خانه / مقالات / روز جهانی کتاب : تورج عاطف

روز جهانی کتاب : تورج عاطف

در روز 23 آوریل سال 1995 یونسکو تصمیم می گیرد که روز جهانی کتاب را بنیان نهد . علت نامگذاری این روز به مناسبت یاد آوری از دو تن از بزرگترین نویسندگان  جهان ادبیات است که در این روز فوت کرده بودند  از سر وانتس خالق اثر مشهور ” دن کیشوت ” و ویلیام شکسپیر  خالق آثار بزرگ جهان تئاتر  نظیر ” رومئو و ژولیت ” و ” هملت ” و ” اتلو” و ” ژولیوس سزار ” و ” لیر شاه ” و…. سخن می گویم .  سر وانتس  هفده سال پیش از شکسپیر در  اسپانیا متولد شد و شکسپیر، که از او  بعنوان  بزرگترین نویسنده  تاریخ ادبیات انگلستان یاد می کنند . هر دوی این دو نابغه ادبیات در 23 آوریل سال 1616 فوت کردند اما میراثی که بر جای گذاشتن همچنان بر اذهان و امیدواریم بر اعمال انسانها تاثیر گذار  بوده و همچنان باشد.

این روزها فرهنگ کتاب خوانی رو به سوی منسوخ شدن می رود که علت های گوناگون دارد اما به نظر نگارنده  علت اصلی در این جملاتی است که ری برد بوری نویسنده مشهور آمریکائی  کتاب فارنهایت 451  است که می گوید

“مجبور نیستید برای از بین بردن یک فرهنگ کتاب ها را بسوزانید
فقط کاری کنید که مردم آن ها را نخوانند”

مردم نمی خوانند

مردم نمی دانند

و مردم نمی دانند که نمی دانند

جهان مافارغ  از بسیاری از مسئولیت پذیری ها است  و بی مهری و ظلم و خودخواهی و بی گمان جهلی که ناشی از دوری از کتاب و کتابخوانی است و ما در طی قرن ها به همان نقطه ای رسیدیم که پلو تارک مورخ  یونان باستان آن را برای ما پیشبینی  کرده بود

اگر مادر نباشد، جسم انسان ساخته نمی شود
و اگر کتاب نباشد، روح انسان پرورش نمی یابد

و روح ما انسانها پرورش نیافت .
کتاب و کتابخوانی بسیار می توانم بگویم اما  تنها اشاره ام به قطعه ای می کنم که سالها پیش از  قلبم نوشته و آرزو کنم روزگاری مادر آگاهی ما را به آغوش گیرد

” کتاب قلب ”                                          

ورق پاره های کتاب قلبم را  در سالهای دور مرور می کنم

عشق صفحه اول  است

صبر را به دومین صفحه برده ام

بی مهری می شود آغازی در صفحه سوم

و صفحه چهارم را سکوت پر کند

و این کتاب پر  شده است از ورق پاره های تکراری عشق و صبر و بی مهری و سکوت

اما در میان این همه برگه های پر شده پر ز داستان های  تکراری

ناگهان  حکایت عوض شود  می پندارم یاد گرفته ام و شاید پیر شده ام و   ورق سوم  بی مهری فراموش و این گونه ورق پاره های کتاب قلبم شود

عشق

صبر

سکوت

آری اگر عشق همره با بی مهری باشد عشق نیست

ورق می زنم و باور دارم که صبر آغازی برای نگهداری از عشق است