خانه / مقالات / چالش کلاس‌های درس برای معلمان ارزشی! :مهران صولتی

چالش کلاس‌های درس برای معلمان ارزشی! :مهران صولتی

در طول سی سال معلمی تجربه همکاری با کسانی را که عموما ارزشی نامیده می‌شوند داشته‌ام. معلمانی عمدتا صادق، پاک‌ دست و البته وفادار به جمهوری اسلامی. برخی از ایشان حتی جزء فعالان صنفی بوده و در این مسیر هزینه‌ها پرداخته‌اند. اما در سال‌های اخیر آن‌ها را عصبی‌‌تر و بی‌حوصله‌تر از گذشته یافته‌ام‌. کلاس‌های درس برای برخی از ایشان به چالشی طاقت فرسا در مواجهه با دانش آموزان تبدیل شده است، شاید به خاطر پرسش‌هایی که از سوی دانش آموزان مطرح می‌شود ولی معلمان ارزشی کمتر قادرند پاسخی قانع کننده برای آن‌ها ارائه نمایند. در این یادداشت اما از چرایی تبدیل شدن کلاس‌های مدارس به چالش مهم این دسته از همکاران سراغ می‌گیریم:

تلقی از حقیقت به مثابه منبع: ارزشی‌ها متناظر با دوران سنت و مرجعیت متون و اشخاص هم‌چنان حقیقت را مطلق و متراکم در یک منبع می‌پندارند. به باور ایشان صرف مسلمان، شیعه و انقلابی بودن می‌تواند فرد را واصل به حقیقت سازد. هم‌چنین در نگاه ایشان خورشید حقیقت چنان تابنده است که هرکسی می‌تواند نورانیت آن را ببیند، حال آن‌که در روزگار رونق پست مدرنیته باید حقیقت را نه به عنوان منبع بلکه به مثابه مسیر قلمداد کرد. از همین رو انتظار می‌رود که معلمان و دانش آموزان بکوشند تا به وسیله گفت‌و‌گو در مسیر دستیابی به حقیقت گام برداشته و پیشاپیش خود را صاحب آن در نظر نگیرند. متاسفانه به نظر می‌رسد معلمان ارزشی از این دریافت برخوردار نیستند.

عدم آشنایی با تغییرات نسلی: معلمان ارزشی اگر چه به تفاوت‌های نسلی و پدید آمدن شرایط جدید باور دارند ولی عمدتا این تحولات را ناشی از تهاجم فرهنگی و توطئه بیگانگان می‌دانند. از نگاه ایشان شبکه‌های اجتماعی محصول دشمنان، جهت ایجاد انحراف فکری در جوانان کشور، و با هدف جلوگیری از الگو شدن ایران اسلامی برای سایر ملت‌ها تدارک شده است. به باور این معلمان امریکا اکنون با ناامید شدن از گزینه جنگ وارد عرصه فرهنگ شده تا بتواند در جنگ اراده‌ها ما را شکست دهد. این در حالی است که دانش آموزان عمدتا نمی‌توانند با این نگاه توطئه پندار همدلی و همراهی داشته باشند.

احساس ناتوانی در اقناع مخاطب: معلمان ارزشی به دلیل واصل دانستن خویش به حقیقت و عدم آگاهی نسبت به الزامات گفت‌و‌گوی برابر و سازنده نوعی نگاه عمودی به روابط میان معلم و دانش آموزان در کلاس درس دارند. بر همین اساس طرح پرسش در کلاس را شبهه پراکنی یا ابزاری برای به چالش کشیدن نظم کلاس و اقتدار معلم تلقی می‌کنند. از سوی دیگر به دلیل قرار گرفتن ارزشی‌ها در معرض آموزش‌های کانالیزه شده و ایدئولوژیک این معلمان از روزآمدی لازم برای ورود به عرصه گفت‌و‌گوهای استدلالی با دانش آموزان مدارس امروز برخوردار نیستند، امری که موجب ایجاد تنش در کلاس‌های درس شده است.

انعطاف ناپذیری در مواضع سیاسی: قطبی شدن جامعه و تصلب حاکم بر اردوگاه‌ها ارزشی‌ها باعث شده است که هر گونه ابراز تردید در مواضع سیاسی موجب غیرخودی تلقی شدن نیروهای انقلابی شود. همان روحیه‌ای که در کلاس‌های درس این گروه از معلمان نیز وجود داشته و به اصطلاح دانش آموزان مرغ‌شان یک‌پا دارد! همین روحیه انعطاف ناپذیری موجب شکل گیری مونولوگ به‌جای دیالوگ و بی‌اعتنایی نسبت به تحول فکری متعلمان شده است. کلاس‌هایی که در آن‌ها معلمان ارزشی می‌کوشند با شعارگرایی و پمپاژ آموزه‌های ایدئولوژیک و غرب ستیزانه دانش آموزان را شیرفهم نمایند.

? نکته پایانی: تاکید جمهوری اسلامی بر جنگ روایت‌ها موجب شده که معلمان ارزشی در کلاس‌ های درس نسبت به واقعیت‌ها بی اعتنایی ورزیده و حتی آن‌ها را کتمان نمایند. این در حالی‌ است که دانش آموزان با مقایسه وضعیت امروز ایران با پیشرفت‌های سایر کشورها نارسایی‌های حوزه حکم‌رانی را لمس کرده و نسبت به آن‌ها منتقد هستند. در یک کلام اگر معلمان ارزشی می‌خواهند از کابوس کلاس‌های این روزها رهایی یابند باید بیش از روایت‌ها بر واقعیت‌ها تکیه نمایند.