکوک معترضان بازداشتشده و زندانیان سیاسی پیشین پس از آزادی از زندان گزارش شده است.
در تازهترین مورد، علیرضا خاری، از بازداشتشدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ در بندر گز، پس از «مرگ مشکوک» روز ۲۹ اسفند ۱۴۰۲به خاک سپرده شد.
اشکان بلوچ، مریم آروین، محسن جعفریراد، آرش فروزنده، عرشیا امامقلیزاده و یلدا آقافضلی از دیگر بازداشتشدگان اعتراضات سراسری هستند که پس از آزادی به مرگ مشکوک جان باختند.