دنیای امروز، دنیای عقلانیت و تامین منافع فردی و اجتماعیست و این خصلت توامان هم در حکمرانان جمهوریاسلامی و هم در جامعه امروز ایران جاری و ساریست. بر همین اساس بشر امروز در هر جایگاهی که باشد بر اساس منافع خود، تصمیمسازی و تصمیمگیری میکند. برای مثال همان طور که #مهاجرتکردن کُنش و در راستای تامین منافع است، ماندن و مبارزه کردن نیز کُنش و در راستای کسب منافع است. به همان نسبت که قهر کردن از #صندوقرای کُنش و در راستای کسب منافع است، رای دادن نیز کُنش و در راستای تامین منافع است. پس نباید هر نوع کنشگری را مورد انگ و برچسب قرار داد!
نکتهای که از دید و نگاه حکمرانان، احزاب و جریانهای سیاسی در این برهه از تاریخ ایران، دچار فراموشی شده است اینکه جامعه امروز ایران، مختصات ذهنی و فکریای، متفاوت از گذشته پیدا کرده و دلیل آن نیز برمیگردد به نقشآفرینی فناوری و تکنولوژی و همچنین شبکههای اجتماعی که در کمترین زمان، مردم میتوانند در فضای تبادل سریع اطلاعات قرار گرفته و از آنچه در هر نقطه از دنیا میگذرد، کسب اطلاع کنند.
جامعه امروز ایران به وضوح میبیند که سیاستهای کلیرهبران کرهشمالی چه بر سر مردم آن دیار آورده است. جامعه میداند نظام سیاسی ونزوئلا با وجود برخورداری از ثروت طبیعی مثل نفت، چه بر سر اقتصاد و معیشتِ ملت آن جغرافیا آورده است.
جامعه امروز ایران به خوبی متوجه شده است که حاکمیت دوگانه یعنی حاکمیت- دولت در چه حوزههایی تضاد منافع پیدا کرده و بر همین اساس دولت به عنوان یک جایگاه اجرایی که باید به مردم خدمات اقتصادی، فرهنگی و …بدهد، دچار چه معضلاتی خواهد شد.
جامعه امروز ایران میداند که هر کسی با برچسب هر جریان سیاسی در نهاد دولت حضور پیدا کند، بدون اجازه حاکمیت نمیتواند تغییری در سیاستهای کلان بدهد.
جامعه امروز ایران به درستی میداند هسته سخت قدرت و قوانین ثابت و محور است، بنابراین نهاد دولت باید دور آن بچرخد. جامعه تمام واقعیتهای پیدا و پنهان سیاستورزی در جمهوریاسلامی را میداند به همین دلیل سالهاست با وجود سرداده شدن شعارهای گوناگون از سوی نهاد دولت، اما همچنان اندر خم یک کوچه است و برای بدیهیترین خواست و مطالباتش دست و پنجه نرم میکند.
جامعهای که ۱۶ سال در دو دولت خاتمی و روحانی، دچار یاس و سرخوردگی شده است آیا برای او خجالتآور نیست که از یک سوراخ سهبار گزیده شود؟ چطور و چگونه است که حکمرانان حق دارند برای تامین منافعشان تصمیمسازی و تصمیمگیری کنند، اما مردم حق ندارند برای تامین منافعشان تصمیمسازی و کُنشگری داشته باشند؟
جامعهای که دچار تحریم وتورم وحشتناک است و دلیل تحریم، گرانی و تورم را میداند، چطور کاندیداهای #ریاستجمهوری دلایل آن را نمیدانند؟ چطور دم از دین و آیین میزنند اما بدون اینکه جرات کنند راهکاری برای رفع تحریم و مهار تورم که آن راهکار نیز، تغییر در نگرش سیاستخارجیست بدهند، باز هم وعده و وعید فریبکارانه میدهند؟
وقتی نظام بینالملل در مذاکراتشان میدانند که دولت در جمهوریاسلامی، نمیتواند ضمانت بدهد و چشم و گوششان به حاکمیت است، چطور مردم شعارهای نهاد دولت را باور کنند؟
جامعه امروز ایران به درستی میداند مملکتداری علم، هنر و تخصص میخواهد. مردم میدانند نهادینه شدن دیدگاه ایدئولوژیک در سیاستخارجی، رشد و توسعه نمیآورد. جامعه میداند گلاویز شدن با #آمریکا و همپیمانان اروپاییاش یعنی خارج شدن از نظم بینالمللی، و در قبال این خروج، تاوان و هزینهاش فقط بر روی دوش ملت خواهد بود!
جامعه امروز ایران میداند وقتی سیاستورزی کاندیداهای ریاستجمهوری، بر ذهنیت دور زدن تحریمها میچرخد، وحشت میکند که این دور زدن چه هزینههای سرسامآوری برای آنان و چه سود و منفعتی برای کاسبانتحریم دارد.
حرف پایانی اینکه اگر یک گروهان نظامی تحت فرماندهاش چند روز از صبح تا شب فقط درجا قدم رو بروند، آیا بعد از مدتی از این حرکت پوچ و بیمعنی، دچار طغیان و تمرد از دستور نمیشوند؟ مگر میشود سالهای سال جامعه ایران فقط درجا قدم رو برود؟