- به همین دلیل است که عادت دارم وقتی دربارۀ آینده ــ حتی فردا ــ صحبت میکنم، بگویم «اگر عمری باشد…» سیدابراهیم رئیسی چشم از جهانی فروبست که هم قاضیالقضاتش بود و هم رئیس جمهورش ــ و البته تنها کسی بود که ردای ریاست این دو قوه را بر تن کرد.
میخواهم پیشبینیام را بگویم ــ همانطور که روز اول جنگ اوکراین و روز اول جنگ غزه پیشبینیام را گفتم. از اینکه خطا کنم باکی ندارم، زیرا پیشبینی در برهههای بحرانی بهترین محک برای سنجش درک آدمی از واقعیات است. والاترین هنر این جهان درک واقعیت است؛ همین سادهترین کاری که سختترین است! از یافتن الماس در دل صخرۀ خارا سختتر.
بُهت سقوط پریده و همه یک به یک به خود میآیند. غبار حیرت که فرومینشیند، فکر بیدار میشود. گمانهزنیها آغاز شده است. یکی از فلان دسیسه میگوید و دیگری از فلان توطئه؛ از چرخش به سوی اصلاحطلبان تا گشایش دریچۀ بایدن. تاریخ انتخابات هم مشخص شده است — هشتم تیر — و میدانم این حدس و گمانها در روزهای آتی فوران خواهد کرد و ایدههای عجیبی خواهیم شنید.
حدس قریببهیقین من اما این است که این سکان روی مسیر ثابتی قفل شده است. هیچ نشانهای از اینکه تغییری، حتی دو درجهای، در مسیر رخ دهد، وجود ندارد. همان سختونرمافزاری که بر انتخابات ۱۴۰۰ حاکم بود و در انتخابات مجلسِ ۴۰۲ تشدید شد، هشتم تیر را هم رقم خواهد زد. نه رنگی و نه لعابی؛ نه شوری و نه تحرکی. همان سیاستهایی که در سه سال اخیر پیاده شد، با همان فرمان و با جدیتی بیشتر پی گرفته خواهد شد. گزینۀ متفاوتی از کابینه سیزدهم نخواهد آمد. اصلاحطلبان حتی برای گرم کردن تنور به بازی گرفته نخواهند شد. البته وقتی هنوز ثبتنام نامزدها هم صورت نگرفته، پیشبینی اینکه چه کسی رئیسجمهور خواهد شد مضحک است، اما باز حدس قریببهیقینم این است که یکی از اعضا یا نزدیکان همین دولت رئیس بعدی خواهد شد. چهبسا همین آقای مخبر.
برای اینکه همهچیز به روال کنونی برسد، بیپروا سنگینترین هزینهها داده شده است. برای تغییر این روال زمینههایی لازم است که چنین زمینههایی دیگر وجود خارجی ندارد؛ معنای «سکان قفلشده» همین است. نه افراد و نه نهادهایی وجود دارند که اراده، انگیزه، توان و قابلیت تغییر مسیر را داشته باشند. تیمِ بزرگِ پیدا-ناپیدایی که دولت سیزدهم را چید، قویتر از قبل سر جایش است و فقط باید دوباره رئیسجمهوری برگزیند ــ و هر چه شبیهتر به رئیسی فقید باشد، راضیتر است. ما هم به کناری در سایهای نشستهایم و نظارهگرِ آمدوشدِ خسروانی که صلاح کار خویش…
مهدی تدینی،
نویسنده و مترجم
ــــــــــــــــــ