خانه / مقالات / مناظره بین احمد کسروی و آخوند نواب صفوی

مناظره بین احمد کسروی و آخوند نواب صفوی

آخوند از کسروی پرسید: «شما اسلام را دینِ زن‌ستیز می‌نامید، در صورتى که اسلام زنان بزرگى تربیت کرده است…»

احمد کسروی محترمانه گفت: «می‌توانید چند نمونه از آنها را بفرمایید؟!»

آخوند گفت: «یکى فاطمه زهرا، یکى هم زینب کبرا»

احمد کسروی گفت: «لطف کنید خدمات این دو بانو به بشریت به اسلام و یا حتی به ساکنان مکه و مدینه را بیان کنید؟»

آخوند گفت: «فاطمه زهرا با خطبه‌ فدکیه به انسان‌ها درس بزرگى داد…!»

احمد کسروی گفت: «خطبه‌ فدکیه‌ فاطمه زهرا فقط و فقط براى دفاع از یک باغ شخصی بود که پدرش (پیامبر) آن را بدون رعایت قانونِ ‏تقسیم غنایم خودشان به او بخشیده بودند و توسط خلیفه‌ دوم مسلمانان (عمر) از او بازپس گرفته شد. بنابراین بفرمائید، دفاع یک نفر از منافع شخصی خود، چه درسى به بشریت داده و چه خدمتى به انسانیت کرده است؟!»

آخوند گفت: «زینب کبرا هم در کاخ یزید با خطبه آتشین خود، کاخ یزید را به لرزه درآورد.»

‏احمد کسروی گفت:
«اول اینکه؛ این مطلب نشان از آزادى بیان در بارگاه یزید دارد، که به یک مخالف در کاخش آزادانه اجازه‌ بیان و ابراز مخالفت و بیان عقائدش را داده است.

دوم اینکه؛ ایشان یک زنِ مصیبت دیده بود و در غم کشته‌ شدن برادران و خویشاوندانش مطالبى را بیان کرده که بسیار هم طبیعی ‏است.

سوم؛ مگر کاخ یزید بعد از این سخنان سرنگون شد؟!
مگر مردم پس از آن مطالب، علیه یزید شورش کردند؟!
عزادارى و مویه بر برادرانِ کشته شده که کاملا امری طبیعی است چه درسى به بشریت داده است؟!

و چهارم اینکه وقتی یزید یک مقرری مادام‌العمر و یک مکان اختصاصی در مدینه برای ایشان و بقیه‌ ‏خانواده‌اش تعیین نمود، دیگر تا پایان عمر، هیچ ‌کدام از ایشان، نه به یزید و نه به جانشینانش اعتراضی نکردند.»

آخوند خشمگین شد و گفت: «امیدوارم شما هم با همان یزید محشور شوید، به‌ حق پنج تن آل‌عبا… شما مزدوران ضد دین هستید که با اهل بیت در افتاده‌اید. و از دید ما هرکسى با اهل بیت ‏شیعه دشمنى کند زنازاده است…!!!»

احمد کسروی گفت: «سپاس از منطق قانع‌کننده‌ شما. من کاملاً قانع شدم و به حقانیت ادعاهاى شما پی بردم…!!!»

? شاید گمان کنید که این نوشتار داستان‌گونه‌ برای انتقاد بر باورهای دینی مذهبیون است…

خیر، این متن یک حقیقت و تنها بخشی کوچک از تلاش یک آخوندِ متعصب ‏و جنایت‌ پیشه به‌نام “نواب صفوی” برای غلبه بر قاضی فرهیخته، محقق، کنشگر، تاریخ‌نگار و میهن‌پرست برجسته‌ کشورمان “احمد کسروی” است که پس از چند جلسه، وقتی نواب صفوی می‌بیند از پس منطق شیوای او‌ برنمی‌آید، در پى صدورِ حکم تکفیر از سوی آیت‌الله‌ها و حمایت بازاریان مذهبی، اقدام به ‏ترور و قتل ناجوانمردانه او می‌نمایند و ایشان را به ضرب گلوله و ۲۷ ضربه چاقو توسط فدائیان اسلام در ساختمان کاخ دادگستری به قتل می‌رسانند…!!

.