حفظ یا اصلاح وضع موجود :دکتر.ع. پرویزی


حکایت اقتصاد ایران، با حفظ وضع موجود امکان پذیر نیست. مردم دوام نمی آوورند.
یاس و افسردگی نهاد انسان ایرانی را بد جوری آزرده نموده است. وضعیت دو طبقه فقیر و متوسط جامعه به سمت فلاکت و فقر مطلق سیر نموده است.

حکایت تحول مبانی اقتصاد این سرزمین پر از گنج در قیاس زیر قابل شهود است.

«سال ١٣۵۵ کلِ اقتصاد کره‌جنوبی نصفِ اقتصاد ایران بود و امروز فقط اندازه شرکت سامسونگ کره‌جنوبی دو برابر کل اقتصاد ایران است.»

چرا ایران به این سرنوشت دچار گشته است؟

دارون عجم اوغلو در کتاب « چرا ملت ها شکست می خورند؟»
دلیل این سرنوشت را با دلایل و شواهد معتبر در مورد  کشورهای جهان «پدیده غفلت» عنوان می کنند.
پدیده غفلت؛ یعنی حکومت گران نمی دانند چگونه از ثروت کشورهای خود دارایی و سرمایه بسازند و با تکیه برکرسی قدرت فقط و فقط به منافع خود می اندیشند.

اوکتایو پاز شاعر و نوبسنده متفکر مکزیکی می نویسد:

”شکست اقتصادی از شکست سیاسی ناشی می شود…. بدبختی های اقتصادی ما، مخصوصا آن چه را «کم رشدی» گذاشته اند، از سیاست، از نقش حکومت در کشورهای ما ناشی می شود. این حکومت ها مانع اساسی نوسازی کشورهای ما بوده اند.”

آن چه حکومت ایران برای گذار از این وضع نامطلوب موجود به وضع  مطلوب ناموجود پیش روی دارد. صرفا اصلاحات هم از بالا و هم از پایین در سه قوه اجرایی، قضایی، و مقننه است.
حکومت ایران نباید با حفظ وضع موجود، صرفا تبلیغات تغییراتی راه بیندازد. و یا بخواهد وضع موجود را تغییر دهد ولی تلاش کند  با  افراد کهنه به این مقصود برسد که آش همان آش کاسه همان کاسه می شود. چون با برداشت از سخن لنین؛
«با خشت کهنه نمی توان بنای نو ساخت،»
از آن جایی که عرصه اقتصاد در ایران به سیاست شدیدا وابسته است. شرط لازم و کافی جدایی از روسیه پوتین که دنبال تز امپراتوری تزاری است، بوده و با جهان سرمایه داری جهت حضور شرکت های چند ملیتی در ایران به توافق برسد. از این مجراست که حصار تحریم ها به تدریج برداشته می شود.
زیرا با این اقدام در جارچوب نظریه واقع گرایی؛ ایران با دولت ها و نه گروه ها، تعامل تفاهمی و ابزاری می یابد.