?حتما آن فیلم سخنرانی جواد ظریف در دانشگاه را همان اوایل وزارتش دیدهاید که میگوید «آمریکا اگر بخواهد ظرف ۵ دقیقه تمام توان دفاعی ما را نابود میکند» و لابد خاطرتان هست که اواخر وزارتش آقای خامنهای افشا کرد که پس از آن سخنرانی به فرماندهان سپاه حکم کرده تا یک تور موشکگردی برای جواد آقا بگذارند که دیگر توان دفاعی نظام را هیچ نداند!
علاقهای به بازگویی جایگاه امروز ظریف و خفتی که هر بار پس از شیرینبازیهایش برای حضرت آقا دیده، ندارم که اصولا علاقهای به شخص جواد آقا ندارم. اما آنچه بانی یادآوری این سخنان شد، همان پنج دقیقه طلاییست!
امروز دیگر این حفرهی بزرگ امنیتی که نیمهشب یکی از بزرگترین رهبران مقاومت را در قلب پایتخت جمهوری اسلامی میبلعد، کار آن ۵ دقیقه را میکند! پاسخ نظام به حرفهای آنروز ظریف نه فقط خطاب به وی که سالهاست در پاسخ به هر پرسشگری بیان میشود. با این جملهی کلیدی در مقدمه یا موخره که «خود کم بین و خود تحقیر کن نباشید!»
?اما واقعیت ماجرا را با تمام عقوبتی که دارد باید بارها تکرار کرد تا این اقتدار پوشالی را با نمایش قوطی حلبیهای رنگ شدهی زیرزمینی یا گاندوسازی از اشراف اطلاعاتی زمینی و آسمانی، بزک نکنند و چنان که خود متوهم از جمال و جلالی خیالی شدهاند، این توهمات را بنام امنیت، گران بفروشند.
?حالا که کار به اینجا کشید بهتر است یک مثال دیگر هم بیاورم! این را هم حتما بسیار شنیدهاید که اگر صنعت خودروسازی این کشور در دست موشکسازان بود، امروز جای پراید و سمند، پورشه و لامبورگینی وطنی در چرخه تولید بود! اما حق مطلب را باید از همین خیال مشهور وام بگیرم که آیا واقعا توان موشکی نظام چنین است که چنان میگویند؟! نمیخواهم بیشتر از این سئوال، ورودی به این مسئله داشته باشم و از قوطیهای دربستهای بگویم که هروقت زمان شکارشان رسید، گویی قضای حاجت داشته باشند جای هدف اصلی گذرشان به کوه و دشت و بیابان و سوله خالی افتاد! اما اگر مدعای فلان قدرت موشکی جهان هم نه در کمیت که در کیفیت درست باشد و قوطیها به مثابه پرایدی که قدرت مسابقه با پورشه را ندارند اما توان تخریب و از میدان به در کردنش را چرا، باز آن حرف وزیرخارجه وقت نظام را باید یادآوری کرد که ظرف فقط ۵ دقیقه تمام توان دفاعی نابود خواهد شد! با این تکمله که پس از یک دهه از آن سخنان حالا نه با موشک و اف ۳۵ و پهباد و سیستمهای پیچیدهی نظامی که یک راکت بر دوش یک نفوذی هم کفایت میکند تا از پنجره اتاق خوابی در امنیتیترین اقامتگاه و امنیتیترین روز پایتخت، تمام مدعاها را بر باد داد!
بله درست متوجه شدید! تمام وسعت این کشور را تونلهای زیرزمینی از موشک اندود هم پر کرده باشد باز برای دشمنشان بهیچوجه اهمیتی ندارد و قدرت بازدارنگی ادعایی به امنیت ختم نمیشود. چرائیاش را در اشراف امنیتی و اطلاعاتی واقعی سیستمهای امنیتی اسراییل به وضوح میتوان دید؛ از بار کردن اسناد فوق محرمانه هستهای از مرکزی محرمانه، بازجویی از سردار سپاه قدس در ایران، کشتن فخریزاده بیآنکه خط به همسرش بیفتد تا همکاری امنیتی اطلاعاتی در کشتن فرمانده سپاه قدس و حالا هم زدن رهبر حماس در قلب تهران! شاید روزی ماجرای هلیکوپتر هم به این سیاهه اضافه شد!
حقیقت امر این است که امروز اگر باز تور تونلگردی برای تمام مردم بگذارند هم دیگر حنای مدعاها و گندهگوییها با این فجایع بزرگ امنیتی اطلاعاتی که رخ داده، برای بخش بزرگی از مردم ایران رنگی ندارد چه رسد به کشورهای متخاصم (بقول خودشان)! تا تمام نهادهای مسئول امنیت، مشغول تار موی زنان و آواز خوانندگان و اعتراض منتقدان و اعدام مخالفان هستند، برادران و خواهران موسی هم با فراغ بال و خاطری آسوده در پستها و مسئولیتهای خود مشغولند تا هر زمان نیاز به استارت پرایدها در پارکینگهای زیرزمینی بود تازه برادران و خواهران مهدی متوجه شوند که اساسا باطریای داخل موتور وجود ندارد. آن پنج دقیقه که پیشکش!