به کدام نماز نشسته ای
و رو به کدامین قبله
و ذکر کدام خدا، ای جهل مرکب!
نقش آراسته بر پیشانی تو
جای مهر ابطال تاریخ بر تمامیت توست
وزش استخوانسوز مویه مادران خاوران
ریشه سوز پندار و عقیده ات
و رقص موی دختران بیگناه سرزمین
ورد ابطال سحر و طلسم تو
و ما
در طنین پتک کاوه و عزم فریدون
پرواز خواب از چشم ضحاک را
بر بام زمانه
به نظاره نشسته ایم
پرویزخزایی ۱۵ ژوین ۲۰۱۷
دیگر از این روشن تر که هم ولی مطلقه و خلیفه دوم و هم پاپ آخوندهای قرون وسطا- قرون وسطایی که لاشه از زیر خاک بیرون کشیده شده آن سی وهشت سال است با شتر به قرن بیست و بیست و یکم منتقل شده – صریحا رو در روی مردم ایران و جهان اعلام کردند که این رای ها تنها رای بر تایید خلافت مطلقه و بیعت با خامنه ای نماینده خدا بر زمین است. مجلس خبرگان ارتجاع که بالاترین مرجع عقیدتی و ایدیولوژیک رژیم است در یک اطلاعیه رسمی گفت که “مشروعیت بخشی به حکومت پیامبر و یا امام توسط مردم و بیعت کنندگان نیست». همانطور که صریحا در باره انتخابات و رای مردم حجت را تمام کرد و نوشت: انتخابات “تاکید براعلام وفاداری و پیروی و فرمانبرداری از رهبران الهی است»!! تمام !
ملت عزیز داخل میهن
بخشی ازشما که ناگزیر به رای دادن شدید – منهای آنهایی که لباس شخصی ها پاسدار بسیجی و گشتاپو و غارتگران وابسته به آقا و آقازاده ها بودند- شما برای مهر مندرج در شناسنامه و برای جلوگیری از مجازات کاری شغلی تحصیلی و مالی و اجتماعی و گرفتن پاسپورت برای فرار از این نظام ولایی مجبور به اینکار شدید. حتی میلیون ها رای شما سفید و یا به نام های دیگری بود که رژیم آنها را هم نیز چون هندوانه تقسیم و ملاخور کرد.
و اما و اما و اما!
ای معدود خارج کشوری ها- از خیل گسترده آن میلیونها هموطن شریف و ناخواسته آواره از وطن و در فراق میهن!- که به دفاتر و سفارتخانه های ضحاک زمان رفته و رای به نظام و ولایت مطلقه دادید:
هر پاسخ تان طفره و فرار به جلو است. شما هیچ بهانه ای برای پوشاندن این ننگ و خیانت تاریخی ندارید.
آیا شغل تان در سوئد و هلند و فرانسه و انگلیس و لس آنجلس و ونکوور در خطر بود؟ آیا بیزینس و مغازه هایتان در تهدید بسته شدن بود؟ آیا اجازه خروج تان از کانادا به پاریس و یا به جزایر قناری اسپانیا و رودوس یونان معطل مهرشرکت در انتخابات بود؟
البته عدد و رقم شما نسبت به کل ایرانیان خارج کشور آنقدر ناچیز است که رژیم مجبور شد اذعان کند 6.5 در صد ایرانیان خارج کشور رای داده اند. البته این هم مملو از دروغ و تقلب است و مهمتر از آن در برگیرنده پاسداران و بسیجیان و دیگر عوامل رژیم در عراق و سوریه و لبنان هم میشود. حقیقت اینست که رای دهنده خارج کشوری به ۲ درصد هم نمیرسد.
پس ای خارج کشوری رای دهنده بدان و بگذار تا در سینه تاریخ بماند که تو هزاران کیلومتر رفتی و در آنور دریاها و کوه ها و یا در آنسوی اقیانوس ها گفتی که جانت از دست این رژیم ایرانسوز و آدمکش در خطر است و بدینسان پناهندگی سیاسی و یا انسانی گرفتی که هردو یکی است و یک علت دارد.
تمام پرونده های درخواست پناهندگی پر از ذکر کشتار و قتل عام و سرکوب ایرانیان و اعضای خانواده است و یا شرح فعالیت های سیاسی علیه دیکتاتوری مذهبی حاکم بر کشور. و تو بعد از عبور خرت از پل – با اتوبوس رفتی به نیویورک و لندن و فرانکفورت رای دادی به تایید این “اعلام وفاداری و پیروی و فرمانبرداری از رهبران الهی»!! (حکم نهایی دستگاه رهبری و خبرگان رژیم فاشیسم مذهبی)
با توجه به واقعیت و محتوای همه پرونده های درخواست پناهندگی- از زمان برقراری حکومتهای دیکتاتوری- که منجر به کنوانسیون جهانی پناهندگی شد- اکثریت قریب به اتفاق همه کسانیکه از این کشورها میگریزند تنها در یک صورت پناهندگی و اقامت میگیریند و آن ذکر علت فرارشان بخاطر بیم از جان و آزادی شان است. والا چرا به یک ژاپنی و هندی و کره جنوبی پناهندگی نمیدهند…..
پس تو اینهمه راه را آمدی و آمدی تا در اولین فرصت که مدرک پناهندگی گرفتی بروی به سراغ سفارت گشتاپوی آخوندها در لندن و رم و مادرید و یا دفتر رای خامنه ای در نیویورک و رای به ادامه حکومت آنها که از دستشان فرارکردی بدهی! نه؟ اگر غیر از این است- که نیست- پس حالا با این رسوایی چه میکنی؟ گیرم که میخوری (چند صباحی هم از توبره خارجی و هم از آخور ملاها – با این لعنت رسای تاریخ چه میکنی؟).
آیا میدانی که به علت پشت پا زدن و خیانت شما به حق مقدس پناهندگی و کنوانسیون ۱۹۵۱ وین- و اینکه همه مقامات این کشورها که ترفند شرم آور شماها را میشناسند، اعتماد و اطمینان به درخواستهای پناهندگی اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان بواقع مستحق پناهندگی و حفاظت مندرج در این کنوانسیون را از دست داده و نزدیک به صفر رسیده است و اکثریت این هموطنان بدرستی مستحق پناهندگی صدها صدها هرروز حکم رد و دستور اخراج میگیرند؟
نگارنده خود بارها در دادگاه فرجام بسیاری از این مستحقان و هموطنان عزیزم بهمراه تیم وکلای محلی شان شرکت کرده و از کیس آنان ساعتها در دادگاه و در مقابل وکلای دولت دفاع نموده ام(اسناد آنها همه موجود است). اینها کسانی بودند که نزدیک ترینها شان اعدام شده اند حتی گاهی شش نفر از خانواده شان. یا کسانیکه خود را- در مرخصی زندان و از کوه و کمر و دریا – به خارج رسانده اند. آخرین دو پرونده ای که درآنها به رنج و زحمت و مخارج فراوان- برنده شدیم- یکی کیس دختر یک قربانی قتل عام سال ۶۷ بود که درکودکی بهمراه پدر- و مادرش که او هم بعدها دستگیرشد- مرتب به زندان برده میشده است – و دیگری کیس کسی که مدتها زندان و شکنجه شده و سرانجام از تعقیب و رد گیری رژیم گریخته بود. تقاضای این دو فرد اصیل و مستحق (همانند هزاران متقاضی رد شده دیگر) تنها به این علت حکم رای منفی گرفته بودند که گفته بودند (و در پاسخ دفاعیات من نیز میگفتند) که پس چرا عده ای که داستان شبیه اینها گفته اند- پس از اخذ پناهندگی به ایران میروند و در اینجا هم با سفارت رژیمی که از دستش گریخته اند رفت و آمد دارند و شرکت در رای میکنند (ما میتوانیم گزارش دادگاه ها را روزی برای ملت ایران منتشر کنیم)……
هموطن عزیز در داخل کشور و ای هموطنان شریف مستحق پناهندگی و اقامت در خارج از چنگال فاشیسم خمینی- اینها را برای فردای گزارش به میهن و هم میهنان بخاطر بسپارید.
حالا آهای ای فلان بابای چپول که این روزها سمبل این فلاکت و خیانت به پناهندگان شدی! تو گفتی که رای دادی زیرا از جنگ میترسی (بخوانید خلع ید از فاشیسم خمینیستی در لبنان و سوریه و عراق و یمن و افغانستان و شمال افریقا)- اما نترسیدی که فردا درخواستهای پناهندگی هزاران ایرانی عزیز آواره رد شود و آنها را با هواپیما و دست بسته به میهن اشغال شده آخوندی بفرستند؟ اینها مشکل تو نبود!؟ مشکل تو- و آنانکه با غدر و بیهوده بافی ترکه زیر دهل رژیم شده اند- این بود که سپاه قدس و قاسم سلیمانی ازٰ منطقه اطراف ایران بیرون رانده شوند. تا رژیم زهر دیگری را نوش جان و این چنین حقوق معلمان و کارگران و مزد بگیران دیگر را به مزدوران غیر ایرانی منطقه تقدیم نکند.
تو با کدام رو دیگه میتوانی به چشم آن جوان نگران و درمانده- و ازهمه جا وامانده- این میهن در کمپهای پناهندگی استرالیا و پادوکله شمال فرانسه نگاه کنی؟!. بجان نیمه جان و نا عزیزت این رنگ ننگ تاریخ تا ابد پاک نشدنی است!
تو چپول- بی دین سابق- دراین سالهای پایانی عمر به خامنه ای و حکومت و خلافت او بعنوان جانشین خدا بر زمین رای تایید دادی و رژیم هم – با این مشروعیت ساختگی- فردا خونهای پاک بی کران دیگری را در خیابانهای ایران از دانشجو و کارگر و مزدبگیر و مال باخته بر اسفالتهای وطن خواهید ریخت. اینها سوژه ترس تو نبود نه؟! سوژه تو شکست نیروهای قدس و نیروهای غیر ایرانی مزدور رژیم در لااقل هفت جای منطقه اطراف ایران بود! نه؟!
پس دیگر ای حجت الاسلام جدید- که به حجت جانشین خدایی خامنه ای رای دادی- و رژیم رسما در بالاترین سطوحش آنرا به حساب ناپاکت نوشت- حالا من در حیریتم که دراین دمکراسی آلمان کافر مستکبر و خارج از حاکمیت خلافت وحدت امت (اصل یازده قانون اساسی رژیم) چکارمیکنی؟. چخ! چرا نمی روی- در این آخرین دوره عمر فلاکت بار و حیات خفیف خیانت بارت- در جوار «مرقد مطهر امام خمینی» ات- که زمانی نه دور توسط رهبران عقیدتی ات به حد تقدس و رهبری جهان ارتقا داده شده بود (کیانوری راشد کبیرت)- بر این مرقد خمینی زیارت و استخوان حلال کنی!!
مراسم سر بر معجره خمینی سابیدن انصار پل پت و هوگوچاوز و کیم سون اوند و توده ای و اکثریتی های کیانوری بس دیدنی است! پس ای دوربین های رسانه های اجتماعی مستقل ایران زمین بگیریدشان!! و ایضا ای لعن های تاریخ! شما هم بیکار ننشینید!
کلام آخر: در حقیقت اینان باید بگویند که رای دادیم برای سلب حق رای خود! بعبارت دیگر رای دادیم که بگیم که چون صغیر و دیوانه و مهجورهستیم و ولی و سرپرست داریم پس حق رای و انتخاب حاکم و مقنن و مدیر نداریم!