داستانها با شهرداری، چه شود فساد در کشور داری !؟ :رضا ولد بیگی

در میان کاندیداهای ریاست جمهوری یک  نفر  بیشترین حرف و حدیث  فساد را با خود حمل می‌کند. مواردی  که هرگز دادستان بعنوان مدعی العموم به آن ورود نکرده و برعکس افشاگران را به بهانه های واهی به حبس محکوم و روانه زندان کرده است . در مورد  عملکرد  آقای  قالیباف  سوت زن شجاع یاشار سلطانی موارد بسیاری را افشاگری کرده و  بگفته خودش پیشنهاد  حق السکوت ده میلیارد تومانی سال ۹۵  را رد  و مدارک را منتشر نموده است

او  اگر  در هر کشور آزاد زندگی میکرد مورد تقدیر قرار می‌گرفت ولی متاسفانه در کشور بخت برگشته ما با اتهامات واهی مجرم شناخته شده و روانه زندان می‌شود و امروز  اگر نبود افشاگری های  او شاید  قالیباف منتخب قطعی ۸ تیر می‌گردید.  متاسفانه علیرغم  شایعات بسیار  در مورد  فساد  ایشان وعلیرغم‌ سودای ریاست جمهوری هرگز نخواسته با پاسخگویی شفاف و حتی در خواست محاکمه علنی ، خود را از چنین شایعات پر اثر رها سازد و بر شبهات افزوده است . او با  تحمیق  مردم با مضحکه یخچال خالی  یا پاترول قراضه و حساب تقریبا خالی  بانکی با مردم مواجه شده است  و داستان‌های فراوان در مورد مدیریت او در شهرداری تهران  در افکار عمومی  باقی مانده است .

قالیباف متولد ۱۳۴۰ است و قاعدتا باید در سال ۱۳۵۸ دیپلم گرفته و اگر شاگرد درسخوانی بوده باشد باید در کنکور ۵۸ در  دانشگاهی معتبر  پذیرفته شده باشد  .  در هیچ جا نشانی از دبیرستان و  تاریخ دیپلم  آقای قالیباف وجود ندارد. رشته و  محل تحصیل لیسانس که ملاک شرکت  در رقابت کنکور  حتی با سهمیه  نشانی دیده نمی‌شود. و احتمالا دیپلم و لیسانس  را بعدها در بزرگسالی به روشی که همه می‌دانیم گرفته است .  در سال ۶۱ احتمالا بدون‌مدرک دیپلم‌ فرمانده تیپ میشود .!! انچه در اینترنت در مورد  تحصیلات او دیده میشود ارشد و دکترا است  و نگارنده از یکی از  اساتید او در ازاد شهر ری شرح  درس خواندنش را شنیده است و  جامعه خوب می‌داند عمده  مدارک  ارشد و دکترای مدیران حکومتی که تمام وقت مشغول به کار بوده اند  فاقد اعتبار علمی است .  ضمن اینکه‌ نباید منکر خدمت او در راه اندازی سامانه ۱۱۰ و ۱۳۷ شد  ولی همیشه مدیریت اجرایی  او مترادف با  خاصه خرجی و حیف و میل بوده است  . از  بنزهای الگانس با سرنوشت نامعلوم در نیروی انتظامی تا پل صدر که با براورد ۸۰۰ میلیارد تومان  و هزینه ۷۰۰۰ میلیارد تومانی با مشارکت بابک زنجانی  . از واگذاری املاک نجومی تا موضوع هلدینگ یاس که سعید محمد قربانی آن شد .  پرونده های که اقای نجفی به قوه قضاییه فرستاد و چنان سرنوشتی را برایش رقم زدند .تمام این داستان‌ها در ارتباط با مدیریت یک شهر بوده است با منابع محدود . اگر  حیطه عمل او کشور بزرگ ایران بود چگونه میشد !؟
تونل  حدود  ۲ کیلومتری  توحید  در تهران با هرینه غیر شفاف حدود   ۷۰۰ میلیارد تومان.  در همان سالها  با  هزینه ۷۰۰ میلیارد اتوبان ۱۶۰ کیلومتری خرم اباد اندیمشک  با ۲۵ کیلومتر تونل،  ۱۴۰ دهانه پل کوچک ،  ۲۸ دهانه پل بزرگ و دو تقاطع غیر هم‌سطح با قرارداد دولت اصلاحات ساخته میشود .  شاید اگر قالیباف  مدیر آن بود  باید منتظر هزینه ۱۰۰۰۰ میلیارد تومانی بودیم‌..

آیا چنین عملکردی نشانه مدیریت قوی می باشد ؟ شاید در کنار  جلیلی متوهم و زاکانی پرخاشگر  او نیر گرفتار توهم  مدیریت  قوی  شده است . با چنین عملکرد پر خرج و غیر   شفافی هر پیمانکار مبتدی  بسیار بیش از او توان کار دارد و  سپردن  کشور بدست چنین فردی  برای کشور بسیار فاجعه بار بوده . آیا نباید پرسید  که چرا در پیرامون قالیباف هیچ چهره شاخص خوشنامی وجود ندارد .یا عیسی شریفی  در زندان است یا سردار طلایی در کانادا .  داستانها با شهرداری ، چه شود فساد با کشور داری؟