خانه / مقالات / دو دقیقه تفکر

دو دقیقه تفکر

سران آلمان چند ماه بعد از اینکه به روسیه حمله کردند و صد هزار نفر از سربازانشان در برف مردند، می‌دانستند شکست می‌خورند ولی چطور می‌توانستند حتی به خودشان بگویند این صدهزار کشته بی‌فایده و نتیجه اشتباه محاسباتی آنها بوده است، پس جنگ در روسیه را ادامه دادند و با یک میلیون کشته همگی خودکشی کردند.

زنانی هستند که با شوهر معتادی که دستِ بزن دارد و هیچ امیدی به اصلاحش نیست زندگی می‌کنند، ولی زن بعد از چهل سال باز هم حاضر نیست از او جدا شود، چون اگر طلاق بگیرد با خودش خواهد گفت چرا چهل سال پیش طلاق نگرفتم و تحمل این پشیمانی سخت‌تر از تحمل ادامه زندگی با شوهرش خواهد بود.

وقتی هزار صفحه از یک رمان چرند را خواندید بعید است پانصد صفحه آخرش را نخوانده رها کنید.

اگر وقتی ارزش سهامتان نصف شد آن را نفروختید بعید است که بعد از یک چهارم شدنش آن را بفروشید چون بعد از تحمل اینهمه ضرر، خیلی دردآور است قبول کنید این سهام هیچ سودی برایتان نخواهد داشت.

کسی که سالهای زیادی از عمر خود را بر اساس باورها و اعتقادات غلط سپری نموده و در این راه متحمل هزینه و مشقت فراوان شده، حتی اگر صدها دلیل روشن مبنی بر نادرست بودن اعتقادش برای او بیان کنید، به سختی قادر است از اعتقاد خود دست بکشد و قبول کند که تمام رنجها و زحماتی که در سالهای طلایی عمرش متحمل شده بی‌دلیل بوده.

هرچه در کاری بیشتر هزینه دهید در ادامه آن کار راسخ‌تر می‌شوید و ایمانتان به آن کار محکم‌تر میشود.

کاهنان از همان قدیم می‌دانستند که اگرمردم را راضی کنند یکی ازگاوهای عزیزشان رابرای معبد قربانی کنند آنهاسال بعد هم گاودیگری را قربانی خواهندکرد حتی اگر دعایشان مستجاب نشود
چون پشیمان‌شدن از قربانی کردن یعنی قبول این که گاوعزیزشان را بخاطر هیچ و پوچ به فنا داده‌اند.

وقتی بخاطر کاری هزینه می‌دهیم حتی
اگر آن کار احمقانه‌ترین کار هم باشد به سختی می‌توانیم قبول کنیم آن کار اشتباه بوده

برای مادری که فرزندش را در جنگ از دست داده خیلی سخت است که باور کند هدف آن جنگ فقط فروش اسلحه بوده.
بخاطر همین است که هرچه اوضاع افتضاح‌تر میشود اصرار بر ادامه‌دادن همان راهِ افتضاح، بیشتر می‌شود.

پس شاید حالا، بتوان آنهایی که سالها بر سیاستهای شکست خورده و اعتقادات دروغین خود اصرار می‌کنند را بهتر درک کرد.

برتراند راسل:
چگونه به تاول‌های پاهایم بگویم تمام مسیری که آمده‌ام اشتباه بوده