بیاییم خودمان را بگذاریم جای رهبر؛ در این صورت بهتر میتوانیم ایشان را درک کنیم.
▫️یکم- اگر از یاد نبریم که پدیدهی ورپریدهای مثل محمود احمدینژاد فیالواقع تحفهی مصباح برای خامنهای بود، راحتتر میتوانیم رهبر را در مدیحهسراییهای خندهدارش برای مرحوم رئیسی فهم کنیم!
▫️دوم- چی از این بدتر که در مقام نقد خامنهای گفته شود ایشان نتوانست با هیچ رئیسجمهوری کنار بیاید و کار کند؟ از هاشمی تا روحانی هر که در این کشور در عصر زعامت خامنهای راهی پاستور شد، آخرش یا فتنهگر خوانده شد یا منحرف. افکار عمومی با خود زمزمه میکرد: «آیا هاشمی و خاتمی و احمدینژاد و روحانی همه مشکل داشتند یا گیر از خود خامنهای هم بود؟!»
▫️سوم- درست در همین منظومه یک ابراهیم رئیسی پیدا شده که نه فقط جز نوکرم و چاکرم در برابر خامنهای نبوده که به لطف ابر و باد و مه و خورشید و فلک، خامنهای از این بخت برخوردار است که استثنائاً طرف را نه با انگ فتنه و انحراف که با برچسب شهید بدرقه کند!
▫️چهارم- خامنهای با غلو در مدح رئیسی و قیاس مسخره و مضحک او با امیرکبیر میخواهد این پیام را به مردم بدهد که تنها رئیسجمهور خوشعاقبت نظام از قضا همان بود که مطیع امر و نهی من بود!
▫️پنجم- خامنهای وقتی میبیند حتی شماری از حزباللهیها هم قائل به قیاس مصباح و مطهری نیستند و وقتی میبیند اصلیترین شاگردهای مصباح از قضا نزد بسیاری از انقلابیها شهره به بیعقلی هستند، بیشتر به صرافت غلو در مدح رئیسی میافتد!
▫️ششم- حزباللهیها در بدترین نوع تناقض، در عین دستبوسی مصباح، زورشان را به مصباحیستهایی نظیر آقاطهرانی و رسایی و ثابتی میرسانند و فراموش میکنند هر سه نسل احمق و شعارزدهی شاگردهای علامهی مندرآوردی، محصول مستقیم خود مصباح در کلاسهای طرح ولایت یا حزب مفلوک پایداری هستند. خامنهای با غلو در مدح رئیسی بنا دارد روی این تناقض آشکار ماله بکشد و در آن واحد رئیسی را بهشتی، رجایی و حتی امیرکبیر بخواند!
▫️هفتم- برای رهبر صرف ندارد که توضیح دهد این چه امیرکبیری است که نه فقط با غلبه بر آرای باطله راهی پاستور شد که حتی بعد از مرگش هم مردم به مخالفترین گزینه با خط دولت او یعنی پزشکیان رأی دادند؟ بماند که بیشتر مردم حتی در انتخابات شرکت هم نکردند!
▫️هشتم- خامنهای شاید مدعی شود که رسانه نتوانست کارهای رئیسی را به خوبی منعکس کند. جواب میدهم:
اولاً: کارهای رئیسی انتزاعی نبود که تشریح آن نیاز خاصی به رسانه داشته باشد.
ثانیاً: رسانه از قضا مثل خود حضرتعالی دهِ رئیسی را بیست بلکه فوق بیست هم جلوه میداد اما مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه خامنهای و کیهان و فارس و همشهری بگوید!
▫️نهم- برای خامنهای صرف ندارد که بفهمد چرا در اعتراضات هزار و چهارصد و یک هیچ کس هیچ فحشی به رئیسی نداد و خود یک تنه همهی فحشها را به جان خرید! باری خامنهای دوست ندارد متوجه ظلم رئیسی به خودش شود. اگر قرار است دولت به پادگان و رئیسجمهور به سرباز ولایت فرو کاسته شود، مردم هم بیخیال امیرکبیر تخیلی، نه کاری با اینوری خواهند داشت، نه کاری با اونوری بلکه چند تا نقطهچین! برای خامنهای این مهم است که بگوید من اگر در میدان مقاومت، سلیمانی را داشتم، در میدان خدمت هم مفتخر به رئیسی هستم!
▫️دهم- باید از خامنهای پرسید شهید امیرکبیر هم آیا مثل مرحوم رئیسی سلطان خلف وعده بود؟ مگر رئیسی نگفت که مشکلات اقتصادی خیلی هم ربطی به تحریم ندارد و بیشتر متأثر از باسن گشاد حسن روحانی است؟ مگر وعدهی پوشالی ساخت مسکن نداد؟ مگر ادعا نکرد جیب مردم باید مؤید آمارهای خوشخط و خال اقتصادی باشد؟ مگر نگفت گشت ارشاد مسؤلین را راهاندازی میکنم؟
▫️یازدهم- کاش آخامنهای توضیح دهد که این امیرکبیر توهمی که سوگند صداقت خورده بود، دربارهی فساد چای دبش حرف راست زد یا محسنی اژهای؟
✔️ نه آقای خامنهای!
من جملهسازی با کلیدواژههای شما را مصداق ولایتپذیری نمیدانم. هشتاد و هشت هم دیکته خودم را مینوشتم؛ تجارت با انگشتر و چفیه حضرتعالی نمیکردم.
اینکه شما رئیسی را با امیرکبیر قیاس کنی و لقب مشهور هاشمی را خرج داماد علمالهدی کنی، پاسخ من این متن انتقادی است. کاش آنی تأمل کنید که این جماعت ولایتمدار طرح ولایتی که شما اگر رئیسی را با امیرکبیر قیاس کنی، اینفوگرافیشان آماده است و اگر با قائممقام و مالک اشتر و حسین و یزید هم هکذا؛ پس چرا از هشتاد و چهار تا الان با وجود اینهمه اطاعت از ولایت هنوز که هنوز است داغ ریاست جمهوری قالیباف را بر دلتان گذاشتهاند؟
قبول کنید آخامنهای که ازدیاد امثال شریعتمداری نزد شما، شما را بسیار شبیه تیترهای کیهان کرده. ‘