خانه / مقالات / شرح مصرعی از غزلیات حافظ در مورد نقش کتابخوانی در زندگی :محمّد‌علی اسلامی نُدوشن

شرح مصرعی از غزلیات حافظ در مورد نقش کتابخوانی در زندگی :محمّد‌علی اسلامی نُدوشن

« جز صراحیّ و کتابم نبوَد یار و ندیم »

“حافظ”

کتاب نخستین اکتشاف بشر برای ثبت اندیشه‌های خود بوده است. با ایجاد خط و ثبت وقایع گذشته، زمانِ حال به آینده پیوند خورد، و تاریخ ایجاد گردید.

از آن پس، بشر از مرحله‌ی “یک زمانی” گذشت و “چند زمانی” شد، و توانست نسل‌های آینده را از حال خود با خبر دارد. کتابخانه مهم‌ّترین نشانه‌ی تمدّن قرار گرفت.

از آن زمان تاکنون هزاران سال گذشته است، ولی کتاب به عنوان نخستین عامل ثبت اندیشه، اعتبار خود را از دست نداده است.
در دوره‌ی معاصر رقیب‌هایی به عنوان تلویزیون و اینترنت و ویدئو به بازار آمده‌اند، امّا هیچ یک از آنها نتوانسته‌اند جای کتاب را بگیرند. زیرا خواندن با تأنّی وارد سراچه‌ی ذهن می‌شود و تفکّر را به پویش می‌آورد، در حالی که تماشا و تصویر، از طریقِ تجسّم، القاء فکر می‌کند که این مجالی برای تأمّل باقی نمی‌گذارد. به این حساب، هنوز بهترین وسیله برای تبادل و پخش اندیشه‌، کتاب است. تعدّد کتابخانه و کتابخوان نشانه‌ی پیشرفتگی و خِرَدورزی یک قوم شناخته می‌شود.

این است که ما در بعضی از شهرهای پیشرفته‌ی جهان، در هر محلّه یک کتابخانه‌ی عمومی می‌بینیم که کتابهای مهم و کتابهای روز را در معرض دید خواننده می‌گذارند، و گاه کتابفروشی‌هایی به وسعت یک زمین والیبال دیده می‌شوند.

این حرف دیروز و امروز نیست. هر زمان بر حسب امکانات خود چنین بوده. حافظ ششصد سال پیش می‌گفت:

جز صراحیّ و کتابم نبوَد یار و ندیم
تا حریفانِ دغا را به جهان کم بینم

باید آرزو کرد که در هر شهر، کتابخانه‌های عمومی تعدّد پیدا کنند و کانونی باشند برای جوانان که بهترین وقت خود را در آنجا بگذرانند.

زندگی برگذر است، بنابراین از دو چیز نباید غافل بود:

پرورشِ تن از طریق ورزش و پرورشِ روان از طریق آموختن.

و از یاد نبرد که هیچ پیشرفتِ واقعی و از جمله پیشرفتِ مادّی و اقتصادی، بدون کمک فرهنگ، میسّر نیست و اعتبار یک جامعه نه تنها به رونقِ بازار، بلکه به رونقِ معرفت است که باز هم حافظ می‌گفت:

گوهرِ معرفت اندوز که با خود ببری
که نصیبِ دگران است نصابِ زر و سیم

محمّد‌علی اسلامی نُدوشن