خانه / تحریمها و سرنگونی / اسماعیل اسدی -جوشش خون شهیدان برملا کننده ننگ و نکبت مزدوران

اسماعیل اسدی -جوشش خون شهیدان برملا کننده ننگ و نکبت مزدوران

روز ۱۰ تیر گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس برگزار شد. واکنش‌ها و موضع‌گیری‌های گسترده سردمداران رژیم و وزارت اطلاعات با مأموران و گماشته‌های آن بیانگر شدت ضربه‌ای است که تمامیت رژیم ولایت مطلقه فقیهخورده است. چندین روز است که مقام‌های ریزودرشت رژیم تهدید می‌کنند و خط‌ ونشان می‌کشند که فرانسه با میزبانی این گردهمایی بهای سنگینی می‌پردازد. تعداد واکنش‌ها و موضع‌گیری‌های ترس‌آلود رژیم بی‌سابقه است و همچنان ادامه دارد. برگزاری مراسم سالانه مجاهدین آن‌هم هزاران کیلومتر دور از مرزهای میهن به مسئله اصلی رژیم تبدیل‌شده است.

قبل از برگزاری گردهمایی بزرگ مقاومت در پاریس، رژیم ولایت‌فقیه با تمام توان و ظرفیت دیپلماتیک و سیاسی و با به‌کارگیری همه دستگاه‌های جنگ روانی و وزارت بدنام خودش و همه روش‌های تهدید و تطمیع تلاش کرد از برگزاری این مراسم جلوگیری کند ولی موفق نشد. حتی سفر ظریف به فرانسه و عقد قرارداد ۵ میلیاردی با توتال هم نتیجه‌بخش نبود. آخوندها وقتی دیدند امکان جلوگیری از برگزاری این مراسم وجود ندارد برای اخلال در این گردهمایی ماشین جعل و دروغ خود را بکار انداختند و از فرط درماندگی، در تلویزیون و رسانه‌های خود اعلام کردند اجلاس سالانه مجاهدین در فرانسه لغو شده و لغو آن در وب‌سایت مجاهدین هم اعلام‌شده است! اطلاعات آخوندی به این منظور یک اطلاعیه فوری هم از جانب مجاهدین با آرم مجاهدین به شکل زیر جعل کرد.

اما دولت فرانسه که به‌خوبی از وضعیت درهم‌شکسته رژیم و اعتبار و موقعیت داخلی و بین‌المللی مجاهدین و مقاومت ایران خبر دارد، حاضر نشد به خواست آخوندها تن دهد.

بدین ترتیب روز ۱۰ تیر ساعت ۱۳۰۰ مقاومت ایران قلب ولی‌فقیه ارتجاع را مورد هدف سنگین‌ترین شلیک‌های سیاسی خود قرار داد که در سرتاپای رژیم آخوندها زلزله ایجاد کرد. پیام خیلی کوتاه و روشن بود: سرنگونی رژیم آخوندی!

آخوندها که پیشاپیش چنین نتیجه‌ای را پیش‌بینی می‌کردند بازهم به تاکتیک‌های جنگ روانی کهنه‌شده روی آورده و مدت‌ها قبل از اینکه مراسم شروع شود مثل همیشه فیل «عواطف خانوادگی» و «خانواده مجاهدین» هوا کردند و نامه‌ها و تومارهای جعلی به اسم «خانواده مجاهدین» دادند که انگار من و امثال من خانواده‌مان را دوست نداشته‌ایم یا دوست نمی‌داریم. درحالی‌که من از درس و تحصیل در دانشگاه‌های آمریکا و یک آینده روشن برای زندگی با همه امکانات و تسهیلات رفاهی فقط به عشق آزادی میهن و مردم ستمدیده‌مان که زیر یوغ آخوندهای خون‌ریز بسر می‌برند گذشته‌ام تا به مسیر مبارزه پا بگذارم و در این مسیر پر غرور و شکوهمند هر روز بیش ‌از پیش به راه و آرمانی که انتخاب کرده‌ام افتخار می‌کنم و در کسوت یک مجاهد خلق یک‌بار دیگر به این رژیم ضد بشری و ضد ایرانی با کمال شور و شعف اعلام می‌کنم که من مجاهد خلقم و سرشار از عاطفه به خانواده واقعی‌ام هستم اما به دلیل دریای عشق به خانواده بزرگم که نام آن مردم و میهن است، در مقابل ترفندها و توطئه‌های وزارت بدنام اطلاعات همان‌گونه که مصدق در بیدادگاه نظامی فریاد می‌زد و می‌خروشید: «مسلک من، مسلک سیدالشهداست… از همه‌چیز میگذرم، نه زن ‌دارم، نه پسر دارم، نه دختر دارم، هیچ‌ چیز ندارم، مگر وطنم را که جلو چشمانم دارم» من هم با افتخار و سربلندی اعلام می‌کنم که در مسیر آزادی و سعادت مردم ایران از همه ‌چیز گذشته‌ام، نه زن ‌دارم، نه دختر دارم، هیچ ‌چیز ندارم مگر وطنم و آرمانم و سازمانم که در مسعود و مریم متجلی می‌شود… و تا آخرین قطره خونم از انتخابم که جنگیدن با جلادان و قاتلان مردم ایران و استقرار حاکمیت مردم است، دست برنمی‌دارم.

واقعیت این است که مراسم عظیم سالانه امسال مجاهدین و مقاومت ایران در شرایطی برگزار می‌شد که به دلیل انتقال پیروزمند ما مجاهدین از زندان لیبرتی، توطئه‌ها و اقدامات تروریستی ۱۴ساله رژیم برای نابودی نیروی سازمان‌یافته مقاومت با موشک و حملات تروریستی و قتل‌عام شکست‌خورده بود. رژیم طی سالیان حضور ما در اشرف و لیبرتی هر جنایت و کشتاری که از دستش برمی‌آمد برای منصرف کردن من و ما از مبارزه و سست کردن اراده‌هایمان کوتاهی نکرد. یک نمونه آن قتل‌عامی بود که توسط نیروهای نوری مالکی دست‌نشانده ولی‌فقیه ارتجاع در ۱۰ شهریور ۹۲ در اشرف انجام شد و ۵۲ مجاهد خلق ازجمله برادر عزیزم ابراهیم با دست‌ بسته تیر خلاص زده شدند و مظلومانه به شهادت رسیدند. در شرایطی که این جنایت توسط سپاه قدس و نیروهای مزدور عراقی انجام شد، آنها نیازمند توجیه و مخفی کردن آن بودند. متأسفانه کسانی تحت نام خانواده به یاری این قاتلان شتافتند و مجاهدین را مسبب این جنایت معرفی کردند که یکی از آن‌ها عباس اسدی بود که خودش را برادر من و ابراهیم معرفی می‌کند. او که بارها به همراه سایر مزدوران و مأموران ولایت به کنار اشرف آورده شده بود مهره بازی وزارت اطلاعات برای زمینه‌سازی کشتاری شد که ابراهیم قهرمان در آن به شهادت رسید.

اما حالا اوضاع کاملاً فرق کرده است و این مجاهدین هستند که پی‌درپی به رژیم ملاها تهاجم می‌کنند به‌طوری‌که مهره‌ها و سردمداران رژیم هم بقول خودشان «صدای پای مجاهدین» را می‌شنوند.

مردم ما از ۳۸ سال حکومت کشتار و شکنجه بیزار و خواهان سرنگونی این رژیم ضد ایرانی و ضد اسلامی هستند. خوشبختانه حالا مردم ما از یک نیروی دمکراتیک باسابقه ۵۲ سال مبارزه برخوردار هستند. جنبش دادخواهی گسترده و بسیار قوی است به‌طوری‌که خامنه‌ای خودش به صحنه آمد و ترس و وحشت خودش را به زبان آورد.

حالا آخوندها و وزارت جعل و کشتار آن‌ها هر چقدر می‌خواهند تحت عنوان خانواده جیغ بنفش بکشند و علیه مناسبات ما مجاهدین دروغ بگویند. ۳۸ سال زندان و اعدام این رژیم حالا دیگر آن‌قدر عیان شده که رئیس‌جمهورش هم به این جنایات اعتراف می‌کند. عباس اسدی فکر می‌کند با تسلیم به آخوندها می‌تواند به زندگی مطلوب خودش برسد اما باید بداند هر کس که تسلیم شود و خود را به کثافت و ننگ وزارت اطلاعات آلوده کند تا آخرین ذره انسانیت او را نابود می‌کنند و او را علیه مردم و بستگان خود به قعر گنداب جنایت می‌کشانند بدون اینکه تأثیری در مبارزه من ایجاد کند.

بنابراین به خلیفه ارتجاع و دم و دنبالچه‌هایش می‌گویم که من و بقیه مجاهدین قسم‌ خورده‌ایم که تا آخرین قطره خون با این رژیم شقه ‌شقه بجنگیم و آن‌ها را از بیخ و بن از تاریخ ایران جارو می‌کنیم و آزادی را برای خلقمان به ارمغان می‌بریم.

من به‌عنوان یک مجاهد خلق اعلام می‌کنم که در رزمگاه جدید مجاهدین باز هم درس‌های جدیدی در مسیر مبارزه و مجاهدت به دشمن ضد بشری خواهیم داد.

مرگ بر اصل ولایت‌فقیه – مرگ بر خامنه‌ای

زنده‌باد ارتش آزادی‌بخش ملی ایران- درود بر رجوی

اسماعیل اسدی

آلبانی – تیرماه ۹۶